صدای میراث: آثار تاریخی ایران سالها است که به دلیل نگاه نامتوازن توسعهگرایانه از سوی مدیران شهری با چالشهای جدی مواجه شدند. چالشی که گاه دامان میدان امام اصفهان را به عنوان یک اثر ثبت جهانی شده میگیرد و نتیجهاش میشود سربرآوردن برج جهاننما که حریم بصری نقش جهان را مخدوش میکند و زمانی دیگر بدون توجه به موازین میراثفرهنگی خط ریلی میشود زیر چهارباغ اصفهان و میدان نقش جهان و سی و سه پل تا لرزه بر پیکره میراث تاریخی این شهر بیاندازد. گاه می شود خیابانی در قزوین که بافت تاریخی را به دو سوی یک خیابان میاندازد و گاه بافت تاریخی شیراز که زیر لودرهای طرحهای توسعه میرود. زمانی هم در مشهد به جایی میرسد که نه تنها دیگر گنبد و بارگاه امام هشتم(ع) از دور دستها دیده نمیشود که زنگ خطر پنهان شدن گنبد و گلدسته مرقد امام رضا(ع) میان برجهای سیمانی و مالهای تجاری را به صدا درمیآورد.
توسعه سریع و نامتوازن پروژههای شهری که تاثیرات تخربی فراوان در بافتهای تاریخی کشور در سه دهه اخیر ایجاد کرد، میراثفرهنگی ایران را که متشکل از محوطهها، آثار تاریخی محدوده شهرها، بناها و بافتهای تاریخی است، تحت شعاع قرار داد. به طوری که در سالهای اخیر یکی از چالشهای اصلی میراثفرهنگی مقابله با طرحهای توسعهای شهری بدون برخورداری از مطالعات میراثفرهنگی در پروژههای احداث مترو، احداث گذرها و خیابانهای شهری و ساخت مالها است.
شهردار سابق اصفهان؛ میراث فرهنگی توان نگهداری از بناهای تاریخی را ندارد
اصفهان یکی از شهرهای تاریخی ایران است که به دلیل دارا بودن آثار تاریخی یکی از مهمترین نقاط گردشگرپذیر کشور است. اما مهمترین آثار تاریخی ایران در این شهر به دلیل اجرای پروژههای افسارگسیخته شهری همواره در صدر اخبار قرار گرفت و آخرین آن رسیدن ساختوسازها به کوه صفه اصفهان بود.
۲۶ مهرماه سال ۹۳ «سیدمرتضی سقائیاننژاد» شهردار سابق اصفهان اعلام کرد که میراثفرهنگی توان نگهداری از بناهای تاریخی را ندارد. او که معتقد بود شهرداری حکم مادر اصفهان را دارد، گفته بود که کاهش سطح حفاظت، سیاستزدگی که در سازمان میراثفرهنگی حاکم است و در نهایت مشکلات مفهومی که میان شهرداری و میراثفرهنگی وجود دارد، عامل اصلی تقابل پروژههای شهری با رویکرد میراثفرهنگی است.
این اظهارات در شرایطی بیان شده بود که احداث «گذر آقا نجفی» توسط شهرداری، تخریب «خانه نائل»، احداث پروژه «مترو اصفهان» در چهارباغ و دهها پروژه دیگر که موجب شد خیابان و پارکینگ جای خانهها و بناهای تاریخی این شهر را بگیرد در حال اجرا بود.

تخریب سریالی خانه های تاریخی در کرمان
سال ۹۳ که اصفهان و شهرهای آن درگیر تخریب گسترده آثار تاریخی بودند و شهردار اصفهان نیز اصرار داشت که میراثفرهنگی این شهر به شهرداری واگذار شود. در کرمان هم تخریب سریالی ۴۰ خانه تاریخی توسط شهرداری آن شهر در حال انجام بود.
خانههای تاریخی واقع در محدوده گلبازان، حوالی میدان تاریخی ارگ (توحید) و خیابان زریسف که در بافت قدیم کرمان قرار داشتند و بیمهابا تخریب میشدند. همان زمان فعالان میراث فرهنگی اعلام کردند که شهرداری کرمان به شکافها و گسستگیهای بافت تاریخی آن شهر دامن میزند. چرا که بزعم آنها یکی از درآمدهای اصلی شهرداریها از صدور پروانههای ساختمانی تامین میشود و زمانیکه یک پلاک سنتی تخریب شود حداقل ۴ الی ۵ پروانه برای آن صادر میشود.
تجربه کرمان ثابت کرده بود که نه تنها ماهیت شهرداریها با ضوابط میراثفرهنگی همخوانی ندارد و به خانههای تاریخی حتی در صورتی که ثبت ملی نیز نشده باشند به چشم خانههای کلنگی نگاه میکنند و مجوز تخریب آنها به راحتی صادر میشود.
