جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳

پرسه در شهر خاموش/شهر تاریخی عسکر مکرم خوزستان؛ از اردوگاه نظامی تا شهر باستانی

1 انتشار:

محمدعلی دویرحاوی

دانشجوی کارشناسی تاریخ/

صدای میراث: مرتضی عطایی عضو هیات علمی گروه باستان‌شناسی دانشگاه مازندران است. او از باستان‌شناسان جوان کشور است که بررسی میدانی محوطه باستانی عسکر مکرم را در خوزستان به پایان رسانده است. او چندین مقاله درخصوص این محوطه تاریخی به چاپ رسانده و سخنرانی های متعددی درباره عسکر مکرم در مجامع علمی و دانشگاهی انجام داده است. آخرین سخنرانی او چندی پیش در همایش باستان‌شناسان جوان پیرامون محوطه باستانی عسکر مکرم در خوزستان انجام شد. صدای میرث اکنون در گفت‌وگو با مرتضی عطایی به موضوع محوطه تاریخی عسکر مکرم خوزستان پرداخته و این باستان شناس جوان از ارزش‌های تاریخی این محوطه باستانی و مشکلاتش سخن گفته است.

شهر تاریخی عسکر مکرم درقیقا در کدام نقطه خوزستان است؟

بقایای شهر تاریخی عسکر مکرم امروزه در نزدیکی روستاهای بند قیر و جلیعه واقع شده، یعنی جایی در حدود میانه دشت خوزستان؛ محلی که رود مسرقان تاریخی یا گرگر به شاخه‌ اصلی رودخانه کارون یعنی شطیط بازمی‌گردد. اندکی پایین‌تر رودخانه دز هم به این مجموعه می‌پیوندد و در مجموع کارون بزرگ را تشکیل می‌دهند. کمی بالاتر از نقطه تلاقی گرگر و شطیط ویرانه‌ها یا بقایای شهر تاریخی عسکر مکرم بر دو سوی رود گرگر یا مسرقان تاریخی گسترده شده، بخشی در کرانه شرقی و بخشی در کرانه غربی رود. شهر تاریخی عسکر مکرم به عنوان مرکز کوره‌ای به همین نام یعنی کوره عسکر مکرم، به همراه شوشتر، جندی شاپور، دورق، رامهرمز و شوش مجموعه خوزستان تاریخی به مرکزیت سوق اهواز را تشکیل می‌دادند.

وجه تسمیه این شهر چیست و بنیاد آن در چه زمانی وچگونه گذاشته شد؟ آیا عسکر مکرم و رستقباد یکی هستند یا اینکه دو پاره جغرافیایی متفاوت‌اند؟

