باستانشناس/
صدای میراث: کمتر از ۴ ماه از وزارت وزیر جدید میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی نمیگذرد که وزیر از پیشبینیها فراتر رفت و انتصابات او نمودی شاخص از سیاستبازی و عدم شایستهسالاری در انتخابهای تخصصی ایجاد کرد.
انتخاب شخصی با تخلص «چلمن سیزدهم» به ریاست موزه پرافتخار فرش و حواشی آنرا میتوان، نخستین انتخاب عزتالله ضرغامی از نادیده گرفتن تخصص مدیران در جایگاههای حقوقیشان دانست. انتخابی که سروصدای بسیار به پا کرد و با گذار زمان، متاسفانه آسیب این انتخاب نمایان خواهد شد.
وزیر دولت سیزدهم گویا میخواهد گوی سبقت در ماجرای انتصابات را از دولت احمدینژاد هم برباید و جا پای مدیران سلف خود بگذارد و شخصی غیرمتخصص را نیز به ریاست موزه ملی ایران بگمارد. امری که به هیچوجه دور از انتظار نیست. اما آقای ضرغامی باید بداند که موزه ملی که در بین متخصصین ایرانی به نام موزه مادر شناخته میشود، خط قرمز تمامی متخصصین و متعهدین به علم باستانشناسی و تاریخ ایران است و گماردن افراد غیرمتخصص بر مدیریت این موزه میتواند تبدیل به پاشنه آشیل ضرغامی شود و تمام درها را به روی او ببندد.
انتصاب یک مدیر بدون تخصص برای سکانداری موزه ملی ایران حتی میتواند شروع تخریبهایی باشد که پیشتر مدیر سابق و البته میکروبیولوژیست این موزه بر سر موزه و پژوهشکده باستانشناسی آورد و دهها میلیارد تومان از اموال بیتالمال را هدر داد. مدیریت چند ساله آن مدیر غیرمتخصص بود که آثار مخرب آن در مورزه ملی ایران میتواند حتی تا سالهای آینده نیز مشاهده شود.
بدون تردید در صورتی که دیگر بار مدیری غیرمتخصص بر مدیریت موزه ملی ایران گمارده شود، بزرگترین خیانت به تاریخ و فرهنگ این سرزمین رخ می دهد و این انتصاب مغایر با تمامی ادعاهای سیدعزتالله ضرغامی، وزیر میراثفرهنگی است.
«جیرئیل نوکنده» مدیر کنونی موزه ملی شخصیتی به دور از تمامی جناح بازیهای سیاسی و یک شخصیت علمی و مدیری دلسوز و متعهد است. از همه مهمتر، او مدیری سالم و فسادناپذیر است که چنین شخصیتهایی در جامعه امروز ایران نایاب شدهاند.
ضرغامی باید در نظر داشته باشد که با گماردن مدیران نالایق و غیرمتخصص بر مسند موزه ملی ایران و مدیریتهای مرتبط با میراثفرهنگی، هنوز خاطره دزدیدن الواح داریوش اول از مخزن موزه ملی ایران از یادها نرفته است. نابودی کتابخانه پژوهشکده باستانشناسی و آن قراردادهای میلیاردی که در دولتهای پیشین نوشته شد و جدا از تخریب ریالی اموال، منجر به تخریب آثار و محوطههای باستانی بسیار شد نیز از یادها بیرون نرفته است. سرخوردگی جامعه باستانشناسی کشور به دلیل تصمیمات غیرکارشناسی مدیران کارنابلد و مهاجرت بسیاری از آنان به کشورهای غربی نیز از خاطرهها محو نشده است.
وزیر میراثفرهنگی با دانستن این موارد بهتر است متوجه باشد که با به کارگیری مدیران غیرمتخصص در وزارت میراث فرهنگی و موزه ها دور نیست که تجربیات تلخ گذشته دوباره تکرار شود و از این منظر باید به او زنهار داد که در انتصاب مدیران مجموعه میراثفرهنگی دقت فراوان داشته باشد و از به کارگیری افراد غیرمتخصص حذر کند.