نقد یک فیلم | پسر ایران از مادرش بی اطلاع است

صدای میراث – مهیار مومن زاده – خبرنگار: نوشتن درباره اثر سینمایی سترگی همچون «پسر ایران از مادرش بی اطلاع است» کار «فریدون رهنما»  در مجالی کوتاه امکان پذیر نیست. در اینجا تنها اشاراتی دارم به جنبه های نبوغ و اصالت ایرانیت این فیلم.

به تعبیر یوسف اسحاق پور، «رهنما ایرانی ترین فیلم ساز ایرانی است.» این توصیف دقیقی از فریدون رهنما در کسوت یک فیلمساز است. پلان اول فیلم پسر ایران این نبوغ و ایرانیت را نشان می‌دهد. تنها فریدون رهنما توانسته در یک پلان تاریخ ایران را به نمایش بگذارد. این پلان خیره کننده در تیتراژ ابتدای فیلم بیننده را بشارت می دهد که با اثری عظیم روبروست.

کلوزآپ میز یک سرمایه گذار که عکس هایی از بناهای دوره های تاریخی ایران یک به یک روی آن گذاشته می شود. هر عکس ارجاعی است به دوره ای از تاریخ ایران. عکس ها رفته رفته به تاریخ کنونی نزدیک می شوند و نمود های قوم شناسی جغرافیایی و مردم شناسی را در هر قطعه به نمایش می گذارند. صدای ماشین تایپ که مدام می نویسد زیر صدای عکس هاست و مردی که می گوید: «همش یکیه، اشاره به تکرار تاریخ.» این ایجاز و اعجاز به مانند مصرعی از اشعار حافظ یا بیدل دریایی از معنا شناخت و ارجاع را در مجال کوتاهی مجموع می کند.

صناعتی که در هیچ جای جهان نظیر ندارد و مهر تایید دیگری بر ایرانیت اثر است.نام اثر اما اشاره به بیگانگی و بی اطلاعی پسر ایران (استعاره ای از جامعه ایران) از تاریخ و فرهنگ خود (از مام وطن. از مادر) است. خصلتی عبث که ما را به تکرار خطاهای تاریخی محکوم می کند و به انحطاط و عقب رفت می کشاند.

پسر ایران هنوز از مادرش بی اطلاع است و این نقد جامعه شناختی عمیق رهنما هنوز مصداق روز است و تن به مصرف شدن نداده است. شخصیت اصلی فیلم مردی است که مدام می نویسد و در پی ساختن نمایشی در باره دوران پارت هاست. اما این دغدغه در جامعه ای بیگانه با امر تاریخی و فرهنگی قهرمان فیلم را رفته رفته ویران می سازد و با شکست روبرو می‌کند.

تمام ارکان اجتماعی و مناسبات انسانی بر علیه او و افکار اوست که دغدغه تاریخ و اندیشیدن دارد. ساخت این فیلم فریدون رهنما بیش از پنج سال زمان می برد. این به معنای آن است که فیلمساز خود نیز همچون قهرمان فیلمش دچار همین وضعیت و نبرد با این انفعال و ابتذال اجتماعی است.

ورود جنبه های تئاتری در خلال رئالیته فیلم، حالتی چند ساحتی از سینمای رهنما ارائه می دهد که شگرد او در فیلم های دیگرش یعنی «تخت جمشید» و «سیاوش در تخت جمشید» نیز هست. او با چنین بیانی دغدغه های تاریخی خود را در معاصریت اثرش می گنجاند.

با ورود پرسوناژ زن اروپایی و جنگ با یونان در زمان پارت ها جنبه های تصادم ایران و غرب را به نمایش می گذارد و این وجه دیگری از نگاه هنرمند است که دو فرهنگ ایرانی و فرانسوی را زیسته و خود مصداق بارز این رابطه بین فرهنگی در تاریخ معاصر ایران است.

مقالات مرتبط

پمپاژ آب به غار علیصدر | بحران كم آبی به بزرگترین غار آبی رسید؟

صدای میراث – مریم جلیلوندفرد: غار علیصدر بزرگترین غار آبی ایران با…