ببینید مبحث وجه تسمیه، بنیاد شهر و تاریخ بنیاد عسکر مکرم  بسیار به هم پیوسته هستند؛ چرا که هر دو موضوع  یعنی هم ایجاد شهر و هم وجه تسمیه آن با یک واقعه تاریخی مرتبط‌‌اند. منابع تاریخی در مورد بنیاد شهر عسکرمکرم روایات متفاوت و گاه متناقضی را آورده‌اند. به عنوان مثال بلاذری در کتاب «فتوح البلدان» به عنوان یکی از متقدم‌ترین این منابع دو گزارش ناهمگون ارائه می‌دهد. در یکی از گزارش‌هایی که بلاذری ارائه می‌دهد واقعه‌ای که شهر طی آن بنیاد اولیه‌اش بنا گذاشته شد مرتبط است با اعزام فردی به نام مُکرم از سوی مصعب بن زبیر به خوزستان برای تعقیب فردی به نام عبدالله بن زیاد بن ظبیان. حالا ما اینجا با جزئیات قضیه خیلی کاری نداریم. منتها اگر ما این روایت بلاذری را ملاک کار قرار بدهیم، می‌بایست تاریخ بنیاد شهر عسکر مکرم را پیش از سال ۷۱ یا ۷۲ هجری بدانیم. یعنی زمان مرگ مصعب بن زبیر. منتها گزارش‌های دیگری هم وجود دارد. خود بلاذری یک روایت دیگری را هم عنوان می کند در مورد بنیاد شهر عسکر مکرم که اتفاقا این گزارش، روایت بسیار متواتری است یعنی منابع مختلف آن را به کرات کم و بیش آن را تکرار کرده‌اند. در این گزارش عنوان می‌شود که در زمان حجاج بن یوسف ثقفی، حجاج فردی را به نام مکرم برای سرکوب شورش یا خورزاد بن باس که در دژی در ایذج که ایذه امروزی هست حصار گرفته بوده به خوزستان می‌فرستد. محل اردوی نظامی لشکر او به مرور گسترده می‌شود و شهری به نام عسکر مکرم شکل می‌گیرد. حالا ما اگر بخواهیم این روایت را مرجع قرار دهیم برای تاریخ بنیاد عسکر مکرم می‌بایست تاریخ سنگ بنای شهر را پیش از سال ۹۵ هجری بدانیم. یعنی زمانی مرگ حجاج بن یوسف. حالا وجه تسمیه شهر به چه شکل می‌شود؟ عسکر در زبان عربی به معنی اردوگاه و لشکرگاه است. مُکرَم هم نام فردی است که حالا یا از سوی مصعب بن زبیر یا از سوی حجاج بن یوسف ثقفی با هدف نظامی به خوزستان فرستاده می‌شود. در اینجا اردو می زند و محل اردوی نظامی او به مرور رشد پیدا می کند و تبدیل به یک شهر دوران اسلامی می شود. در واقع وجه تسمیه شهر عسکر مکرم اشاره‌ای است به اردوگاه مُکرم. در عین حال در مورد تاریخ بنای شهر یک نکته خیلی ظریفی وجود دارد. با توجه به اینکه ما روایات مختلفی داریم راجع به بنیاد شهر پرسش این است که آیا در مورد تاریخ بنیاد شهر می‌توانیم به تاریخ دقیق‌تری برسیم؟ به نظر می‌رسد خود منابع تاریخی می‌توانند در این قضیه به ما کمک کنند. برخی از منابع اشاره می‌کنند به اینکه مکرم بعد از اینکه به خوزستان وارد شد لشگرگاه یا اردوگاه خودش را  در کنار استقرار قدیمی‌تری به نام رستقباد (ترکیب رستاق+ قباد) برپا می‌کند و به مرور این هسته نخستین گسترش پیدا می‌کند و تبدیل به یک شهر می‌شود. حالا ما باید ببینیم آیا اطلاعاتی از این رستقباد داریم که بتواند به ما کمک کند در مورد تاریخ دقیق‌تری از سنگ بنای عسکر مکرم یا خیر؟ در منابع تاریخی چندین‌بار و در وقایع سال‌های ۶۱، ۷۵، ۸۵ و۹۰ هجری قمری می‌بینیم که به رستقباد خوزستان اشاره شده که همگی مرتبط با وقایع نظامی هستند. خب حالا ما کاری با بقیه وقایعی که اتفاق افتاده نداریم. منتهی در این بین واقعه‌ای که می‌تواند به ما کمک بکند که تاریخ دقیق‌تری از بنیاد عسکر مکرم  داشته باشیم مربوط می‌شود به سال ۹۰ هجری.در سال ۹۰ هجری حجاج بن یوسف ثقفی به همراه لشکریان خود در رستقباد اردو می‌زند برای سرکوب کرداهایی که فارس را در اختیار گرفته بودند و در کوه‌های خوزستان سر به شورش گذاشته بودند. برخی منابع تاریخی اشاره دارند که لشکرکشی حجاج برای این سرکوب چندین و چندبار ادامه پیدا کرده بود. یعنی حجاج علاوه بر سال ۹۰ هجری چندین و چند مرحله لشکریانی را برای این سرکوب به منطقه اعزام کرده بود. می‌دانیم که عمده‌ بخش کوهستانی خوزستان ایذج است. این‌ها را که بگذاریم در کنار روایات مربوط به بنیاد شهر عسکر مکرم، می‌توانیم نتیجه بگیریم که احتمالاً اعزام مُکرَم به منطقه هم در ادامه‌ همین سرکوب کردها است، یعنی بعد از سال ۹۰ یا اندکی پس از آن. پس احتمالاً واقعه‌ مرتبط با هسته‌ نخستین شهر عسکر مکرم می‌بایست بین سال ۹۰ هجری تا حداکثر سال ۹۵ هجری یعنی مرگ حجاج بن یوسف اتفاق افتاده باشد. یعنی ما باواکاوی منابع و هم‌سنجی آن‌ها می‌توانیم به تاریخ به نسبت دقیق‌تری برسیم.

