شنبه, ۰۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳

«آب حوضی» پیشه فراموش شده در تهران/نگاهی به پیشه منسوخ آب‌ حوض‌کشی و مردم شناسی یک شغل فراموش شده

1 انتشار:

سلیم سلیمی موید

مدیر گروه پژوهش های اجتماعی پژوهشکده مردم شناسی/

صدای میراث: با توجه به روند سریع تغییر شیوه زندگی ساکنان شهرها، آب حوض کشی و پیشه مربوط به آن از مباحثی است که نیاز به ثبت و ضبط دارد.

محور اصلی تحقیق حاضر بررسی پیشه منسوخ شده «آب حوضی» در تهران قدیم است، که در ایام نه چندان دور در روزهای پایانی ماه اسفند و به بهانه عید نوروز در تهران رواج داشت.

این حرفه در طی چند دهه قبل با روند سریع تغییرات فنی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی فراموشی کامل سپرده شده. اگرچه امروزه از آب حوض‌کش‌ها خبری در کوچه و بازار نیست، ولی رد پای آن در زندگی روزمره و مکالمات قابل مشاهده است.

آب‌ حوضی‌ها در شمار موضوعات پیشه‌های فراموش شده ایام سال و به خصوص قبل از عید نوروز قرار دارند که تاکنون بطور کامل مکتوب نشده است. در این مقاله تلاش داریم اطلاعات شفاهی مربوط به آب حوضی را ثبت و ضبط کنیم.

آب حوضی کسی بود که آب سبز و لجن گرفته حوض‌ را با سطل خالی و آن را تمیز می‌کرد. در گذشته بیشتر خانه‌های تهران دارای حوض، آب‌انبار و باغچه بودند و همین امر ضرورت وجود شغل آب حوضی را موجب شده بود.

امروزه آب حوضی از شغل‌های منقرض شده است. خصوصا در تهران با لوله‌کشی آب در دهه۱۳۴۰ تا۱۳۳۰ به مرور از تعداد آب حوض‌کش ها کاسته شد و هم اینک با توجه به شکل‌گیری آپارتمان‌نشینی، از تعداد حوض‌ها کاسته شد.

باتوجه به قرارگیری تهران در منطقه کم آب و نبود آب بین دو نوبت آب، موجب شده بود، آب را در حوض یا آب‌انبار ذخیره کنند. برای ذخیره‌سازی آب در هر خانه حوضی در وسط حیاط و آب انباری در زیر بنا می‌ساختند.

شیوه تامین آب:

تا دهه سی قرن اخیر مردم تهران و دیگر شهرها برای شرب و پخت و پز از آب تمیز قنات یا شیرهایی که در سرگذر، چهارراه و میدان تعبیه شده بود استفاده می‌کردند. آب حوض برای مصارف روزمره، شستشوی لباس، پر کردن آفتابه و وضو و گاه برای شادابی و تراوت و انداختن میوه و هندوانه در فصل تابستان کاربرد داشت. آب ذخیره شده در آب‌انبار نیز برای شستن ظروف، آب کشیدن لباس، آشامیدن، پخت غذا یا پر کردن آب حوض استفاده می‌شد. بنابراین با توجه به مرور زمان و یا استفاده از آب حوض با گذشت زمان، رسوبات و اشیایی در کف حوض و آب انبار ته‌نشین می‌شد که برای نظافت و بازبینی نیاز به تخلیه آب داخل حوض بود و این کار توسط کارگری به نام «آب حوضی» صورت می‌گرفت.

نحوه اعلان:

آب‌ حوض‌‌ کش‌ها در کوچه و خیابان‌‌های تهران راه ‌می‌افتادند و با صدای کشدار فریاد می زدند: «آب‌ حوض می‌کشیم، آب انبار خالی می‌کنیم، فرش می‌شوئیم». برخی نیز جمله «آب حوض خالی می‌کنیم، آب حوضیه، آب حوض می‌کشیم» و یا: «آاااااب حوض می‌کشیم، آی… آب حوض می‌کشیم… آب انبار خالی می کنیم…» را به طور مداوم فریاد می‌زدند.

