وزرت ارتباطات و فناوری اطلاعات روز سه شنبه ۲۶ تیرماه نشستی برگزار کرد تا به بررسی شیوه احیای عمارت مستوفی الممالک و کاربری این خانه تاریخی بپردازد.
وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات راهی جز نظرخواهی از سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری و البته متخصصین واقعی این حوزه نداشت. به همین دلیل آنطور که وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در گفتوگوی خود با روزنامه همشهری اعلام کرده است، موضوع خانه مستوفیالممالک را با علی اصغر مونسان رییس سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری در حاشیه نشست هیات دولت در میان گذاشت.
آذری جهرمی به مونسان پیشنهاد داد که اگر سازمان میراثفرهنگی بخواهد خانه تاریخی مستوفیالممالک را به آن سازمان تحویل میدهد. اما مونسان علاقه چندانی به این پیشنهاد آقای وزیر نشان نداد.
از آنجا که وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات ارتباط چندانی با حوزه کاری میراث فرهنگی ندارد و از شیوههای مرمت و احیای بناهای تاریخی نیز چیزی نمیداند، باید مسیر دیگری انتخاب میشد. به همین خاطر قرار شد جمعی از کارشناسان و متخصصان به همراه خبرنگاران حوزه میراثفرهنگی در یک نشست هماندیشی با حضور وزیر ارتباطات حاضر شوند تا شاید راهکار اجرایی احیا و تعریف کاربری برای خانه تاریخی مستوفیالممالک پیدا شود.
بدیهی است در نشستی که وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات به عنوان تصمیمگیر نهایی برای مرمت، احیاء و کاربری یک بنای تاریخی حضور مییابد قطعا باید کارشناسانی از میراثفرهنگی و متخصصان امر مرمت و تغییر کاربری بناهای تاریخی که پیشتر در این حوزه فعالیت مناسب داشتهاند، حضور مییافتند.
چه کسانی و چگونه به این نشست دعوت شدند؟
مدیرکل روابط عمومی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات آشنایی چندانی با خبرنگاران و متخصصان حوزه میراث نداشت و به همین دلیل به پیشنهاد دبیر کمیته خانههای تاریخی شهر تهران، تنها موفق به دعوت از افرادی به این نشست شد که بزعم سجاد عسگری دبیر کمیته خانههای تاریخی شهر تهران پیشتر در مورد خانه مستوفیالممالک نوشته بودند یا در موردش جایی در یک کانال تلگرامی سخن گفته بودند. به همین دلیل نیز تعداد زیادی از خبرنگاران تاثیرگذار رسانهها در حوزه میراثفرهنگی امکان حضور در این نشست را نیافتند از جمله خبرنگاران رسانههای دولت.
اما چرا محمد جواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات غیر از یکی دو پیشنهاد در این نشست مطلبی که به درد خانه مستوفیالممالک بخورد نشنید؟ و اعلام کرد: «جلسه آنطور که انتظار داشت نبود»؟ دلیل آن است که حاضرین در این نشست به هر موضوعی پرداختند الا به شیوه فنی مرمت و احیاء و کاربری خانه تاریخی مستوفی الممالک.
از میان حاضران یکی در وصف مستوفی الممالک و پدرش سخن گفت. دیگری به وزیر نقد کرد که چرا درهای موزه رادیو را به روی مردم باز نمیکند؟ آن یکی گفت، چون شهرداری تهران خانه کاظمی را آنگونه مرمت کرده است، پس وزارت ارتباطات دست به خانه تاریخی مستوفی الممالک نزند تا که شاید به سرنوشت خانه کاظمی در محله عودلاجان دچار نشود. دیگری گفت، خانه تاریخی مستوفی الممالک را خانه معماری کنید تا مرکز آموزش معماری سنتی ایران شود. آن یکی پاور پوینت خانه تاریخی مستوفی الممالک را ارایه کرد که نیمه تمام ماند و ناچار شد متن کامل آنرا به خبرگزاری ایسنا برای انتشار بسپارد. یکی دیگر وقتی وزیر نشست را ترک کرد، به مدیر روابط عمومی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات التماس کرد که این خانه تاریخی را به سازمان میراثفرهنگی ندهند که این سازمان خانههای تاریخی را تبدیل به چلوکبابی و جوجهکبابی کرده است!!!! آن دیگری پیشنهاد داد که خانه مستوفیالممالک به موزه خاندان مستوفی تبدیل شود. خب، چه انتظاری از چنین نشستی باید داشت؟
