سجاد سمیعی* – نیما فریدمجتهدی** – سمانه نگاه***
صدای میراث: کمتر کسی است که از اهمیت کوه در زندگی بشر مطلع نباشد. شاید مردمانی چون ما شهریشده و به اصطلاح فارغ از جغرافیا، از کارکردهای این بومسازگان طبیعی غافل باشند، اما بدون شک کشاورزی که در میانۀ دشتهای خشک کرمان و فلات مرتفع آذربایجان، انتظار آبستن محصول زمین کشت شده خود را دارد، نیک میداند اهمیت کوه را، که کوهها برای مردمان این سرزمین آب انبارهای طبیعی هستند. کوهها،برای کشاورز شمالی نیز، نویددهنده هستند و فلاحتکار شمالی نیز، نتیجه کار خود را محول به بود و نبود بارش در فصل گرم نمیکند، قبل از ورود به زمین، درپایان زمستان نگاهش به کوه است، که ارتفاع مرز ِبرفش چقدر است. همین است داستان مردمان این دیار از جلگۀ کمارتفاع خوزستان در دشتهای داخلی تا منتهیالیه شمالشرقی، شمالغربی، هرکجا آب نیاز است.پس بیراه نخواهد بود اگر بگوییم کوهها، یا بهعبارتبهتر، این شاخصها و نمایشگرهای آبوهوایی کشاورزان ایران زمین بودهاند. کوه مهم است، آنقدر مهم که در تاریخ ایران زمین به جایگاه والای تقدس رسید. هرآنچه مهم و خوب بود در کوه رخداده است انگار، … . کوهها مهماند، حداقل از دیدگاه بقای بشر. کوهها دارای کالا و خدماتی هستند که بشر چه محل زندگیاش در کوه باشد، چه در جوار و چه در دوردستهای مصب رودخانهای، وابسته به آنانیم، بی کم و کاست. هرچند سامانه زمین زنجیروار به هم متصل است همه بوم سازگان ارزشمند، اما به ظاهر کوه منشاء است در سیر توالی سامانههای مختلف زیستی زمین.
در ابعاد جهانی با در کنار هم قرار دادن برخی از ارقام شاید بتوان اهمیت کوهستان را بهتر شناخت. ۲۷ درصد از مساحت مناطق کره زمین به کوهها تعلق دارد. ۱/۱ میلیارد نفر از جمیت جهان در مناطق کوهستانی زندگی میکنند که از این میان ۷۰ درصد این جمعیت در مناطق روستایی زندگی میکنند. بیش از نیمی از آب شیرین مصرفی جهان از مناطق کوهستانی تامین میشود. ۶ نوع از مهمترین محصولات غذایی از مناطق کوهستانی منشاء گرفتند (سیبزمینی، ذرت، گوجه فرنگی، سیب، جو، ذرت خوشهای). ۲۵ درصد از تنوع زیستی خشکیها و ۲۵ تا از ۳۴ نقاط داغ تنوع زیستی در کوهستان واقع شدهاند. ۲۳ درصد از جنگلهای جهان در کوهستان قرار دارند. وقتی به بخش داشتههای محیطی زیستی این ارقام میرسیم، کاملاً میتوان درک کرد، کوهها آخرین سنگر بسیاری از گونههای گیاهی و جانوری در این دنیای دگرگون یافتهاند.
کوه بلندترین و مرتفعترین نقطۀ زمین ودارای ارزشهای رمزی و مذهبی بیشمار است. در اساطیر اکثر ملل کوهی مقدس وجود دارد که دارای اهمیت مذهبی است، کایلاش، فوجی، آرارات، دماوند و… . در قدیمیترین افسانههای مربوط به آفرینش، کوه نخستین مخلوق است.در عقیدۀ ملتهای ابتدایی کوه نگهبان و منبع قوای حیات و دارای نیروی تولید و سرچشمه زندگی و مظهر حاصلخیزی و فراوانی است.دماوند، کوه معبد است. البرز و دماوند پر از رخدادهای اسطورهای هستند. پر از اتفاق مقدس، جایگاه خوبان و متقدسین. خانۀ ایزدمهر در کوه البرز و جای او بر بالای کوه البرز است.کاخ سروش که ایزد اطاعت و فرمانبرداری و انظباط و اولین آفریدۀ اورمزد است بر فراز کوه البرز است.پل چینوات یا چینود که حدفاصل این جهان و آن جهان که بر قله دائیتی جای دارد و یک بازوی آن در بُن البرز در شمال و بازوی دیگر آن در سر البرز در جنوب قرار دارد. ضحاک پساز شکست خوردن از فریدون دستگیر و در غاری در کوه دماوند به زنجیر کشیده شدهاست.در اساطیر زمانیکه جمشید طبقات اجتماعی را به ۴ گروه تقسیم کرد، طبقۀ اول که روحانیون دینی محسوب میشدند مکان و جایگاه آنان را جمشید شاه، کوه انتخاب کرد.در اهمیت کوه همین بس که زمانی اهورامزدا کیومرث را آفرید او به مدت ۳۰ سال در کوهها به تنهایی زندگی میکرد.خانۀ سیمرغ بر فراز کوه البرز است و زال توسط سیمرغ در البرز پرورش مییابد.فریدون در کودکی در البرز بزرگ شده است. تاریخ اسطورهای ما پر از چنین مضامینی با ردِ کوه و کوهستان است.