نتیجه‌گیری شما این است که رستقباد و عسکر مکرم یکی نبودند و در کنار هم قرار داشتند؟ نسبت این دو منطقه چیست؟ 

رستقباد منطقه استقراری مربوط به پیش از اسلام  و اوایل دوره اسلامی است. در اواخر سده‌ اول هجری یک اردوی نظامی در کنار آن ایجاد می‌شود و این اردوگاه به مرور رشد می‌کند و تبدیل به شهر می‌شود. شواهد باستان‌شناختی نیز این موضوع را تأیید می‌کند. برخی از منابع تاریخی نوشته‌اند که عسکر مکرم در حین گسترش، رستقباد تاریخی را هم در بر گرفت. یعنی از نظر جغرافیایی رستقباد تاریخی هم جزو عسکر مکرم است. این الگوی غریبه‌ای نیست ما در  ایجاد شهرهای سده‌ نخستین اسلامی می‌بینیم که چنین الگویی بارها اتفاق افتاده است.  ولی آیا این در مورد عسکر‌ مکرم هم اتفاق افتاده است؟ آیا هسته‌ نخستین شهر جدید پس از گسترش، رستقبادرا در بر گرفته است؟ شواهد باستان‌شناسی نشان می‌دهد که گفته‌ منابع تاریخی در این مورد درست نیست؛ یعنی اگر ما آثار و بقایای باستان‌شناختی جنوب روستای بُحیر و ولی‌آباد در منتهی‌الیه شمالی محوطه را که براساس شواهد سفالی و آثار سطحی دست‌کم مربوط به دوران اشکانی، ساسانی و صدر اسلام هستند، بقایای رستقباد تاریخی و صدر اسلامی بدانیم، این رستقباد هیچگاه از نظر پهنه‌ جغرافیایی و آن‌چه که روی زمین گسترده است با عسکر مکرم پیوند برقرار نکرده است، یعنی از نظر مکانی شهر عسکر مکرم با رستقباد همپوشانی ندارد و در مجاورت آن قرار گرفته. از نظر زمان استقرار نیز همپوشانی زمانی آن‌ها بسیار کم است. احتمالاً در سده‌ دوم در مدت کوتاهی این شیفت و جابجایی استقراری و جمعیتی اتفاق افتاده و نهایتاً در طی یک سده جمعیت از رستقباد به شهر نوبنیاد مهاجرت کرده و هسته‌ شهر عسکر مکرم را شکل داده است و رستقباد خالی از سکنه شده است. شواهد باستان‌شناختی این را نشان می‌دهد. یعنی ما در رستقباد جدیدترین سفال‌هایی که داریم حداکثر سفال‌های ساسانی –اسلامی هستند که در اینجا تاریخ آن‌ها از سده اول و دوم هجری جدیدتر نیست. چرا که اگر می‌بود و مثلاً در سده‌های سوم و چهارم هجری همزمان با خود شهر عسکر مکرم این بخش از محوطه یعنی جنوب روستای بحیر و ولی‌آباد هم استمرار استقرار داشت. ما می‌بایست سفال‌های خاص دوران اسلامی که مربوط به سده‌های سوم و چهارم هستند در این بخش از محوطه هم می‌داشتیم. در صورتی که به هیچ عنوان در این بخش از محوطه سفال‌های متعلق به سده‌های سوم و چهارم هجری نداریم. این نشان می‌دهد که اگر همپوشانی زمانی هم در رستقباد و عسکر مکرم وجود داشته حداکثر یک سده اتفاق افتاده است. یعنی آن هسته‌ نخستین در کنار یک استقرار قدیمی‌تر پیش از اسلام و صدر اسلامی ایجاد شده به مرور گسترده شده و با فاصله نه چندان زیاد زمانی، جابجایی استقراری اتفاق افتاد، بعدها جمعیت به بخش‌های جنوبی‌تر مهاجرت کرد و هسته‌ نخستین شهر گسترش پیدا کرد. در سده‌ سوم، رستقباد خالی از جمعیت شد و عسکر مکرم به عنوان یک شهر بزرگ دوران تاریخی اسلامی رشد پیدا کرد. ولی این گسترش به این شکل نبود که استقرار قدیمی‌تر را از نظر جغرافیایی در بر گیرد. استقرار قدیمی‌تر متروک شد و هیچگاه از نظر مکانی همپوشانی چندانی با شهر عسکر مکرم نداشته است.

