باستانشناس/
صدای میراث: با ورود نوع بشر به سده پانزدهم میلادی و ظهور رنسانس در دنیای غرب، اساس نظام دنیا بر هم ریخت و نگاهی نوین به دنیای گذشتگان با نام «کهن دوستی»، بساط نظام فئودالیسم سنتی را در اروپا به هم ریخت و زمینههای ظهور برای نظام سرمایهداری را بنیاد نهاد. تردید روشنفکران دنیای جدید به تعلیمات کلیسا و اکتشافات نوین در زمینههای علوم انسانی به ویژه انسانشناسی و شناسایی مکانهای جغرافیایی جدید در غرب سیاره آبی، زمینه را برای ظهور علوم جدیدی چون باستانشناسی آماده کرد و سرانجام در سده نوزدهم این سیر تکامل، اساس تاریخ کلاسیک تمامی هستی انسانها را با علمی به نام باستانشناسی تغییر داد.
سرزمین ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی ویژه خود از این تحولات دنیای غرب بینصیب نبود و نخستین بارزههای کهندوستی در ایران را میتوان به حضور مسافرین و تاجران مختلف در دوره صفویه در ایران دانست که با نوشتن سفرنامههای مختلف دادههایی را به دنیای غرب انتقال دادند که زمینهساز حضور مستشرقان و باستانشناسان مختلف از نیمه سده نوزدهم به بعد در ایران با مرکزیت شوش شد، هرچند پس از آن حفاریهای باستانشناسی با اشتباهات دولت مردان قاجار به طور انحصاری در اختیار فرانسویان قرار گرفت، اما نهایتا در آبانماه سال ۱۳۰۹ برای نخستینبار قانونی با نام«قانون عتیقات» در بیست ماده آماده شد و در سال ۱۳۱۱ سازمان عتیقات که پیش زمینه «اداره کل باستانشناسی» بود تشکیل شد.
در این برهه از تاریخ با ظهور انقلاب مشروطه در ایران و تغییر حکومت مرکزی و نگاه ناسیونالیستی پهلوی به تاریخ ایران و تلاش او برای تشکیل یک هویت جدید ملی که البته با پشتیبانی اشخاصی چون داور، فروغی و تیمورتاش انجام شد، ساخت موزه ملی ایران باستان و راهاندازی رشته باستانشناسی در دانشگاه تهران شکل گرفت و ایران به عنوان یکی از بهشتهای باستانشناسی جهان، تبدیل به مرکزی برای حضور پژوهشگران مختلف از تمامی دانشگاههای معتبر بینالمللی شد. هر چند باستانشناسی همانند بسیاری از علوم دیگر یک دانش جدید و وارداتی بود و تنها از منظر فیزیکی در ایران رشد کرد و از منظر نظری به هیچوجه رشد مناسب در این دوره نیافت.
دهههای چهل و پنجاه میلادی را میتوان دوران طلایی باستانشناسی ایران پیش از انقلاب دانست، زیرا با حضور دانشگاههای مختلف در ایران، اساتید و دانشجویان ایرانی توانستند با قرارگیری در این هیئتها دادههای خود را به روز کنند و دانش باستانشناسی به شکلی جدیتر و البته با حمایت دولتهای مختلف در حال شکلگیری بود و هنوز هیچ اسمی از سازمانی با نام سازمان میراثفرهنگی وجود نداشت. تمامی اکتشافات باستانشناسی نیز زیر نظر دانشگاه تهران و اداره کل باستانشناسی انجام میشد. مسائل پژوهشی نیز زیر نظر «اداره فرهنگ و هنر» که در سال ۱۳۴۳ تشکیل شده بود و مدیریتهای مختلفی در قلمرو میراثفرهنگی، همچون اداره کل موزهها، مرکز باستانشناسی ایران، دفتر آثار تاریخی، اداره کل موزههای سنتی، موزه ایران باستان، اداره کل بناهای تاریخی، سازمان حفاظت از آثار باستانی و غیره را تا سال ۱۳۵۷ برعهده داشت.
پس از انقلاب و ورود کشور به بحران جنگ، آخرین دغدغه مردم آثار باستانی بود، اما کارشناسان و متخصصان مختلف تلاشهای بسیاری برای حفظ و احیاء این بناها کردند و نهایتا در بهمنماه سال ۱۳۶۴ «سازمان میراثفرهنگی» به صورت سازمانی مستقل تشکیل شد.
