مهدی اعلمی
تولید کننده و صادر کننده محصولات سفالی صنایع دستی
مشکلات فعلی تولید و صادرات صنایعدستی منحصر به دوره مدیریت فعلی معاونت صنایعدستی نیست و بخشی از مشکلات ریشه در ساختار معیوب و ناکارامد معاونت از سالیان قبل دارد.
بخش عمدهتر مشکلات ناشی از فضای کلی کسب و کار کشور و سیاستهای مخرب و عدم توجه و برنامهریزی مناسب و نگاه غلط به حوزه صنایعدستی است.
اهمیت صنایعدستی به عنوان یکی از گستردهترین و متنوعترین بخشها از لحاظ محصولات تولیدی و فعالین شاغل در این بخش همواره نزد مسئولین و سیاستگذاران اقتصادی کشور مغفول مانده و هیچگاه به عنوان یک اولویت و حتی به عنوان بخش تاثیرگذار در اشتغال و ارزآوری نیز به آن نگاه جدی نشده است.
نگاه و توجه دولتمردان عمدتا به بخشهایی است که اکنون ناکارآمدی آنها و اثرات مخربشان بر اقتصاد کشور و زندگی عامه مردم به اثبات رسیده است. صنایع خودروسازی و شرکتهای خصولتی فعال در زمینههای مختلف از جمله در بخش پتروشیمی، مثال خوبی در این زمینه است.
صنایعدستی در کشور ما علاوه بر مغفول ماندن از جانب سیاستگذاران از نوعی توسعهنیافتگی ناشی از محجور ماندن و دور ماندن از جریان ارتباطات جهانی رنج میبرد.
فعالین زحمتکش و هنرمندان شاغل در صنایعدستی ایران از ارتباط با فضای جهانی صنایعدستی که دربرگیرنده سلایق و تکنولوژیها و مواد اولیه جدید و بازارهای مختلف است جا ماندهاند.
بخشی از این جاماندگی ناشی از عدم ارتباط فعالین با صنعت و هنر کشورهای موفق در زمینه تولیدات صنایعدستی است که این خود ناشی از محدودیتهای ناشی از سفر و اخذ ویزا و عدم توان مالی فعالین در جهت دیدن و یا شرکت کردن در نمایشگاههای خارجی جهت آشنایی با سلایق جهانی و بروز شدن در این زمینه است.
بخش دیگر ناشی از عدم رغبت سرمایهگذاران خارجی برای حضور در کشور ما و انتقال تکنیکها و خلاقیتهای جدید در زمینه تولید است.
این محرومیتها باعث شده که فعالین و هنرمندان صنایعدستی در ایران بیتوجه به سلیقههای موجود در بازار های جهانی به تولید محصولاتی بپردازند که دهها سال است به شکل تکرار اشکال و نقوش و رنگهای سنتی انجام میشود. اقدامی که در نهایت فقط برای بخشی از بازار داخلی و یا ایرانیان مقیم خارج از کشور میتواند جذابیت داشته باشد.
صنایعدستی ما سالها است که در مدار بسته در چرخش بوده و بیرون آمدن از آن نیازمند نگرش جدید از سوی مسئولان سیاستگذار است. اینجا است که نقش معاونت صنایعدستی در ایجاد زمینه و بستر لازم جهت آسیبشناسی عدم توسعه صنایعدستی کشور و تغییر نگاه مسئولان به صنایعدستی به عنوان یک هنر صنعت که میتواند نقش برجستهای در زمینه اشتغال و ارز آوری داشته باشد اهمیت پیدا کند.
در حال حاضر صنایعدستی ما چه در بخش تولید و چه در بخش صادرات از مشکلات خردکننده رنج میبرد که ناشی از سیاستگذاریهای غلط اقتصادی کشور است.
تولیدکنندگان صنایعدستی هنوز در اساسیترین امور خود، نظیر تامین مالی و مواد اولیه ماندهاند. رکود تورمی ناشی از سیاستهای غلط دولت و تحریمهای داخلی که به مراتب مخربتر از تحریم خارجی است، بیشترین تاثیر را در تولید و صنعت کشور، به خصوص صنایعدستی گذاشته است.
همین سیاستها صادرات صنایعدستی را نیز دچار مشکل کرده است. نگارنده به عنوان یک تولیدکننده و صادر کننده صنایعدستی سفالین با ۲۳ سال سابقه اکنون در کار خود ماندهام و مطمئن نیستم که بتوانم واحد خود را با بیش از ۳۰ کارگر همچنان فعال نگاه دارم.
مشکلات متعدد از تورم و گرانی مواد اولیه و افزایش سرسامآور هزینههای تولید گرفته تا کرایههای ۸۰ میلیون تومانی حمل تولیدات به اروپا و سیاست پیمانسپاری ارزی و مشکل برگشت ارز و دهها مشکل ویرانگر دیگر همگی ناشی از سیاستهای یکسویه و سردرگم کننده مسئولان است.
بنابراین نمیتوان در این فضای ملتهب اقتصادی، توقع معجزه از معاونت صنایعدستی داشت. چون معاونت توان و موقعیت حقوقی و تشکیلاتی لازم جهت تغییر سیاستهای کلان کشور را ندارد.
اما این موضوع که معاونت صنایعدستی به جای پرداختن به موارد اصلی که پیشتر ذکر شد و به جای انعکاس مشکلات فعالین صنایعدستی سرگرم اموری مانند تعیین سفیر صنایعدستی و کودکان صلح و خانه ایرانی و موارد نمایشی دیگر باشد هیچ دردی از صنایعدستی درمان نمیکند و این اقدام صرفا پاشیدن نمک بر زخم مشکلات فعالین صنایعدستی کشور است.
معاونت صنایعدستی سالها است که در چنبره بیسیاستی و بیبرنامگی گیر کرده و صرفا با ارائه امارهای غیرواقعی رشد تولید و صادرات صنایعدستی و کارهای نمایشی سعی بر سرپوش گذاشتن بر بیعملی و سیاستهای غلط دارد.
بدین ترتیب ساختار معاونت صنایعدستی و اهداف و برنامههای این معاونت نیازمند بازنگری جدی در جهت ترویج و تولید صنایعدستی است. به نحوی که تحولی اساسی و بنیادین در تولید محصولات صنایعدستی با هدف تسخیر دوباره بازارهای جهانی ازدست رفته ایجاد شود.