دین و مذهب مردم فلات ایران نیز، آکنده از نشانههای کوهستان است. اما این همه نشانه معنوی، بدون شک ریشه در تجسم واقعیاتی دارد. واقعیتی از جنس و بُنِ زندگی روزمرۀ که برآورده شدن نیازهای مهم توسط یک جایگاه جغرافیایی (کوه)، رویهای مقدس به آن داده است.
تنفس، آب، غذا، مسکن و پوشاک نه تنها جزء نیازهای اولیه انسان امروزین بلکه ازجمله نیازهای تمام گونههای انسانی از دوران پارینهسنگی (از ۳۴۰۰۰۰۰ سال تا حدودِ ۱۳۰۰۰ سال پیشاز دوره پارینه سنگی مینامند لازم به ذکر است پارینه سنگی از نظر باستانشناسی به چهارتا دوره تقسیم قدیم، میانی، جدید و فراپارینه سنگی میشود) تا به امروز به شمار میآید. انسان در این دوره در سدد رفع نیازهای اولیه خود به صورت روزمره بود و بهجز اکسیژن که دردسترسترین نیاز بشر برای ادامه حیات است، انسان در طول این دوران برای رسیدن به نیازهای اولیه خود دائما در حاشیۀ آبها جابجا میشد. آب عاملی بود که وی نه تنها از دید رفع عطش به آن نگاه نمیکرد بلکه مرکزی برای تجمع گونههای گیاهی و جانوری بود که خوراک او را تامین میکرد. همانطورکه میدانیم بیشتر حجم آب شیرین دنیا از کوهستان تامین میشود و میتوان از کوهستان بهعنوانِ منشاء اصلی حیات نام برد که حتی زندگی در دشتها نیز وابسته به آبی است که از ذخایر آب کوهستان جاری میشود و به دشتها میریزد.بنابراین، انسان خواه ناخواه از ابتدا به کوهستان وابسته بود. مطالعات باستانشناختی در ایران و کشورهای همجوار نشان داده که در دوران پارینهسنگی، کوهستان و به تبع آن غارها و پناهگاههای صخرهای بسیار مورد استفاده بودند؛ تا جایی که درصد قابل توجهی از محوطههای پارینهسنگی در قلب کوهستانها یا حاشیه آن واقع شدهاند(شکل.۱).
در این بازه زمانی که با دوره پلیئستوسن در ادبیات زمینشناسی مصادف است، کره زمین در بازههای زمانی متفاوت دچار نوسانات شدید آبوهوایی بود که اعصار یخبندان ازجمله مهمترین این دوران را بهوجود میآورد و فلات ایران را نیز تحت تاثیر قرار میداد. سرمای طولانی باعث میشد انسانی که در این دوره هنوز توانایی ساخت خانه را نداشت و تنها میتوانست سرپناهی ساده بسازد، برای حفظ امنیت در برابر حیوانات درنده که برای بقای خود در دوران سرد یخبندان تلاش میکردند، به غارها و پناهگاههای صخرهای پناه ببرد. ازسوییدیگر غارها به دلیل دمای نسبتا متعادلبه راحتی گرم میشدند و انسان میتوانست برای فرار از سرمای کشندۀ اعصار یخبندان از غارها و پناهگاههای صخرهای در کوهستاناستفاده کند. از منظری دیگر نیز میتوان به اهمیت کوهستان برای انسان در دورۀ پارینهسنگی نگریست و آن اینکه حاشیۀ کوهستانها را میتوان بهعنوانِ مسیری ایمن نسبت به دشتهای باز با مخاطرههای فراوان دانست. دو رشته کوه البرز و زاگرس در ایران در کنار خلیج فارس، دریای عمان، دریای کاسپی و کویر مرکزی مسیرهای تعریف شده طبیعی را ایجاد کردهاند که از حاشیه این دو رشته کوه میگذرد و مطالعات باستانشناسی نیز این نظر را تایید میکند.
کوه برای انسان نخستین مسکن و ماوایی به نسبه امن بود، فراوانی وجود غار در مناطق کوهستانی، بستری مناسب را برای انسان دورۀ پارینه سنگی مهیا کرده بود. تامین آبی که از این مناطق جاری بود، آنهم آب حیات بخش نگاه انسان را به این پدیدۀ طبیعی دگرگون ساخت. این وابستگی و تامین نیاز از دوره پارینه سنگی تا به امروز باقی مانده است. با این تفاوت که انسان گذشته تا چندین دهۀ قبل که هنوز مقهور عصر فنآوری نشده بود، نه با الحاق و تجسم کوه به عنوان یک عنصر معنوی و مقدس، به محافظت از آن میپرداخت. نکته عجیب و البته قابل توجه اینکه، وابستگی انسان نه تنها به کوهستان کم نشده بلکه با توجه به دگرگونی و تخریب بسیاری از بوم سازگانهای طبیعی، کوهستان میراثدار بسیاری از منابع طبیعی است. بنابراین آینده انسان بدون شک به پایداری و حفظ این آخرین سنگر وابسته است.
*باستانشناس و پژوهشگر پیش از تاریخ
**پژوهشگر محیطزیست کوهستان
***متخصص هواشناسی کوهستان