صدای میراث: پس از انتشار خبرمرگ و میر وسیع پرندگان در میانکاله و پس از آن انتشار خبر مرگ و میر پرندگان مهاجر در گلستان، سازمان دامپزشکی کشور دلیل مرگ و میر پرندگان میانکاله را تغذیه آنها از سم بوتولیسم اعلام کرد. اتفاقی که به دلیل کاهش سطح آب تالاب میانکاله و تولید سم بوتولیسم بصورت طبیعی در این تالاب اعلام شد.
تالاب میانکاله یکی از مهمترین مناطق طبیعتگردی با گرایش پرندهنگری است که در فهرست میراث طبیعی یونسکو به ثبت رسیده است و به عنوان ذخیرهگاه زیست کره شناخته میشود. این تالاب اما در سالهای اخیر درگیر حواشی بسیار شدهاست. شکار گسترده پرندگان و برهم خوردن زیستگاه از جمله موضوعاتی است که تالاب میانکاله را با خطرات محیط زیستی مواجه کرده است.
در ماجرای مرگ گسترده پرندگان میانکاله نیز فعالان محیط زیست پیشتر در گفتوگوهایی با رسانهها احتمال مرگ و میر وسیع پرندگان در تالاب میانکاله را تعمدی و به دلیل تلاش عامل انسانی برای مسموم کردن آب بخش هایی از تالاب اعلام کردند. آنطور که این فعالان در رسانهها مطرح میکردند، به دلیل آن که تنها بخشی از تالاب میانکاله به سم آلوده شده بود نه تمامی تالاب احتمال تعمد در مسموم کردن پرندگان میانکاله به دلیل انتقام گیری برخی صیادان و شکارچیان از سازمان حفاظت محیط زیست یا محیط بانان را قوی دانستند. برخی نیز احتمال وقوع آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان را عامل مرگ و میر بالای پرندگان میانکاله در برخی نقاط مشخص تالاب اعلام کردند.
پس از این اظهارات بود که هم سازمان حفاظت محیط زیست و هم سازمان دامپزشکی کل کشور اعلام کردند که قتل عام تعمدی پرندگان در میانکاله منتفی است و آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان نیز وجود ندارد و تنها دلیل، تولید طبیعی سم بوتولیسم در تالاب است که عامل مرگ دهها هزار پرنده در میانکاله شده است.
پس از این اظهارات فعالان و کارشناسان محیط زیست کمیتهای مشورتی برای بررسی تلفات بالای پرندگان در میانکاله تشکیل دادند که ساعاتی پیش با ارسال متن نخستین گزارش این کمیته به صدای میراث به بررسی گزارش سازمان دامپزشکی کشور پرداختند. آنها در نخستین گزارش خود بررسیهای انجام شده بر مرگ و میر پرندگان میانکاله توسط سازمان دامپزشکی کشور را ناگکافی خواندند و احتمال بروز آنفلوآنزای پرندگان را منتفی و بر مسمومیت تعمدی تالاب تاکید کرده اما معتقدند که شواهدی برای اثبات این مدعا وجود ندارد.
متن کامل نخستین گزارش کمیته مشورتی تلفات اخیر پرندگان در تالاب میانکاله و اسامی کمیته مشورتی در ذیل میآید:
«گزارش حاضر نتیجه سه هفته بررسی داوطلبانه کارگروهی از متخصصین مختلف و علاقمندان به حوزه محیط زیست است. این جمعبندی حاصل ۶ نوبت پایش میدانی (بهمن ۱۳۹۸) در بخشهای مختلف تالاب میانکاله و ساعتها بحث و بررسی پیرامون مشاهدات و اندازهگیریهای صحرایی بوده است. در این گزارش سعی شده ضمن بررسی وضعیت موجود، از زوایای مختلف و نگاه تخصصی مستقل، به موارد کمتر اشاره شده در مورد عارضه مرگ و میر مکانی پرندگان تالاب میانکاله پرداخته شود:
ذخیرهگاه زیستکره و تالاب بینالمللی میانکاله که از سال ۱۳۴۸ در شبکه مناطق حفاظت شده ایران به عنوان پناهگاه حیاتوحش مورد حفاظت قرار گرفته است، علاوه بر دارا بودن ارزشهای ذاتی یک تالاب، برای مجموعه انسانی و طبیعی پیرامون خود نیز همواره به عنوان زیستگاه مهم پرندگان بومی و مهاجر مطرح بوده است، تا آنجا که بر آن نام بهشت پرندگان را نهادهاند. شوربختانه این زیستبوم امن و ارزشمند قریب به یک ماه است که به یکباره به قربانگاه پرندگان بیپناه بدل شده است.