شهر عسکر مکرم از نظر اقتصادی چه وضعیتی داشته است؟

عسکر مکرم در طی سده چهارم هجری شهری پررونق و آبادان بوده است. مقدسی از میوه‏‌هاى نیکو، بازارهاى بسیار خوب، شیرینی‌‏هاى ارزان، نان‌­هاى خوب، تجارت‌خانه‌‏ها، کارگاه‌­های بافندگی و منسوجات تولیدی با کیفیت و فراوان آن نوشته است. البته این تولیدات به خود شهر منحصر نبوده و کوره عسکر مکرم کارگاهای فراوان بافندگی داشته است. همچنین کشت نیشکر نیز در عسکر مکرم و حوالی آن رونق فراوان داشته است و شکرِ تولید عسکر مکرم از لحاظ کیفی و کمی کم‌نظیر بوده است؛ به گونه‌ای که شکر و قند این شهر با عنوان «قند عسکری» و «شکر عسکری» از شهرتی جهانی برخوردار بوده است. برای مثال می‌بینیم که شعرا و ادبای ما در طی قرون مختلف بارها از عبارات «قند عسکری» و «شکر عسکری» در تشبیهات و توصیفات خود استفاده کرده‌اند. در بررسی باستان‌شناختی عسکر مکرم نمونه‌هایی از قالب‌های سفالی تولید قند نیز بدست آمد که مؤید وجود کارگاه‌های تولید قند در این شهر است. البته این شهر با توجه به موقعیت مناسب در بر سر راه‌های مهم خوزستان و همچنین قرارگیری بر ساحل مسرقان که در آن زمان قابل کشتیرانی بوده است به عنوان شهری بازرگانی نیز مطرح است و اشاره منابع به وجود تجارت‌خانه‌ها در این شهر نیز بر این امر صحه می‌گذارد.

در مورد اهمیت نظامی شهر هم توضیح بدهید که چگونه بوده آیا اصلاً آنقدر اهمیت نظامی  داشت؟

مکان شهر عسکر مکرم، یعنی محلی که انتخاب شد برای اردوی نظامی مکرم، خودش گویای این هست که این منطقه همواره اهمیت نظامی داشته است. عرض کردم که منابع تاریخی به چندین و چند  واقعه پیش از بنیاد شهر عسکر مکرم اشاره می‌کنند که در آن‌ها نامی از رستقباد آمده است. بسیار جالب است که همه این اشارات و وقایع مربوط به مسائل نظامی است. این نشان می‌دهد که محل رستقباد در میانه‌ دشت خوزستان که بعداً تبدیل می‌شود به شهر عسکر مکرم در کنار رودخانه گرگر و در مسیر راه‌های مهم ارتباطی موقعیت سوق‌الجیشی و مهم نظامی دارد و در عین حال در میانه‌ دشت خوزستان قرار گرفته است. هسته نخستین شهر نیز اصطلاحاً به عنوان یک شهر پادگانی ثانویه شکل می‌گیرد. به نظر می‌رسد بعدها این اهمیت نظامی حفظ می‌شود، چرا ؟ چون در واقع عسکر مکرم در مسیر خوزستان و عراق به فارس و کوه های لرستان قرار داشته و از این جهت از موقعیت سوق الجیشی بسیار مناسبی برخوردار بود. در عین حال در میان دو رود قرارگرفته بود، یعنی شطیط و مسرقان و بارها ما می‌بینیم در وقایع مهم نظامی از جمله آماده‌سازی، تجهیز و تأمین لشکر و عقب‌نشینی نظامی از عسکر مکرم نام برده می‌شود. حتی از نظر شهرسازی و معماری نیز شهر عسکر مکرم به گونه‌ای است که با این ویژگی نظامی هماهنگی دارد؛چون ما می دانیم ارتباط بین بخش های دوگانه شرقی و غربی عسکر مکرم بر دو کرانه رود مسرقان از طریق دو پل بسته به قایق‌ها یا کشتی‌های کوچک تامین می‌شد. یعنی پل‌هایی که در طی وقایع نظامی و در طی جنگ‌ها قابلیت این را داشتند که به سرعت و به راحتی بریده شوند و در واقع نظامیان یا مدافعین شهر در بخشی از شهر که غالبا در بخش غربی بوده پناه و حصار بگیرند. خب این نشان می‌دهد که ارتباط بین دو بخش غربی و شرقی مثل بسیاری از شهرهای خوزستان با پل‌های ثابت ایجاد نشده و پل‌های متحرک ایجاد شده که در حین وقایع نظامی بتوانند این انعطاف‌پذیری داشته باشند. جملگی اینها مرتبط است با موقعیت نظامی ویژه عسکر مکرم.