بگذارید انتقاد بیشتری به آنها که در پوشش فعال میراث فرهنگی یا در کسوت خبرنگار میراثفرهنگی در این نشست ظاهر شدند وارد بدانیم. جدا از اساتید قابل احترام همچون استاد عبدالله انوار فرهنگپژوه، کتابشناس، مترجم، فرهنگنویس و نسخهپرداز که البته تدوین کننده فهرست تحلیلی – توصیفی ده جلدی نسخ خطی کتابخانه ملی نیز هست. یا دکتر ناصر تکمیل همایون جامعهشناس، تاریخنگار و استاد پژوهشکده تاریخ پژوهشگاه علومانسانی و مطالعات فرهنگی و حتی نصرالله حدادی که تهرانشناس است و به وزیر ارتباطات گرفت بهتر است درهای موزه رادیو را به روی مردم بگشاید و هر سه نیز در نشست هماندیشی احیای خانه مستوفیالممالک که میتوانست یک نشست فنی و کارآمد باشد سخن گفتند، باید به دیگرانی نقد کرد که چرا با آن همه ادعا وزیر را دست خالی از جلسه احیای خانه مستوفی بدرقه کردند و چیزی برای گفتن نداشتند؟
جای متخصصان میراثفرهنگی و کارشناسان احیای بناهای تاریخی که میتوانستند نگاهی علمی و دقیقتر به ماجرای خانه تاریخی مستوفیالممالک داشته باشند در این نشست خالی بود. آنها به نشست هماندیشی وزیر دعوت نشده بودند. با این حال وزیر ارتباطات به دقت سخنان مدعوین را شنید اما یک جمله گفت و نشست را برای حضور در جلسهای دیگر ترک کرد.«متاسفانه چیزی از این نشست دستگیر بنده نشد.»
انتشار همین واکنش در رسانهها از جمله در سایت «صدای میراث» کافی بود تا برخی حاضران در این نشست که به دلیل ارتباط دوستانه با پیشنهاد دهنده این فهرست به نشست وزیر ارتباطات دعوت شده بودند، نه داشتن تخصص مرتبط با حوزه مرمت و احیای بناهای تاریخی، در فضای مجازی واکنشهای تند نشان بدهند و سایت صدای میراث را نیز وابسته به سازمان میراثفرهنگی معرفی کنند.
آنها حتی حاضر شدند به دروغ القاء کنند که وزیر چنین جملهای نگفته است. حتی این واقعیت را که از کارشناسان و متخصصان واقعی و با تجربه در حوزه مرمت و احیای بناهای تاریخی برای حضور در هماندیشی خانه مستوفیالممالک دعوت نشده بود را وارونه جلوه دادند و به دروغ در فضای مجازی اعلام کردند که مسئولین و کارشناسان دعوت شده میراثفرهنگی حاضر به حضور در این نشست نشدهاند. بهتر است مدعیان، فهرست متخصصان فنی دعوت شده به این نشست را نیز منتشر کنند تا از آنها پرسید چرا به این نشست مهم نرفتهاند؟
پرسش اصلی اما از این نقطه آغاز می شود. تاکید بر سخنان وزیر ارتباطات در برخی رسانهها مبنی بر آن که نشست هماندیشی احیای خانه تاریخی مستوفیالممالک به قول وزیر ارتباطات «آنطور که انتظار میرفت نبود» چه آسیبی به منافع حاضران در این نشست زده است که آنها برآشفته شده و سعی بر وارونه جلوه دادن واقعیت کردهاند؟ آیا این جریان با اتاق فکر چندنفری خود که تلاشهای «مسبوق به سابقه» برای برکناری مدیران و کارشناسان غیر همسو با خود یا ماندن مدیرهای همسو با خود را در سازمان میراثفرهنگی در کارنامه خود دارند و همه این تلاشها نیز تاکنون با شکست مواجه شده است، خود را محور تمام اتفاقات و تصمیمگیریهای حوزه میراثفرهنگی می داند؟ اگر چنین باشد که در یک توهم تمام عیارند!
جریانی که جدی گرفته نمی شود
واضح است که افرادی معدود در پوشش دلسوزی برای میراث فرهنگی کشور اما با سوءاستفاده از امکانات رسانهای به انتقامجویی از برخی کارشناسان و حتی مدیران سازمان میراث فرهنگی اقدام کرده و از هیچ تلاشی برای حذف این افراد و حتی ترور شخصیت آنها با اتهامزنیهای پیدرپی و حتی دزد خواندن آنها بدون ارائه مستندات محکمهپسند فروگذار نکرده است.