به دلیل اهمیت تالاب میانکاله نهادهای رسمی و کارشناسان و خبرنگاران و کنشگران محلی برای یافتن دلیل این فاجعه و چرایی تداوم آن و چارهجویی، در تلاش هستند و انگارههایی را نیز مطرح کردهاند. از جمله این که سازمان دامپزشکی کشور یک هفته پس از آغاز مرگ انبوه و ناگهانی پرندگان در میانکاله، علت آن را با قطعیت مسمومیت بوتولیسم تیپ C اعلام نمود. از نظر کارشناسان مستقل، در گزارش منتشر شده توسط سازمان دامپزشکی کشور در ۱۶ بهمن ماه کلیگویی و ابهاماتی ملاحظه میشود که دقت و قطعیت بررسی را خدشهدار ساخته است. در ادامه سعی گردیده موارد برجسته آیتمبندی و ارائه شود:
کاستیهای گزارش سازمان دامپزشکی:
روشهای تشخیصی بوتولیسم پرندگان دارای پروتکل استاندارد و جهانی است. از جمله کاستیهایی که درگزارش دامپزشکی به عنوان نهاد مرجع به چشم میخورد این است که:
۱ – فقط به Mouse Bioassay به عنوان روش تشخیص آزمایشگاهی بوتولیسم اکتفا شده و استفاده از روش Enzyme-Linked Immunosorbent Assay) ELISA) یا Mouse Protection Bioassay برای شناسایی سروتایپ مغفول مانده است.
۲ – از طرف دیگر از آنجا که حدود ۲۵ درصد سویهها فاقد سموم نروتوکسین هستند، لذا جدا کردن باکتری از نمونهها که در این گزارش بر آن بسیار تأکید شده است چندان مهم نیست. بلکه باید عامل سم (توکسین) حتما در نمونهها شناسایی و جدا شود. در این راستا، لازم است مناسبترین نمونهها جهت بررسی لاشه پرندگان تلف شده از خون باقیمانده در قلب، کبد و عضله سینه تهیه شود. نمونهگیری از بنتوزها و بیمهرگان ناحیه آلوده و همچنین محتویات معده پرنده نیز در تشخیص آزمایشگاهی بوتولیسم مفید است. قلب به عنوان مخزن خون از بهترین گزینهها برای بررسی است.
۳ – عدم ارائه شواهد کامل و همه جانبه از سوی سازمان دامپزشکی برای آلودگی باکتریایی حاشیه تالاب و فعالیت سویهها (سروتایپ C) و تولید سم بوتولینوم تاکنون.