در روایت دیگری نقل می شود که آب حوضی در کوچه‌ها و محلات فرباد می‌زد: «آب حوضی، آب حوضی/آب حوضی کار نکرده/آب حوضی، آب حوضی/آب حوضی نون نخورده»

در برخی محلات تهران قدیم، کودکان و نوجوانان بازیگوش و بیکاره، برای سرگرمی و به قصد تفریح با فاصله پشت سر آب حوضی راه می‌افتادند و فریاد می زدند: «آب حوض می‌کشیم/آب انبار خالی می‌کنیم/زیر آب واز[۲] می‌کنیم/ذغال سرند می‌کنیم/لجن خالی می‌کنیم/تلمبه می‌زنیم/بو غلتون[۳] می‌زنیم/درز[۴] می‌گیریم/ترک پر می‌کنیم/راه آب واز می کنیم/آب دزدک می‌گیریم/بچه می‌خوریم/پیرزن خفه می‌کنیم/دختر عروس می‌کنیم/قولنج می‌شکنیم/سوراخ واز می‌کنیم/مزاج[۵] پاک می‌کنیم/تنگ، گشاد می‌کنیم/گشاد آب‌بندی می‌کنیم/کلفت سر حال[۶] می‌کنیم.[۷]»

تخصص  و کار:

در تهران قدیم آب حوضی از مشاغل رسمی فصول گرم سال بود. کارگران و متصدیان این پیشه آب حوض و آب انبارها را کشیده آن را آماده آبگیری تمیز و تازه می‌ساختند. این افراد تماما دوره‌گرد بودند و کمتر پیش می‌آمد که به طور ثابت در جایی مستقر باشند یا آن که آب حوض یک خانه را خالی نکرده باشند. آب حوضی‌ها علاوه بر کار آب حوض‌کشی و تخلیه آب از آب انبارها و نظافت آن‌ها، کارهای متعدد دیگری نیز انجام می‌دادند. از این کارها می‌توان به؛ سرند کردن ذغال، گلوله زغال درست کردن، جمع کردن برگ و آشغال، جابجا نمودن هیزم و شستن فرش، پارو کردن برف در فصل زمستان اشاره کرد. برای دریافت دستمزد هم خاک ذغال را خرواری حساب می‌کردند و در دیگر امور بصورت روزمزدی، قراردادی و کنتراتی کار می‌کردند.

جثه و سن:

آب حوضی ها معمولاً از طبقه ضعیف جامعه بودند که از روستاها به شهرهای بزرگ می‌آمدند. غالب آب حوضی‌ها جوان، میانسال و در مواردی پیر و سالخورده بودند. از نظر جثه بدنی نیز معمولا قوی و تنومند بودند. هنگام تخلیه آوازهایی نیز به زبان مادری برای رفع خستگی و یا ایجاد تنوع، توسط آب حوضی زمزمه می‌شد. به دلیل نامرتب بودن سر و وضع، ریش و موهای ژولیده، شلوار کوتاه و حمل کردن کیسه یا بقچه‌ای بر دوش، خانواده‌ها کودکان را از آب حوضی می‌ترساندند.

وسایل:

آب حوض کش‌ها در گذشته برای تخلیه آب از دلوهای لاستیکی که از تایر کامیون و ماشین‌های سنگین بود استفاده می‌کردند. بعدها پیت‌های فلزی و محکم معروف به پیت بنزینی با مقطعی گرد را جایگزین دلوهای پلاستیکی کردند. این پیت‌ها دارای دسته آهنی یا مفتولی مانند دسته کتری و گاه چوبی با دسته مدور بودند.

بر روی این پیت ها دو حرف انگلیسی BP به صورت برجسته حک شده بود. حروف BP علامت اختصاری شرکت «بریتیش پترولیوم»[۸] بود و عامه مردم تصور می‌کردند که نشان اختصاری بنزین پارسی است و آن را پیت بنزین می‌نامیدند. برخی از آب حوضی‌ها نیز از یک یا دو پیت حلبی یا پیت روغن خالی استفاده می‌کردند.