آیا سکه‌ای در عسکر مکرم ضرب شده و اگر ضرب شده مربوط به چه دوره‌ای است؟ اصلا سکه‌ای از آین شهر به دست آمده است؟

عسکر مکرم یکی از دارالضرب‌های مهم خوزستان در دوران اسلامی بود. برخیسکه‌ها، سکه‌هایی هستند که به میزان بیشتری ممکن است به دست آمده باشند و در مجموعه‌های مختلف امروزه موجود باشند و برخی از آن‌ها ممکن است سکه‌های کمیاب‌تری باشند. ضرابخانه‌ عسکر مکرم از دوران عباسی فعال بوده و ما از دوران عباسی سکه‌های ضرب شده در عسکر مکرم داریم. همینطور سکه‌های فراوانی از دوران آل‌بویه در عسکر مکرم ضرب شده‌اند. در دوران سلجوقی هم دینارهای ضرب عسکر مکرم وجود دارد. منتها از جهت آگاهی از استمرار حیات و تعیین تاریخ زوال شهر عسکر مکرم متأخرترین سکه‌های ضرب عسکر مکرم برای ما بسیار مهم هست؛ یعنی سکه‌هایی که در دوره آل‌جلایر به تاریخ ۷۷۲ در زمان شیخ اویس جلایری و ۷۷۷ هجری در زمان سلطان حسین اول جلایری در عسکر مکرم ضرب شده‌اند.

مذاهب و فرقه‌های رایج در دوره تاریخی در این شهر کدام‌ها بودند؟ آیا در این شهر مشاهیر مربوط به رشته‌های مختلف علوم همچون ادبیان و فقه ونجوم یا علم‌الرجال و احادیث حضور داشتند؟

عسکرمکرم آنگونه که منابع اشاره می‌‌کنند شهری بوده است با حلقه‌های درس متعدد. یعنی دانشمندان و اهل دین در مساجد و دیگر اماکن این شهر جلسات درس متعددی داشته‌اند. آنچه که از نظر فرق و نحل فکری و مذهبی در عسکر مکرم بسیار مشهور است اعتزالی بودن مردم این شهر است. یعنی همانطور که در خوزستان نیز اینچنین بوده بخش زیادی از مردم عسکر مکرم از معتزله بوده‌اند. افراد بسیار برجسته‌ای از اهل این فرقه کلامی در عسکر مکرم زندگی می‌کرده‌اند مثل ابوعلی جبایی که از شیوخ معتزله است که بخش زیادی از عمرش را به بحث و تدریس در عسکر مکرم سپری می‌کند. در عین حال به نظر می‌رسد که از اهل کلام، امامیه هم در عسکر مکرم جایگاه برجسته‌ای داشته‌اند، تا اندازه‌ای که این نحله فکری و معتزله که در عسکر مکرم در اکثریت بودند در این شهر بر عقاید یکدیگر تأثیر گذاشته‌اند. نکته دیگری که وجود دارد اهمیت شهر عسکر مکرم در تاریخ اولیه‌ فرقه اسماعیلیه است. منابع به فردی به نام عبدالله بن میمون قداح اشاره می‌کنند که از اولین داعیان اسماعیلی و از بزرگان اسماعیلیه بود. او مدتی به ­عنوان یک تاجر ثروتمند در عسکر مکرم ساکن شد و در این شهر به گسترش آرای اسماعیلیه پرداخت؛ به‌گونه‌ای که پس از مدتی، پیروانی پیدا کرد و از آنجا تصمیم گرفت به گسترش جنبش اسماعیلی به‌وسیله فعالیت شبکه‌­ای از داعیان در مناطق مختلف بپردازد. اما به دلیل خشم معتزله، مجبور شد از عسکر مکرم بگریزد و دو خانه وی در عسکر مکرم نیز تخریب شد. دو تن از ادبا و لغویون برجسته به نام‌های ابواحمد عسکری و شاگرد وی ابوهلال عسکریکه در قرن چهارم هجری می‌زیسته‌اند نیز به این شهر منسوب هستند و صاحب تألیفات بسیاری در لغت و امثال و موضوعات دیگر هستند. از دیگر رجال مطرح این شهر ابوبکر ارّجانی شاعر، فقیه و قاضی شوشتر و عسکر مکرم بود که در ارجان متولد شد. اما خانواده او در شوشتر و عسکر مکرم اقامت داشتند. ارّجانی در شوشتر و به روایتی در عسکر مکرم از دنیا رفت. دیوان شعری از وی برجا مانده که بخشی از سروده‌هایش را در بر می‌گیرد.