شرایط لازم برای وقوع بوتولیسم:
برای فعال شدن باکتری گرما دوست کلوستریدیوم بوتولینوم که عامل بروز بوتولیسم تیپ C است، شرایط زیستگاهی بیهوازی، دمای بالا، آب با شوری متناسب، گستره pH معین، پتانسیل اکسیداسیون، احیای منفی و همچنین سوبسترای مناسب لازم است. تلفیقی از پرغذایی آب، رشد جلبکها و ایجاد شرایط شکوفایی جلبکی و به تبعیت از آن افزایش بیمهرگانی مانند گاماروسها و نرمتنان ریز و بنتوزها و همچنبن کاهش اکسیژن محلول در آب شرایط را برای بروز بوتولیسم مناسب مینماید. در عین حال، عدم تهویه و چرخش آب نیز برای برهم نزدن شرایط بیهوازی موثر است. با وجود این، بر مبنای بررسیهای کارشناسی اولیه تردیدهایی در قطعیت بروز بوتولیسم ایجاد شده است. مهمترین دلایلی که منجر به بروز این تردیدها شده است به شرح زیر آمده است:
۱ – در تکثیر باکتری C. botulinum مانند بقیه باکتریها درجه حرارت نقش تعیین کننده دارد و زمان بهینه برای آن در شرایط آزمایشگاهی ۴۰ – ۲۵ درجه سانتیگراد است. به همین دلیل معمولا انتظار میرود شیوع بوتولیسم بیشتر در فصل تابستان و پاییز زمانی که درجه حرارت بالا باشد میسر است. اگرچه مسمویت بوتولیسم در زمستان ممکن است به دلیل باقی ماندن سم تولید شده در تابستان نیز رخ دهد. شواهدی برای آنکه منطقه از فصل تابستان در معرض تهدید بوتولیسم واقع شده باشد در دسترس نیست. همچنین مطالعه دادههای هواشناسی منطقه بصورت ریزمقیاس برای تخمین دمای سطحی آب در ایام منتهی به عارضه مرگ و میر پرندگان توصیه میشود.
۲ – با توجه به مطالعات انجام شده توسط پژوهشگران پژوهشکده اکولوژی خزر بر روی خصوصیات فیزیک وشیمیایی و زیست شناختی آب از جمله دما، میزان اکسیژن موجود در نزدیک بستر، وجود رسوبات suboxic ، pH ، شوری و هدایت الکتریکی، فعالیت باکتریها در مجموع تحت چنین شرایط محیطی بعید یا بسیار ضعیف است.
۳ – وجود سوبسترای مناسب (معمولا دارای اسید آمینههای ضروری و دارای پروتئین بالا) میتواند بدون بروز شکوفایی جلبکی باعث رشد و تکثیر باکتری C. botulinum گردد. روند تکثیر باکتری معمولا از یک لاشه دارای ماگوت شروع میشود و با خوردن ماگوتها توسط پرندگان و مرگ آنها و دوباره خوردن ماگوتهای اجساد بعدی این چرخه ادامه پیدا میکند. موارد دیگری مانند سایر بیمهرگان یا گونههای جلبک کلادوفورا Cladophora که در برخی از مطالعات به عنوان مخزن این باکتری به ویژه برای سویههای (سروتایپ E) معرفی شده که به جز یک شکوفایی جلبکی بسیار کوتاه مدت بدون اثر (تجمع دو گونه از دینوفلاژلهها که سم خاصی تولید نمیکنند) در تاریخ ۱۸ بهمن ۱۳۹۸ ، شکوفایی جلبکی دیگری وجود نداشته است.
۴ – علائم بالینی رایج در پرندگان مبتلا به بوتولیسم شامل ضعف، بیحالی، فلج شدن پلک سوم، فلج شدن کلی بدن بویژه عدم توانایی در نگه داشتن سر یا پرواز است. برای پرندگان آبی، این میتواند فاجعه بار باشد زیرا عدم توانایی در نگه داشتن سر باعث غرق شدن میشود. اگرچه در میانکاله عدم توانایی ایستادن یا نگه داشتن سر در برخی پرندگان گزارش شده است، اما این مشاهدات به دلیل همپوشانی با علایم بیماری سایر پرندگان به تنهایی کافی نیستند.
طی ۱۰ روز اول پایش، بیشترین تلفات به ترتیب مربوط به چنگر نوک سفید (۸۷ الی ۹۱ درصد) و فلامینگو (۳ الی ۶ درصد) از کل لاشهها بود. در متوسط ۵ درصد باقیمانده (اردکها، گیلار، اردهای، سرسبز، نوک پهن، سیاه کاکل) و کشیم بزرگ، بیشترین و پرندگان شکاری تنها با ۵ بال کمترین سهم را داشتند.