گروه آب حوضی:

اگر آب حوضی پیر بود به همراه پسرجوان یا نوجوان خود به این کار اقدام می‌کرد. آب حوضی‌ها معمولاً تنها و در برخی مواقع دو یا سه نفر بودند. در صورت تشکیل گروه، هر گروه آب حوض کش نیاز به سه نفر داشت. یکی داخل آب انبار یا حوض بود. فرد دیگر مسئول گرفتن سطل آب و لجن بود و در نهایت فرد سوم در حیاط یا محوطه خانه قرار داشت و کار او بردن سطل‌ها به کوچه یا محل دیگر بود.

محدوده فعالیت:

محدوده فعالیت آب حوض‌کش‌ها در تهران قدیم از مرکز شهر که در آن زمان میدان توپخانه[۹] به پایین بود. زیرا از میدان توپخانه به بالا، در مسیر آب‌های روان و قنوات بودند و کمتر نیاز به تعویض داشتند. افرادی که در محدوده شمالی میدان توپخانه خانه یا باغ داشتند، در صورت نیاز بوسیله دریچه‌ای که در کف حوض، استخر و آب انبار قرار داشت آب را تخلیه می‌کردند. این دریچه ها به نهر و جوی‌های زیر دست خانه و باغات وصل می‌شدند.

نحوه اندازه گیری حجم آب:

معمولاً حوض و آب­انبار در حیاط بیشتر خانه­های افراد متوسط و متوسط به بالای تهران قرار داشت که اندازه ­حوض، کاشیکاری و یا سیمانی، فواره‌دار و بی‌فواره بودن آن با ثروت و مکنت صاحب خانه در ارتباط بود. کارگر آب حوض کش در ابتدای کار با چوب بلندی که در دست داشت عرض و طول و عمق حوض را اندازه گرفته و مبلغی را پیشنهاد می‌کرد. در نهایت پس از بحث بر سر قیمت تخلیه با صاحب خانه به توافق می­رسیدند و آب حوضی کار خود را شروع می­کرد.

قرارداد:

اگر گل و لای و لجن حوض و آب انبار بیش از حد متعارف بود، بنابراین مبلغ قرارداد توافقی بین صاحب کار و آب حوضی نیز زیاد می‌شد و هر چه آب حوض و آب انبار تمیزتر بود مزد آب حوضی هم به طور معمول کمتر می‌شد.

معیار و میزان تمیزی و کثیفی آب را آب حوضی با کاسه یا مشت کردن آب حوض تخمین می‌زد. برای مثال در حدود سال ۱۳۴۵ مزد کشیدن آب یک حوض متوسط در حدود پنج تومان بود.[۱۰]

اگر حوض بزرگ بود و زمان زیادی صرف کشیدن آب و یا نظافت کف و دیواره حوض و آب انبار می‌شد و به تبع آن زمان اتمام و یا ادامه کار مصادف با موعد ظهر و یا اذان ظهر می‌شد، صاحب کار یا مالک و صاحب خانه علاوه بر مبلغ توافق شده در قرارداد به کارگر آب حوضی ناهار هم می‌داد.

اگر کارگر آب حوضی از قبل آشنایی با صاحب کار و یا صاحب خانه داشت، موضوع پذیرایی و مبلغ توافقی و تعیین میزان دستمزد چندان اشکالی نداشت و فرد آب حوضی و مالک خانه به نحوی باهم توافق کرده و کنار می‌آمدند. در صورتی که آب حوضی ناآشنا و یا غریبه بود، معمولاً دو طرف بر سر دستمزد بسیار بحث می‌‌کردند و در مواردی به اشکال می‌خوردند.