این تعداد معدود، فعالیت خود را در کانالهای تلگرامی دنبال میکنند و پس از آن با بهرهگیری از ارتباط شفاهی با مدیران دیگر دستگاهها تلاش دارند پازل حذف برخی کارشناسان و حتی مدیران سازمان میراثفرهنگی را تکمیل کنند.
هدف آنها حذف افرادی است که توجهی به بازی این جریان در حوزه میراثفرهنگی ندارند و تلاشهایشان را جدی نمیگیرند. این جریان محدود و معدود که البته هیچکدام در رسانههای بزرگ کشور فعالیت ندارند یک اتاق فکر مجازی دارند. اعضای این اتاق همزمان تصمیم میگیرند که امکانات رسانهای خود را برای تخریب کارشناس یا مدیری که در سازمان میراثفرهنگی و حتی بدنه کارشناسی سازمان میراثفرهنگی توجهی به حاشیهسازیهایشان نشان نمیدهد، به کار بگیرند.
برخی کارشناسان در سازمان میراث فرهنگی به صدای میراث گفتهاند که از این جریان رضایت ندارند چون با هرگونه مخالفت با اقدام آنها، ناگهان موجی از تخریب و اتهامزنی آغاز میشود. جریانی که در پوشش فعال و دلسوز میراثفرهنگی فعالیت میکند و البته معدود مطالبی نیز در برخی رسانههای خودگردان و مجازی البته با هماهنگی منتشر میکند، زمانی که احساس کند کارشناس یا خبرنگاری حتی خارج از سازمان میراثفرهنگی آنها را در پیمودن مسیر همراهی نمیکند و فعالیت حرفهای را به باندبازی آنها ترجیح میدهد، اقدام به نشر مطالب خلاف واقع علیه او میکنند تا به اهداف خود در حذف چنین موانعی برسند. این اتفاق هم البته که «مسبوق به سابقه» است.
مشخص نیست چرا برغم آن که اعضای این جریان نه در رسانههای جدی حضور مداوم دارند و نه حتی معیشت و منبع درآمدشان از حرفه روزنامهنگاری و خبرنگاری است، همچنان اصرار دارند خود را خبرنگار یا فعال رسانهای جلوه دهند. همین جریان تاکنون توانسته است با دروغ پردازی نسبت به خبرنگاران فعال حوزه میراثفرهنگی و وابسته جلوه دادن آنها به اشخاص و مدیران و جریانهای سیاسی، بیشترین آسیب را به جریان آزاد خبررسانی در حوزه میراثفرهنگی وارد کند. فعالان محدود این گروه توانستهاند با حربه انگزنی و ایجاد اختلاف، اتحاد خبرنگاران اصلی حوزه میراثفرهنگی را از بین برده و باز هم جریان آزاد رسانهای میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری کشور را مخدوش و تضعیف کنند. از نگاه آنها حتی گفتوگو یا مصاحبه و حتی پوشش خبرهای مرتبط با کارشناسان و مدیرانی که باب میل آنها نیستند، میتواند به معنای وابستگی خبرنگارهای این حوزه به این افراد باشد.
درست مانند آنچه در ماجرای انتشار این جمله از وزیر ارتباطات در رسانهها رخ داد که گفت:«نشست هم اندیشی احیای خانه مستوفی الممالک آنطور که انتظار میرفت نبود» و همین نیز این جریان محدود و معدود را از انتشار این نقل قول برآشفت.
جریان ذکر شده خود را محور تمام اتفاقات و رویدادهای حوزه میراث فرهنگی میداند و همواره نقش مبصر کلاس را در موضوعات میراثفرهنگی ایفا میکند. این رویکرد به خبر در حوزه میراث فرهنگی یا ناشی از توهم خود بزرگبینی است یا آن که ناشی از به خطر افتادن منافع شخصی و حتی تامین نشدن منافع آنها از سوی اشخاص و مدیرانی است که به درخواستهای مکررشان پاسخ رد دادهاند.
در ماجرای انتشار نقل قول وزیر ارتباطات که گفت، «نشست هماندیشی غیر از یکی دو پیشنهاد چیز دیگری نداشت» نیز همین اتفاق رخ داده است. همین دیروز این جریان تلاش کرد سایت صدای میراث را به دلیل انتشار نقل قول وزیر نکتهسنج ارتباطات و فناوری اطلاعات و البته به دروغ، وابسته به سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری معرفی کند. تلاشی مذبوحانه که ناشی از شکست این جریان در پیشبرد اهداف خود در حوزه میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری و حذف و چینش مهرههای هوادار خود در این سازمان است.