مهمترین انگارههای مطرح شده:
عمدهترین انگارههایی که به صورت پراکنده تاکنون از منابع یا افراد مختلف درباره علت تلفات مطرح شدهاند عبارتند از:
۱ – وبای پرندگان (باستولوز) بر مبنای علائم دیده شده در نکروسکوپی
۲ – آنفولانزای حاد پرندگان
۳ – نیوکاسل
۴ – مسمومیت عمدی (توسط صیادان محلی و یا مجریان پروژههای گردشگری)
۵ – آلودگی شدید آب ناشی از ورود پسابهای کشاورزی و صنعتی
بیماریهای واگیردار:
از آنجا که این تلفات گسترده صرفاً در یک نوار کم عرض اما به طول حداقل ۲۰ کیلومتر در جنوب غربی اتفاق افتاده و در سایر بخشهای تالاب مشاهده نشده است. علت بروز آن باید در شرایط خاص این نوار باریک جستجو شود. همین امر شیوع وبا و یا سایر بیماریهای واگیر را به عنوان علت مرگ و میر مورد تردید قرار میدهد زیرا در صورت شیوع یک بیماری فرضی، باید در کل منطقه این بیماری باعث تلفات میشد و به یک منطقه خاص محدود نمیشد.
مسمومیت:
مشاهدات نشان داده است که بیشترین تلفات در چنگرها اتفاق افتاده و در ماهیان مشاهده نشده است. در صورت وقوع مسمومیت انتظار این است که الگوی تلفات از پلانکتونخوارها به همهچیزخوار و گوشتخوار تغییر کند. در میانکاله در روزهای بعدی، تلفات در پرندگان گوشتخوار دیده شده است (سنقر تالابی، عقاب دریایی دم سفید و باکلان بزرگ به تعداد انگشت شمار، کاکایی ارمنی به تعداد بیشتر.)
شواهد آلودگی و مداخله در تالاب:
از طرف دیگر از آنجا که در بررسیهای میدانی شوری آب ۹٫۶ PPT اندازهگیری شده است، انتظار میرود در این شوری که بسیار نزدیک به شوری آب دریای خزر است زئوپلانکتونهای متعلق به راسته Calanoida از گروه پاروپایان Copepoda با فراوانی جمعیت ۹۵ % مشاهده شوند. در حالیکه در آب میانکاله جمعیت راسته سیکلوپوئیدا (Cyclopoida) با فراوانی بیش از ۹۸ % شناسایی شده است که حاکی از آلودگی بسیار شدید آب منطقه است. شایان ذکر است که گروه سیکلوپوئیدا شاخص آبهای آلودهاند. بررسی گروه فیتوپلانکتونها نیز حاکی از هیچگونه شکوفایی جلبکی نبوده است و گونههای مشاهده شده از گونههای شاخص آبهای آلوده است. در حال حاضر برای آلودگی شیمیایی یا زیستی محدوده تلفات پرندگان چندین منبع قابل ذکر است:
۱ – مصرف گسترده کودهای کشاورزی اعم از شیمیایی و حتی حیوانی و سموم دفع آفات کشاورزی توسط کشاورزان منطقه و شسته شدن و انتقال سریع و بلا واسطه زهابهای حاوی این نهادهها منجر به افزایش پرغذایی و مسمومیت آب تالاب می شود.
۲- کانال خروجی فاضلاب کشتارگاه صنعتی طهماسبی در مجاورت قلعه پایان که به روایت افراد بومی علیرغم ادعای تصفیه و بازچرخانی آب گاهی مملو از لجن و خونابه میشود. احتمال آلودگی تالاب با پساب حاوی بقایای پروتئینی از موارد بسیار مهم برای بررسی بیشتر است.
۳ – ورود تمامی زهکشهای اطراف مزرعه کشت و صنعت گویا شامل زمینهای زراعی و پرورش ماهی از کانال لایروبی شده و مسیر خالی از نیزار به تالاب دقیقا در محل شروع کانون مرگ پرندگان.
۴ – احتمال ورود پساب کارخانه کارتن مقوای امیرآباد که حاوی آلودگیهای معدنی من جمله کربنات کلسیم، تالک، قطعات ریز الیاف کاغذ است که سمیت ندارند اما باعث بالا رفتن TSS آب میشوند. افزایش کدورت آب ممکن است باعث مسدود شدن آبشش ماهیها و در نتیجه خفگی آنها شود. اگرچه در پساب کارخانجات کاغذ ایران آلودگی آرسنیک و فلزات سنگین وجود ندارد، اما ترکیب سمی ترکیبات فنلی منشعب شده از لیگنین صنایع سلولزی خطری جدی است و احتمال راهیابی این پساب به تالاب نیاز به بررسی بیشتر دارد.