بعد از قطعی شدن مبلغ قرارداد اگرآب حوضی قصد داشت پول بیشتری از صاحب کار بگیرد، از ترفندها و حیله‌های فراوانی بهره می گرفت تا مبلغ بیشتری دریافت کند. برای نمونه آب حوضی در اواسط کار به بهانه پیدا شدن موش یا وجود لاشه گربه در آب و لجن حوض و آب انبار، وانمود می‌کرد که دچار تهوع شده و با گفتن «حالم به هم خورده و باید صاحب کار کفاره به او بدهد» یا اینکه «برای ما نمی‌صرفه و این حوض لجن زیاد دارد و خیلی سیاه است» و مواردی از این قبیل تقاضای مزد بیشتر از صاحبخانه داشت.

لازم به ذکر است که تخلیه آب حوض و یا آب انبار در خانه‌هایی که مستاجر در آن سکونت داشت، کار تخلیه و نظافت آب انبار و حوض بر عهده مستاجر بود و آن‌ها این کار را دست به دست انجام می‌دادند.

نظارت برکار آب حوضی:

در طول کار آب حوضی اگر از کف حوض یا آب انبار، سکه، انگشتر، طلا و قاشق و ظروف دیگر یافت می‌شد، به طور معمول، آب حوضی آن را به صاحب­خانه تحویل می‌داد. علاوه بر آن اگر بر اثر بی‌احتیاطی جسم سبک وزن و سنگین بها یا انگشتر و چیز گران بهایی در آب انبار و حوض می‌افتاد، یکی از افراد خانه، کارگر آب­حوضی را زیر نظر می­گرفت تا جسم گمشده در داخل آب انبار یا آب حوض را کارگر آب حوضی تصاحب نکند.

همچنین صاحب کار یا صاحب خانه در زمان خالی کردن آب حوض و آب­انبار به صورت مستقیم و غیر مستقیم آب حوضی را زیر نظر می‌گرفت تا او با زیر و بم خانه یا ورودی و خروجی خانه و اموال موجود در خانه آشنا نشده و امکان سرقت از خانه را برای خود یا دیگران فراهم ننماید.

خوراک آب حوضی: 

در اکثر توافق‌ها صاحب کار قبول می‌کرد تا در صورت طول کشیدن کار، ناهار و شام آب حوضی را بدهد که معمولا همراه با چای و چپق و آب و نوشیدنی بود. همچنین صاحب کار در دو نوبت برای رفع سیاهی و شئامت نبات یا قند به داخل دستمال می‌گذاشت و به آب حوضی می‌داد. هرکدام از آب حوضی‌ها نیز بقچه‌ای حاوی نان و پنیر و لقمه‌ای مختصر از غذا را در انتهای قطعه چوبی بلند یا چوب دستی یا عصا می‌بستند و بر دوش می‌گرفتند تا اگر احیانا در طول دوره‌گردی در کوچه‌ها و گذرها کاری به دست نیاوردند از آن طعام بخورند.

آب حوضی‌ها علاوه بر بقچه، معمولا کیسه‌ای نیز به همراه داشتند که در زمان کار آن را در کنار وسایل خود قرار می‌دادند. صاحبخانه نیز در صورت تمایل با اطلاع از تعداد افراد تحت تکفل آب حوضی بسته به توان مالی و جایگاه اجتماعی خود، غذا، خشکبار، انواع بنشن، لباس یا کفش داخل کیسه قرار می‌داد.

مدارگردش آب تمیز:

در تهران قدیم آب تمیزی که در جوی‌های جاری بود یا آب شاهی بود که مظهر آن در حوالی میدان حّر فعلی بود و یا اینکه از آب رودخانه کرج تامین می‌شد. برخی با پنج و شش بشکه «آب شاه» آب برای شستشو و هم برای شرب و خوردن تهیه می‌کردند.