با گذار از جنگ و ورود به دوران سازندگی، صنعت جدیدی در کشور با نام صنعت گردشگری شکل گرفت که مسیری نوین را برای معرفی هر چه بهتر تاریخ و تمدن ایران به دنیا نشان میداد و چهرهای اصیل را برای ایرانیان در مواجهه با دنیا به نمایش میگذاشت، برهمین اساس در دولت سازندگی «سازمان ایرانگردی و جهانگردی» تشکیل شد و نهایتا در دیماه سال ۱۳۸۲ و با فشار دولت اصلاحات دو سازمان میراثفرهنگی و ایرانگردی زیر عنوان «سازمان میراث فرهنگی و گردشگری» با یکدیگر ادغام و با کلیه اختیارات زیر نظر رئیسجمهور فعالیت خود را آغاز کردند.
سال ۱۳۸۵ نیز سازمان «صنایع دستی» در دولت مهرورزی از وزارت صنایع و معادن جدا و به سازمان میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی پیوست تا سه سازمان در یک سازمان با یکدیگر ادغام شوند؛ سه سازمانی که شاید از نظر فلسفه کاری به یکدیگر نزدیک هستند، اما از نظر اجرایی کاملا با یکدیگر متفاوتند. سرانجام نیز در دولت تدبیر و امید، سازمان میراثفرهنگی زیر فشار مجلس در مرداد ۱۳۹۸ تبدیل به وزارت میراثفرهنگی شد و روز سهشنبه نیز نخستین وزیر این وزارتخانه به رای اعتماد مجلس گذاشته می شود.
اگر بخواهیم فرآیند شکلگیری «وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی» را به گونهای مختصر بنگریم، شاهد آنیم که این سازمان توسط هر دولت به شکلی متفاوت فربهتر و بزرگتر شده است، اما فربگی آن از کمترین اندیشه و پژوهش برخوردار بود و با ادغام این سه سازمان با یکدیگر، وظیفه ذاتی آن نیز که حفظ و حراست از آثار باستانی و تاریخی این سرزمین به عنوان نخستین وظیفه، سال به سال کم رنگتر شد و طی دو دهه گذشته شاهد تخریبهای متعدد در آثار باستانی در جای جای ایرانشهر بودیم. در حالی که هنوز پس از گذار بیش از یک سده از نخستین حفاریهای باستانشناسی در ایران، یک نقشه مدون و مشخص از میزان آثار ثبت شده در فهرست آثار ملی نداریم؛ اکنون نیز تبدیل شدن این سازمان به وزارت با مقاومت و مخالفت شدید دولت مواجه شده است، زیرا طی دو دهه گذشته سازمان میراثفرهنگی تبدیل به حیاط خلوت دولتهای مختلف شده بود و هر یک از وزیران که از مجلس رای اعتماد نمیگرفتند به این سازمان منتقل میشدند و انتصابهای غیرتخصصی و سیاسی بزرگترین آسیب را به این مجموعه وارد کرد. ورود سلیقههای مختلف نیز عاملی شد تا سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری، هر روز بیشتر از دیروز تضعیف شود. از سوی دیگر توجه بیشتر به امر گردشگری که موتور پولساز این سازمان و اقتصاد مملکت است در مقابل بخشهای مرمتی و باستانی میراثفرهنگی که اصولا مواردی هستند که هزینه بر دست دولت میگذارند، عاملی شد که کمترین توجه به مسائل میراثی شود و ماهیت ذاتی سازمان باز هم روز به روز ضعیفتر شود.
حال باید دید با تبدیل این سازمان به وزارت، نمایندگان مجلس دقیقا به دنبال چه چیزی هستند؟ آن هم با شرط و شروطهایی که دولت برای مجلس، از جمله عدم افزایش حقوق کارمندان و افزایش بودجه گذاشته است. نمایندگان مردم زین پس بیشتر میتوانند بر وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی نظارت کنند و حتی میتوان پیشنهاد داد، کمیسیونی جدا برای این وزارتخانه در داخل مجلس تشکیل شود تا هم بتواند نظارت بیشتر بر وزارتخانه داشته باشد و هم با بهره بردن از متخصصان مختلف برای این وزارت تولید محتوا کند.
نمایندگان مجلس باید بدانند که سازمان وزارت شده، نباید مکانی برای لابیبازی و افزودن آقازادهها و عزیزانشان شود و هدف اصلی از این تبدیل وضعیت، بهبود مشکلات و مقابله با فساد داخلی در این وزارت است؛ بدین ترتیب شرایط نباید به گونهای باشد که حیاط خلوت نهاد ریاستجمهوری تا به امروز، تبدیل به حیاط خلوت نمایندگان مجلس شود. وزارت میراثفرهنگی یکی از تکنوکراتترین وزارتخانههای دولت است که با تغییراتی که به دلیل تبدیل سازمان به وزارتخانه در ساختار اداری آن به وجود خواهد آمد (هرچند چگونگی این تغییرات نیز هنوز مجهول است) نیازمند توجه بیشتر به مسائل فرهنگی به ویژه در بخش باستانشناسی و مرمت آثار تاریخی است.