تاریخ افول شهر و متروک شدن عسکر مکرم چه زمانی بود؟

هیچ یک از منابع تاریخی به صورت مستقیم اشاره‌ای به زوال شهر یا واقعه‌ای که به متروک شدن به صورت مستقیم اشاره کرده باشد ندارند. هیچ منبعی تاریخی نداریم که در آن گفته باشد که به این دلیل عسکر مکرم در فلان تاریخ متروک شده است.  از این جهت می‌بایست مراجعه کنیم به شواهد باستان‌شناختی وقراین پراکنده تاریخی. جدیدترین منبع مکتوبی را که شاید بتوانیم از آن استنباط بکنیم که در زمان نوشته شدنش عسکر مکرم ادامه‌ی حیات داشته نزهت‌القلوب نوشته حمدلله مستوفی در نیمه اول قرن هشتم هجری است. خب ببینید این می تواند شاهدی باشد برای ادامه ی حیات شهر در قرن هشتم. البته بعدها در قرن نهم «حافظ ابرو» هم اشاره می‌کند به عسکر مکرم ولی این به این منوط است به اینکه نوشته‌های حافظ ابرو را رونوشتی از نوشته‌های جغرافی‌نگاران یا مورخین پیشین او ندانیم، اما به نظر می‌رسد که چنین است. منابع صفوی و پس از آن نیز از عسکر مکرم به عنوان شهری متروک و ویران سخن گفته‌اند. لذا به قراین دقیق‌تر و متقن‌تری برای این قضیه احتیاج داریم. سه دسته از شواهد هستند که در این مورد می‌توانند به ما کمک کنند. یکی شواهد سکه‌شناسی است که مختصرا عرض کردم خدمتتان، یعنی سکه‌هایی که در زمان شیخ اویس جلایری و سلطان حسین اول جلایری به ترتیب در ۷۷۲ و ۷۷۷ هجری در عسکر مکرم ضرب شده اند. ضرب این سکه‌ها در عسکر مکرم تقریباً شکی باقی نمی گذارند که این شهردست‌کم تا این زمان یعنی حدود ربع پایانی قرن هشتم هجری ادامه‌ حیات داشته. دسته‌ دیگری از اطلاعات قرائن پراکنده تاریخی هستند که البته به تنهایی نمی‌توان بر بر آنها تکیه کرد. ببینید مقریزی مورخ مصری که نیمه قرن نهم هجری فوت کرده در یکی از آثار خودش شهرهایی را فهرست می کند که لشکریان تیمور برای حمله به شهر حلب در ۸۰۳ هجری از این شهرها گردآوری شده بودند و در بین این شهرها از عسکر مکرم هم یاد می‌کند.پس این گزارش اگر مورد استناد قرار بگیرد نشان می دهد که عسکر مکرم دست کم تا ۸۰۳ ادامه‌ی حیات داشته. در عین حال شواهد باستانشناختی که ما در طی بررسی از عسکر مکرم به دست آوردیم نشان می دهد که این شهر دست‌کم تا اواخر قرن هشتم و حداکثر اوایل قرن نهم هجری ادامه حیات داشته است. چون متأخرترین سفالینه‌هایی که ما از عسکر مکرم به دست آوردیم مربوط به اواخر قرن هشتم و حداکثر اوایل قرن نهمهجری هستند. بنابراین مجموعه‌ شواهد شامل منابع مکتوب، شواهد سکه‌شناسی و شواهد باستان‌شناختی نشان می‌دهد که می‌بایست تاریخ زوال عسکر مکرم مرتبط با اواخر قرن هشتم و حداکثر اوایل قرن نهم هجری قمری باشد.