۵ – کاهش عرض کانال ارتباط حیاتی تالاب میانکاله و خلیج گرگان به دریای خزر بنام چپقلی از ۲۱۰۰ متر در پاییز ۱۳۸۲ به ۲۲۷ متر در پاییز ۱۳۹۸ تنها ظرف مدت ۱۶ سال. چرخش عکس ساعت جریانهای آبی دریای خزر در یک سوم جنوبی آن رسوبات رودهای بسیار دورتر از کانال را که بواسطه جنگل تراشیهای بالادست افزایش یافته به دهانه چپقلی هدایت کرده و جزیرههای رسوبی در این منطقه ایجاد و راه ارتباطی دریا و تالاب را حتی محدودتر از سالهای ۱۹۸۲ (که کاهش جدی در تراز آبی خزر روی داد) نموده است.
۶ – خاکریز (دایک) با ارتفاع حدود ۱ متر و به طول ۱٫۲۷ کیلومتر در شمال غربی شهرستان بهشهر به صورت جنوب به شمال بر روی عرض تالاب که حدودا ۲٫۴ کیلومتر است. این خاکریز که آبان ماه امسال آبگیری شده برای جلوگیری از فرار آب به سمت قسمتهای شرقی تالاب و جلوگیری از خشک شدن کرانههای غربی تالاب طی ۱٫۵ سال گذشته، ایجاد شده است و به همراه یک خشکی به ظاهر رسوبی با ۵۰۰ متر طول در مجموع ۱٫۸ کیلومتر از عرض تالاب را مسدود کرده است. در نتیجه تنها مسیر ارتباطی شرق و غرب تالاب مسیری با عرض ۵۰۰ متر است. این خاکریز مانعی جدی بر جریان غرب به شرق آب تالاب که متاثر از گلباد غالب منطقه است بوده و چه بسا منجر به ساکن شدن آب در بخش غربی (شرق دایک) شده باشد. از عوارض احتمالی احداث غیر کارشناسی این دایک میتوان به شیرین شدن آبهای لبشور (به دلیل اختلال در گردش آب تالاب و عدم اختلاط آب) و پرغذایی بخش غربی، محبوس ماندن سموم و همچنین کمک به ماندن رسوبات ناشی از سیل در منطقهای محدود اشاره نمود.
مجموعه همه این عوامل باعث شده است که تالاب میانکاله زیستبومی باشد به شدت در معرض تنش محیطی. هر زیستبومی البته به طور طبیعی در برابر انواع تنشهای محیطی واکنشهای دفاعی موثر دارد. اما اگر تنشها مکرر و شدید بوده و اساسا ناشی از مولفههای غیر زیستبومی باشند از جایی به بعد توان مهار بسیاری از تنشها از عهده زیستبوم خارج میشود. به واقع تداوم تنشها را میتوان به مزمن بودن یک بیماری در انسان تشبیه کرد که در نهایت باعث تضعیف سیستم ایمنی خواهد شد. بنابراین، زیستبوم نیز همانند یک انسان بیمار و رنجور از جایی به بعد دیگر قادر به پایداری و دفاع از خود نخواهد بود. لذا تابآوری را فرو گذاشته و خسته و ناتوان تسلیم خواهد شد. اینکه طیفی از آن همه عوامل متعدد میتوانند عامل مرگ پرندگان میانکاله باشند نشان دهنده استرس و تنش شدیدی است که هم اکنون به این ذخیرهگاه مهم زیستکره تحمیل میشود. u1584 ذخیرگاهی که هم به عنوان میراث طبیعی بشر در فهرست یونسکو قرار دارد و هم به عنوان یکی از مهمترین تالابهای بینالمللی در فهرست کنوانسیون جهانی رامسر برای حفاظت از تالابها قرار گرفته است.