زمان دقیق و روز جاری شدن آب تمیز در جوی‌های هر محله از قبل توسط میراب همان محل تعیین و اعلام عمومی می‌شد. به این شکل که در هر محله «میراب» و «اویارها» قبل از آمدن آب تمیز در جوی جار می‌زد «آب می آید، آب می‌آید». و «اویارها» که از طرف «میراب» برای نظارت بر بخشی از محله انتخاب می‌شدند، او را کمک می‌کردند. «اویارها» مراقب بودند تا جوی آب تمیز بماند. در این روز هیچکس حق ریختن زباله و آشغال در جوی را نداشت. زیرا این آب برای استفاده در حوض و آب انبار ذخیره می‌شد. مردم آب انبارها را صبح زود یا بعد از نیمه شب که آب جوی تمیزتر از بقیه اوقات بود با برداشتن دریچه ورودی آب، پر می‌کردند. در بعضی از خانه‌ها بعد از تعویض آب حوض، بچه‌ها سه تا چهار روز در آن حوض آب تنی می‌کردند.

دوره و علل تخلیه:

در اثر چرکینی و گل آلودی آبی که به حوض و آب انبار وارد می‌شد، کف حوض و آب انبار لجن می‌گرفت و تا رسیدن آب تازه، مواد زاید مصرف‌کنندگان که وارد آن می‌شد تعویض آب حوض را واجب می‌کرد.  به طور متوسط آب حوض هر دو هفته، یک ماه و گاه دو ماه طبق نوبت گردش آب تخلیه می‌شد. کار آبگیری آب حوض و آب انبار در چند روز مانده به عید نوروز برای همه مردم از اهمیت ویژه برخوردار بود. مردم بیشتر تلاش می‌کردند در این ایام از آب تمیز برای پر کردن حوض‌ها و آب انبارها استفاده کنند. بنابراین در روزهای قبل از روز عید نوروز کار آب حوض کش‌ها از رونق بسیار برخوردار بود.

ایام تخلیه:

عموم مردم باور و یا اعتقادی به سعد و نحس بودن ایام خاصی برای تخلیه آب حوض و آب انبار نداشتند. ولی به دلیل بوی بد آب مانده و لجن سعی می‌کردند آب را در طول هفته، بین روزهای شنبه تا چهارشنبه و زمانی تخلیه کنند که بیشتر اهالی خانه بیرون از منزل بودند. علاوه بر آن چند روز مانده به نوروز نیز بیشترین زمان تخلیه در تابستان و ایام گرم سال بود. به طور متوسط از نظر زمانی آب داخل حوض طی دو تا سه ساعت و آب یک باب آب انبار، طی شش تا هفت ساعت توسط گره آب حوض کش خالی می‌شد.

نحوه تخلیه:

آب حوض را با سطل خالی می‌کردند و در نهایت برای تخلیه کامل حوض هنگام ساخت حوض، در گوشه ای از آن گودالی به عمق یک کاسه ایجاد و در زمان تخلیه، آب کف حوض را به آن هدایت و آب را با پیاله یا کاسه‌ای جمع آوری می‌کردند.

در برخی موارد برای تخلیه آسان شیب اندکی کف حوض می‌دادند تا آب آن به راحتی تخلیه شود. غالبا آب داخل حوض و آب انبار به دلیل بوی بد و تعفن در جوی کوچه یا خیابان ریخته می‌شد و از آن برای مصرف یا آبیاری استفاده نمی‌شد. در پایان کار نیز آب تمیز برای شستن کف و دیواره آب انبار و حوض را پای درختان و گل‌های داخل باغچه و گلدان‌های کنار باغچه می‌ریختند. سپس جداره آب انبار و حوض را تمیز و برای آبگیری مجدد آماده می‌کردند. در بسیاری از موارد نیز آب داخل آب انبار بوسیله تلمبه به داخل حوض ریخته می‌شد.

آیین و مراسم:

