پنج شنبه, ۰۲ فروردین, ۱۴۰۳

بررسی فساد علمی در باستان شناسی ایران؛ نامم را بزن، مقاله‌ات را منتشر کنم!

0 انتشار:

میلاد وندائی؛

باستان‌شناس/

صدای میراث: می‌خواهم یک خاطره تعریف‌ کنم. مدتی پیش، دانشجوی باستان‌شناسی در مقطع دکتری، مقاله‌ای برایم ارسال کرد برای انتشار در مجله کندوکاو، اما کمی‌ پس‌ از آن ایمیل زد که لطفا مقاله را به داوری برای انتشار نفرستید!

علت را جویا شدم. گفت: «استاد گفته است که حتما نام من باید داخل مقاله‌ات باشد.» در پاسخ گفتم، خوب اگر ایشان نقشی در نگارش مقاله داشتند بی‌شک باید نام‌شان آورده شود. پاسخ داد: «حتی در یک واژه از آن مقاله نقشی ندارد. چه برسد در نگارش مقاله!!» گفتم، خوب چرا شما زیر بار حرف زور این به اصطلاح استاد می‌روید؟ گفت: «چند ترم با او درس دارم و مرا اذیت خواهد کرد!» جز سکوت چیزی برای پاسخ نداشتم.

مطمئنم این خاطره تلخ برای بسیاری از دانشجویان امروز باستان‌شناسی ایران و حتی در دیگر رشته‌ها نیز رخ داده است. رانتی که اساتید با بهره بردن از جایگاه علمی خود به دست آورده‌اند و اجبار به آوردن نام خود در مقالاتی که حتی به آن‌ها مرتبط نیست، یا انتشار مقاله دانشجویان بینوا در یک مجله درجه‌دار، تنها با این شرط که نام استاد هم در مقاله آورده شود، فقط به این دلیل که مدیرمسئول و یا سردبیر آن مجله با آقای استاد دوست و رفیق است!

بله، فساد آنچنان در سرتاسر سرزمین ما نفوذ کرده است که حتی جامعه علمی نیز به گونه‌ای دچار آن شده است که حتی با گذر زمان نیز این عمل نابهنجار را حق خود می‌دانند و در جمع خودی‌ها می‌گویند که: «اگر من نبودم کسی آن دانشجو را نمی‌شناخت که بخواهد آدم حسابش کند و مقاله‌اش را منتشر کند!!»

حالا این سوال پیش می‌آید که مگر دزدی تنها از دیوار مردم بالا رفتن نبود؟! انتشار یک مقاله ۵ صفحه‌ای که ۸ نویسنده دارد، انتشار مقالاتی که کار علمی یک دانشجوی علاقمند است، اما نام ۴ استاد درجه‌دار دانشگاه‌های مختلف در آن مشاهده می‌شود و بسیاری نمونه‌های دیگر در حفاری‌ها و بررسی‌های باستان شناسی، نمودی از فساد علمی نهفته در جامعه کوچک باستان‌شناسی است که طی دو دهه گذشته، آنچنان در پوست و استخوان همگان فرو رفته است که تبدیل به یک هنجار و حق شده است! بی خبر از آن که این رفتار وقیحانه اساتید و سرپرستان حفاری‌های باستان‌شناسی موجب سرخوردگی و بی‌هدفی در جامعه جوان باستان‌شناسی و علمی کشور شده است.

از همه بدتر رفتار این عده که تبدیل به اکثریت شده‌اند، موجب تخریب اعمال و اهداف اساتیدی همانند امثال محمد رهبر، میرعابدین کابلی و ملاصالحی‌ و دیگر بزرگان شده است که با جان و دل برای دانشجویان و فرهنگ‌ این سرزمین زحمت می‌کشند و هدف غایی علم را مسیر زندگی خود قرار داده‌ و با رانت و فساد علمی به دنبال رسیدن به آرزوهای خویشتن نبودند و نیستند. آخر آن که هیچ کجای دنیا شاهد چنین رفتار غیرحرفه ایی توسط اعضای یک جامعه آکادمیک و اساتید دانشگاهی نیستیم!

print

لطفا دیدگاه خود را ثبت کنید