نتیجه گیری
بر مبنای موارد پیش گفته کمیته مشورتی این گزارهها را بایسته تامل میداند:
۱ – دلایل اعلام شده درباره مسمومیت بوتولیسم مجاب کننده نبوده و احتمال وقوع آن همچنان بطور جدی مورد تردید است.
۲ – با توجه به اینکه تلفات پرندگان کاملا وابسته به مکان بوده، لذا فرض انواع بیماری واگیر بسیار کمرنگ و غیر ممکن خواهد بود.
۳ – احتمال مسمومیت تعمدی قابل بررسی بوده اما نشانهای برای اثبات آن وجود ندارد.
۴ – مسمومیت به واسطه پسابهای ورودی قابل بررسی بوده اما عجالتا نشانهای برای اثبات تاثیر مستقیم اینگونه مسمومیت بر مرگ و میر اخیر وجود ندارد.
۵- متاسفانه تحقیقات انجام شده برای بررسی علت مرگ و میر پرندگان در میانکاله کافی نبوده و باید در اینباره آزمایشهای دقیقتر انجام شود.
۶ – با توجه به نتایج آخرین بازدیدهای میدانی و باور کارشناسان به امکان تداوم مرگ و میرهای اینگونه و گسترش آن به مناطق دیگر، لازم است نهادهای مرتبط، به ویژه سازمان حفاظت محیطزیست موضوع را با قید اضطرار و فوریت مورد توجه قرار داده و امید است در این راه مشارکت سازمانها و افراد موثر و ذی مدخل نیز جلب شود.
پیشنهادات :
۱ – انجام بررسیهای کامل میدانی و آزمایشگاهی بر روی لاشه پرندگان، آب، بزرگ بیمهرگان کفزی، پوشش گیاهی و رسوبات کف تالاب برای تعیین علت قطعی مرگ و میر پرندگان در فرصت محدود باقیمانده ضروری است.
۲ – برای یافتن علت این مرگ و میر گسترده علاوه بر بررسی آزمایشگاهی لاشهها توسط نهادهای مسئول و کارشناسان مستقل، باید شرایط زیستگاهی خاص محدودهای که در آن مرگ و میر رخ میدهد بررسی گردد. بررسی تصاویر ماهوارهای حاکی از آن است که از تابستان ۱۳۹۸ تغییرات معنیداری در کیفیت آب منطقه ایجاد شده است که علت و چگونگی آن باید مورد بررسی دقیق قرار گیرد.
۳ – ادامه جمعآوری کامل لاشه پرندگان تلف شده از محیط برای جلوگیری از ایجاد شرایط مناسب برای رشد و توسعه انواع پاتوژنها. حتی در صورت تائید قطعی عارضه بوتولیسم، باکتری C. botulinum برای تولید سم بوتولینوم نیاز به پروتئین دارد. از آنجا که لاشههای حیوانی منبع عالی پروتئین هستند، از بین بردن آنها باعث کاهش منابع مورد نیاز باکتری برای فعالیت و میتواند به کاهش تولید این سم کمک کند. از آنجا که u1605 ممکن است تعدادی از پرندگان مبتلا ولو به تعداد معدود در پوشش گیاهی پنهان شوند، بسیار مهم است که پاکسازی منطقه از لاشه کاملاً دقیق باشد. در صورت تائید تشخیصی بوتولیسم وجود حتی یک لاشه تنها در تالاب میتواند شیوع آن را طولانی کند.
۴ – برقراری ارتباط کامل بین دو بخش شرقی و غربی تالاب برای برقراری مجدد جریان چرخشی آب در تالاب و کمک به توان خودپالایی زیستبوم.
۵ – ایجاد محدودیت در جریانهای ورودی آلاینده به تالاب: این جریانات حامل حجم وسیعی از آلایندههای زیستی و شیمیایی هستند و بار آلودگی فراتر از توان خودپالایی تالاب به آن تحمیل مینمایند.