در تهران قدیم یک یا دو روز قبل از چهارشنبه سوری، زنان خانه ظروف و لباس کثیف را شسته، آب می‌کشیدند و روی بند پهن می‌کردند. آنگاه به نیت اتصال خانواده، لباس‌ها را از بغل به هم گره می‌زدند. سپس کمی سرکه و زغال به هر کدام از حوض و حوضچه‌ها می‌ریختند و آب حوضی را خبر می‌کردند. یا آن که دسته جمعی کمک می‌کردند و آب حوض، آب انبار و حوضچه خانه را خالی می‌کردند و آب تخلیه شده را به نیت بیرون ریختن سیاهی و ترشی و بددلی از خانواده، به جوی کوچه می‌ریختند و حوض و حوضچه را با آب تازه که قبلا هریک از اهل خانه، حبه نبات یا حبه قندی در آن انداخته بودند، پر می‌کردند. هیچکس نیز  تا در رفتن توپ سال نو و آمدن عمو نوروز حق دست زدن به آبی که روشنایی و صفای تازه به خانه آورده بود را نداشت و آب حوض یا آب‌انبار باید دست نخورده باقی می‌ماند. در صورت اضطرار نیز باید تا برگزاری مراسم چهارشنبه سوری صبر می‌کردند.

در بسیاری از منازل قبل از تعویض آب حوض در شب چهارشنبه سوری، ابتدا ماهی‌های ریز و درشت حوض را با سبد گرفته و در سطلی می‌ریختند، بعد آب را خالی می‌کردند و لجن دیواره و کف حوض را می‌شستند. سپس ماهی‌ها را داخل گودال کف حوض می‌گذاشتند و با هدایت آب به حوض آن را پر می‌کردند. شب عید نیز چند ماهی زیبا و قرمز از حوض ‌می‌گرفتند و سر سفره هفت سین می‌گذاشتند.

مثل‌ها، باور و اصطلاح:

تنها ضرب‌المثل این پیشه که هنوز نیز استفاده می‌شود، مَثَل معروف تهرانی‌ها؛ «آب حوض می‌کشیم، پیرزن خفه می‌کنیم، و …» است. در اواخر حیات آب حوضی‌ها به دلیل تغییر نوع زندگی، کسب و کار آب حوضی‌ها کساد شده بود و آن‌ها برای گذران زندگی دست به هر کاری می‌زدند و این مثل از همانجا نشات می‌گیرد.

« فلانی آب حوضیه» اصطلاحی بود که برای اشاره به افراد پایین دست و اصطلاحا عوام‌الناس به کار ‌برده می‌شود.

در تهران قدیم بر این باور بودند که آب‌حوضی‌ها یا مامور ساواک هستند یا دله‌دزد که راه را به دزد نشان می‌دادند.[۱۱]

نتیجه‌گیری؛

با پژوهش درباره مشاغل و پیشه‌های هر شهر و روستایی می‌توان به ریشه­های مشترک فرهنگی، اجتماعی و اعتقادی گروه‌های انسانی دست یافت. در مبحث مشاغل مربوط به آب و آبیاری در شهرهای مختلف ایران در کنار تفاوت‌های آشکار، به وضوح اشتراکاتی در نوع کار، مراتب و جایگاه اجتماعی، درآمد، تکنیک و مهارت‌ها، نوع پوشش، ابزار و وسایل، شیوه‌های اعلان عمومی و اشعار، شکل انجام، زمان انجام کار، قراردادها و در نهایت باورها و اعتقادات مربوط به آن پیشه دیده­ می‌شود.

اگر ما حوزه مورد مطالعه خود را گسترش داده و حوزه‌های ملی و بین‌المللی را برای اینگونه پیشه‌ها در نظر بگیریم، اینگونه تشابهات و تفاوت‌ها به شکل بسیار ملموس­تری خودنمایی می‌کند. مشاغل سنتی بخش جدائی‌ناپذیر فرهنگ معیشتی و اقتصادی جامعه است و انتقال فنون مربوط به آن‌ها و آموزش هر پیشه به نسل‌های بعدی به شیوه استاد و شاگردی نیز نقش یک مدرسه را بازی می‌کند که در آن صاحبان مشاغل تلاش می‌کنند اندوخته‌های خود را به بازماندگان و نسل­های بعدی بیاموزند.

