صدای میراث: رضا مهرآبادی – کارشناس میراث فرهنگی: رسانه ای شدن فهرست اسامی منتخب کمیته معرفی وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، مصداق بارز این ضربالمثل است که «کوه موش زایید.»
در هفته های اخیر بعد از انتخاب جناب دکتر مسعود پزشکیان، اندک امیدی بوجود آمده بود که شاهد تحولات متفاوت و مفیدی در زمینه انتخاب وزیری شایسته برای وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی باشیم. متاسفانه بعد از انتشار فهرست اسامی کمیته مذکور آن اندک امید نیز از دست رفت و موجب شد که همچنان با ناامیدی به تغییرات و تحولات آینده در این عرصه بنگریم.
این ناامیدی وقتی مضاعف می شود که بدانیم اعضای محترم کمیته انتخاب وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی جمعی از بزرگان و مفاخر میراث فرهنگی کشور بودند. شخصیت هایی مانند: دکتر مهدی حجت، مهندس سید محمد بهشتی، دکتر بهمن نامور مطلق، دکتر محمدحسن طالبیان، مهندس یحیی رحمتی، دکتر مصیب امیری، دکتر یوسف منصورزاده، دکتر محمدرضا کارگر و…
متاسفانه متولیان دولت ها در دو دهه گذشته، بدلیل عدم شناخت از ساختار و ماموریت های این وزارتخانه که بر پایه معرفی و حفاظت و حراست از میراث فرهنگی چند هزار ساله این سرزمین و سپس توسعه گردشگری و حمایت از صنایع دستی و هنرهای سنتی بنیان نهاده شده است، هرگز از متخصصان این حوزه برای مدیریت این وزارتخانه مهم فرهنگی و اقتصادی استفاده نکرده اند و افراد بی ارتباط و غیر متخصص و ناآگاه با حوزه میراث فرهنگی را برای مدیریت میراث فرهنگی کشور انتخاب کرده اند.
حقیقت امر این است که پایه و اساس گردشگری ما بر داشته های میراث فرهنگی استوار است، از این رو تا این حوزه بخوبی شناسایی، معرفی و حفاظت نشود، حوزه های گردشگری و صنایع دستی نیز مشکل خواهند داشت. بر همین اساس است که طی دو دهه گذشته تخریب و نابودی مواریث فرهنگی کشور به گونه ای تاسف بار رو به افزایش بوده است.
حالا سئوال اینجاست که شاخص ها و ملاک ها و معیارهای چهره های شاخص میراث فرهنگی کشور که عضو کمیته انتخاب وزیر بوده اند چه بوده است؟ چرا در طول عمر کوتاه کمیته انتخاب وزیر میراث فرهنگی که اعضای آن تغییرات پی در پی داشت، همچنان سه نفر اول فهرست های منتشر شده برای وزارت میراث فرهنگی که اتفاقا افرادی غیرمرتبط با حوزه تخصصی میراث فرهنگی کشور بودند ثابت و بدون تغییر ماندند؟ تاسفبارتر اینکه چهره های علمی و متخصص در حوزه ماموریت های وزارت میراث فرهنگی در رتبه های آخر فهرست های منتشر شده قرار داشته اند. این اتفاق تلخ در فهرست نهایی پانزده نفری نامزدهای وزارت میراث فرهنگی هم کاملا مشهود است.
چرا واقعا شخصی که حدود دو سال در یک بخش عمومی نه تخصصی از سازمان دیگری به وزارت میراث فرهنگی مامور شده و کارنامه قابل دفاعی هم در همان حوزه عمومی و اداری فعالیت در وزارتخانه نداشته است در تمامی رای گیری های کمیته انتخاب وزیر و فهرست های منتشر شده از سوی این کمیته در شمار سه نفر اول فهرست بوده است؟
پایان این که متاسفانه بزرگان و مفاخر میراث فرهنگی عضو کمیته انتخاب وزیر ضرورت اینکه برای پست وزارت چه اشخاصی و با چه تخصص هایی شایسته و مناسب هستند را به درستی تشخیص نداده اند. نا گفته پیداست که تاوان انتخاب اشتباه این بزرگان، ویرانی بیشتر میراث فرهنگی، توقف رشد گردشگری و اضمحلال بیشتر صنایع دستی و هنرهای سنتی کشور است. بنابراین امید است در فرصت اندک باقیمانده، بازنگری جدی در فهرست منتشر شده صورت بگیرد و از آسیبی که وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در دو دهه گذشته از صدارت و وزارت غیر متخصصان خورده است ممانعت جدی شود.