۶ – پایش مستمر رژیم رسوبگذاری در بستر تالاب میانکاله و روندیابی اثرات ساخت خاکریزها و زهکشی کانالهای منتهی به تالاب که بنظر میرسد بر افزایش جریان حمل رسوبات معلق و در نهایت بر بالا آمدن بستر تالاب اثرات معنیدار داشته باشد. کانال لایروبی شده مسیر محیطبانی قلعه پایان به طول ۲ کیلومتر نیز از این حیث باید مطالعه شود. این کانال با هدف دسترسی سریع محیطبانان به نقاط حساس تالاب احداث شده که در عین حال با اتصال به کانالهای زهکشی اطراف، زهاب آنها را به تالاب هدایت مینماید. با ادامه روند پسروی طبیعی دریا احتمال لایروبی مجدد و عمق بخشیدن به آن نیز وجود دارد. شوری آب در مسیر کانال از ۳/۲ گرم در لیتر در ابتدای کانال تا ۱۲ گرم در لیتر (عمق تالاب) دستخوش تغییرات تدریجی است.
۷ – جلوگیری از ادامه لایروبیهای بیبرنامه زهکشها و نهرهای منتهی به تالاب که تا ۵۴ کیلومتر توسعه یافتهاند. زیرا با وضعیت فعلی، پساب هزاران هکتار استخر پرورش ماهی و زمینهای زراعی و شالیزارهای بالا دست، مستقیم و بدون گذر از نیزارهای سابق به تالاب سرازیر میشود. حذف نیزارهای طبیعی از بستر این زهکشها، باعث کاهش خودپالایی طبیعی آب مملو از کود و سم در مسیر عبور از نهرها شده است که منجر شده آب حامل آلودگیهای آلی و معدنی به سرعت به سطح تالاب برسد.
۸ – از آنجا که تلفات بطور کامل متوقف نشده و مشاهدات جدید گسترش آن را به سمت شرق تائید میکند لازم است ادامه بررسیها در مورد آن بطور جدی در دستور کار قرار گیرد.
در خاتمه پیشنهاد میشود کارگروهی متشکل از نمایندگان سازمان دامپزشکی، سازمان حفاظت محیطزیست (دفتر آب و خاک و دفتر حیاتوحش)، جهاد کشاورزی (بخش سموم و دفع آفات)، پژوهشکده اکولوژی خزر، (بخش غیردولتی) و اساتید دانشگاه، جهت پیگیری موارد تا حصول اطمینان تشکیل شود.»
به گزارش صدای میراث، اسامی اعضای کمیته مشورتی تلفات پرندگان تالاب میانکاله بدین شرح است:
۱ . حر منصوری فعال محیطزیست (دیدهبان u1605 میانکاله)
۲ . دکتر سید محمود قاسمپوری، دکتری محیطزیست – شاخه تنوعزیستی
۳ . دکتر آریا شفائیپور، دکترای جانورشناسی
۴ . مهندس پانتهآ طاهری، کارشناس ارشد اکولوژی و تکامل
۵ . مهندس روزبه خادملو، کارشناس ارشد بیولوژی دریایی
۶ . دکتر هومن ملوکپور، جراح دامپزشک
۷ . دکتر ناصر کرمی، اقلیمشناس
۸ . دکتر رضا نقیها، متخصص میکروبیولوژی دامپزشکی
۹ . اعظم الهامیراد، کارشناس ارشد تنوع زیستی – دانشجوی دکترای آمایش محیطزیست
۱۰ . دکتر زهرا قلیچیپور، دکترای اکوتوریسم
۱۱ . دکتر ابوالقاسم روحی، دکتری بیولوژی دریا
۱۲ . دکتر مریم شکری، استاد بازنشسته دانشکده منابعطبیعی – پژوهشگر میانکاله
۱۳ . دکتر نصرتاله صفاییان، استاد بازنشسته دانشکده منابع طبیعی – پژوهشگر میانکاله
۱۴ . دکتر مهدی امینینسب، دکترای اکولوژی جانوری
۱۵ . دکتر عبدالرضا باقری، دامپزشک – فعال محیطزیست و گردشگری
۱۶ . دکتر حمیدرضا رضایی، دکترای محیطزیست – گرایش تنوعزیستی و ژنتیک حیاتوحش