اگرچه انتقال دانش در گذشته، به دلیل فقدان رسانه‌ها و وسایل ارتباطی، بسیار کند و آرام بود، ولی امروزه با وجود وسایل و ابزار انتقال فرهنگی نقش ناقلان فناوری‌ها بسیار موثرتر و اثرگذارتر بوده است. در گذشته اساتید هر فن، نه تنها اقدام به آموزش فنون و روش‌ها به همراه آداب و آئین آن پیشه به جانشینان خود می‌‌کردند، بلکه در حین انتقال نواقص و ایرادات آن را تکمیل نموده و باعث پیشرفت و ترقی آن‌ها می‌شدند. با این کار، ناخودآگاه در دوام و بقای جامعه نقش موثر ایفا می‌کردند. پیشه آب حوضی در تهران قدیم نیز از این امر مستثنی نبوده است. کارکرد موثر آب حوض‌کش‌ها در ایجاد سلامت عمومی و بهداشت افراد موثر بوده و سلامتی و طول عمر را برای جامعه به همراه داشت.

در تهران قدیم اهمیت کارگران آب حوض‌کش زیاد بود و به همین دلیل در بسیاری از مظاهر معنوی مانند؛ مثل‌ها، اشعار، کنایات و حتی در داستان‌های عامیانه کوچه بازاری و… ردپای آن‌ها به چشم می‌خورد.

امروزه با توسعه زندگی مدرن و تغییر شیوه‌های استحصال و بهره‌برداری از منابع آبی و ورود تجهیزات تصفیه آب و اهمیت بیش از پیش بهداشت عمومی توسط ارگان‌های دولتی و غیردولتی به مرور پیشه‌هایی نظیر آب‌فروشی، مقنی­گری، کناسی، آب حوض‌کشی، جوی روب، میرابی، اویار، دشتبان و … در شهرها و برخی از نقاط روستایی از زندگی روزمره مردم خارج شد و کارکرد واقعی خود را از دست دادند. یا در مناطق دور افتاده از اعتبار و اهمیت روزمره آن‌ها کاسته شد و در نهایت تنها به شکل نمادین در برخی نقاط اجرا می‌شوند.

کارکرد و تاثیرگذاری این پیشه‌ها به تدریج در جوامع رو به توسعه و مترقی کمتر شد و سرانجام تغییر شکل داد یا کلا از بین رفت. امروزه این پیشه‌ها و مشاغل تنها در جوامع دور دست و روستایی یا عشایری آن هم جسته گریخته اجرا و در بیشتر نقاط نفس­های آخر را می­کشند.

لذا به نظر می رسد در مرحله اول باید اجزای فرهنگی و هر آنچه که مربوط به پیشه‌های کهن و فراموش شده است ثبت و ضبط شوند و در زمان مناسب با در انجام کارهای تحقیقی به بهره برداری از آن‌ها اقدام کرد.

پی‌نوشت‌ها:

۲] – باز کردن  [۳] – بوم غلتان  [۴] – منظور سوراخ و یا ترک‌های دیواره و کف حوض و آب انبار است.  [۵] – روان و جاری نمودن منظور است.  [۶] – بند  [۷]– راوی اشعار، آقا محسن، ۷۰ساله، خیابان مختاری تهران  [۸] – بی‌پی به انگلیسیBP همان شرکت نفت و گاز بریتانیایی و چندملیتی است، که دفتر مرکزی آن، در شهر لندن قراردارد. شرکت بی‌پی یکی از پنج شرکت بزرگ نفتی جهان به‌شمار رفته و حوزه فعالیت آن کلیه بخش‌های عملیاتی صنایع نفت و گاز را در برمی‌گیرد.  [۹] – میدان امام خمینی(ره) فعلی در بافت مرکزی شهر تهران.  [۱۰] – این مبلغ توسط افراد قدیمی محله امیریه و شاهپور و بازار تهران ذکر شده و نمی‌تواند معیار دقیق تلقی شود.  [۱۱] – پانوشت: عمده مطالب این پژوهش به صورت میدانی گردآوری و تدوین شده است. تنها در تدوین آن به کتاب تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم (زندگی، کسب و کار)، جلد ششم نوشته جعفر شهری مراجعه و نقل به مفهوم شده است.

print

Discussion۱ دیدگاه

لطفا دیدگاه خود را ثبت کنید