تفاوت کوره عسکر مکرم با شهر تاریخی عسکر مکرم چیست و چه مناطقی را شامل می‌شد؟ 

کوره که معرب خوره ساسانی است، در واقع یکی از تقسیمات سیاسی- اداری تاریخی است که خود تقسیمات کوچکتری همچون رستاق، شهر، طسوج، شهر و دیه را شامل می‌شود. یک شهر نیز مرکز هر کوره است و غالباً نام خود را به همان کوره می‌دهد. خوزستان نیز در دوره اسلامی از مجموعه‌ای از کوره‌ها از جمله شوشتر، جندی شاپور، دورق، رامهرمز و شوش تشکیل شده بود که کوره عسکر مکرم با مرکزیت شهر عسکر مکرم یکی از آن‌هاست. رُستاق مسرقان جزو این کوره بود و شهرهای آن جوبک، زیدان، سوق الثلاثاء (سه‌شنبه بازار)، حبک، ذوقرطم، برجان و خان طوق بوده‌اند. بازار شهر عسکر مکرم در روزهای جمعه برقرار بوده و در روزهای دیگر هم در دیگر شهرهای این کوره بازاری به نام همان روز برقرار می‌شد.

چه تخریب‌هایی به ویژه در یک دهه اخیر در ویرانه‌های عسکر مکرم اتفاق افتاد؟

ببینید متاسفانه تخریب آثار محوطه‌های تاریخی همیشه در سرتاسر کشور عزیزمان وجود داشته است. به ویژه محوطه‌هایی که اولاً وسعت زیادی دارند وثانیاً در نواحی قرار گرفتند که امروزه هم مسکونی‌اند و هم ممکن است کشاورزی یا صنعت در آن ها خیلی رونق داشته باشد، مثل خوزستان. همیشه چنین محوطه‌هایی در معرض تخریب قرار گرفته‌اند. عسکر مکرم هم ازاین دسته مستثنی نیست. چراکه عسکر مکرم یک شهری استکه بقایای آن بیش از۱۰۰۰ هکتار است و در میانه‌ چندین و چند روستا قرار گرفته که مردمان روستاها بخشی از معیشت‌شان از طریق کشاورزی تامین می‌شود. از این جهت تخریب‌های زیادی در محوطه طی دهه‌های گذشته صورت گرفت. البته تخریب‌ها منحصر به دوران حاضر هم نمی‌شود. مثلاً ما می‌دانیم در دوره قاجار از آجرهای شهر عسکر مکرم برای ساخت قلعه و تلگرافخانه در ساحل شطیط استفاده شد. یعنی در طی دوره قاجار هم آسیب‌هایی زده شده به این شهر. منتهی امروزه بیشترین چیزی که محوطه را تهدید می‌کند در واقع هم بحث کشاورزی است، هم بحث تسطیح و گسترش زمین‌های کشاورزی و هم بحث استخرهای پرورش ماهی که ممکن است در نزدیکی یا حتی بر روی محوطه در دهه‌های اخیر ایجاد شده باشد و تخریب هایی را ایجاد کرده‌اند. این البته در کنار حفارهای غیرمجاز قرار می‌گیرد که گاه و بیگاه می‌بینیم بر سطح محوطه انجام شده و به بخش‌های مختلف شهر آسیب‌های جدی وارد کرده‌اند. در کنار این‌ها، عوامل طبیعی همچون فرسایش آبی رودخانه و سیل نیز از جمله عوامل آسیب‌زننده به این محوطه هستند.

به انتهای مصاحبه رسیدیم ممنونم از وقتی که در اختیار صدای میراث گذاشتید تا درباره شهر تاریخی عسکر مکرم با شما مصاحبه کنیم.

خواهش میکنم، من هم ممنونم از شما .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

print

Discussion۱ دیدگاه

  1. بنده همراه خانواده از این شهر مدفون شده دیدن کردیم واقعا جای تاسف داره که این خطه به حال خودش رها شده

لطفا دیدگاه خود را ثبت کنید