بیش از نیمی از بافت تاریخی ٣۶٠هکتاری پیرامون حرم امامرضا(ع) در شهر مشهد، به بهانه توسعه نابود شد. سال گذشته، خبرگزاری دولت از تخریب ۱۰ اثر تاریخی دیگر در بافت پیرامون حرم رضوی توسط شهرداری مشهد خبر داد. مدیر پایگاه بافت تاریخی مشهد نیز اعلام کرد: تخریب آثار تاریخی ارزشمند و حتی ثبت شده در فهرست ملی از سوی شهرداری مشهد، سابقهای طولانی دارد. به گفته فعالان میراثفرهنگی شهر مشهد، مالکان خانههای تاریخی ثبت شده در فهرست آثار ملی که افراد حقیقی هستند نیز با تلاشهای شهرداری برای خروج این آثار از فهرست آثار ملی اقدام میکردند تا پس از تخریب اثر طرح بازسازی بافت فرسوده پیرامون حرم رضوی(ع) تسهیل شود. از این دسته آثار میتوان به «خانه سبزواریهای ۱ و ۲» و «خانه تمدنی» اشاره کرد که با این شیوه تخریب و حذف شدند. دیگر آثار تاریخی تخریب شده نیز که هماکنون اثری از آنها باقی نمانده است و در فهرست آثار ملی نیز ثبت شده بودند همچون «خانه حناساب»، «خانه جوان صبور»، «سرای ترکمن» و «سرای فولادکار» با تخریب شبانه از روی نقشه شهری مشهد محو شدند.
تخریبهای دو دهه اخیر در بافت تاریخی مشهد، زنگخطر تخریب بافتهای تاریخی در شیراز و قم را نیز به صدا درآورد. شهر تاریخی شیراز با برخورداری از بافت ارزشمند ٣۶٠ هکتاری، با پیروی از الگوی شهرسازی در بافت تاریخی مشهد و نگاه توسعهگرایانه به فضای اطراف حرم شاهچراغ دچار تخریبهای گسترده شد. تا جایی که حتی ارگانهای مرتبط با حفظ بافت تاریخی شیراز نیز توان مقابله با طرحهای توسعه حرم را نداشتند. جریان تخریب آثار تاریخی نه تنها در مشهد و شیراز که به بافت تاریخی قم نیز سرایت کرد. تا آنجا که سرانجام در شیراز نیروهای امنیتی و اطلاعاتی پس از جلسات مشترک با سازمان میراثفرهنگی ناچار به مداخله شدند تا از تخریب بیشتر بافت تاریخی این شهر جلوگیری کنند و از معدود تکبناهای مانده در بافت تاریخی ثبت ملی شده شیراز حفاظت کنند.
تخریب بناهای تاریخی همدان و خوزستان
دی ماه سال ۹۶ رسانهها اعلام کردند که شهرداری همدان اقدام به تخریب آخرین مرکز محله موجود در این شهر کرد. این اقدام به تخریب بدون مجوز سه بنای تاریخی ثبت نشده در فهرست آثار ملی در مرکز محله «کبابیان» همدان به نامهای «اخلاصی»، «شمسیان» و «بهرامی» منجر شده بود. هم اکنون نیز عمارت تاریخی «نورمهال» همچنان گرفتار ساختوساز برای احداث برجهای دوقلو است و فعالان میراثفرهنگی استان همدان را از روند ساختوساز و تخریب بناهای تاریخی این شهر نگران کرده است.
شهرهای اهواز، دزفول، شوشتر و شوش در استان خوزستان نیز بارها به دلیل نگاه نامتوازن توسعهگرایانه مدیران شهرداری خوزستان در معرض تخریب جدی آثار تاریخی قرار گرفتند. فعالان میراثفرهنگی استان خوزستان درحالی نگرانی خود را از تخریب خانههای بافت تاریخی دزفول اعلام کردهاند که مدتی پیش مدیر اداره میراثفرهنگی دزفول به بهانه فرسودگی یکی از بناهای ارزشمند، مجوز تخریب آن را صادر کرد. بافت تاریخی دزفول تنها بافت آجری دستنخورده در ایران است که تعداد بسیاری خانه تاریخی را در خود جای داده است. خانههایی که مورد مرمت و احیاء قرار نگرفتهاند و در صورت صدور مجوز برای تخریب آنها از سوی شهرداری دزفول به بهانه فرسایش بنا، انگیزه مالکان برای حفاظت از بناهای واقع در این بافت تاریخی از بین می رود. اقدامی که مسیر تخریبهای بیشتر در این بافت تاریخی کشور را هموار میکند.
اکنون تمامی بناهای ثبت شده و ثبت نشده در فهرست آثار ملی در دزفول به عنوان دومین شهر پرجمعیت خوزستان در معرض تخریب هستند. مشاهدات عینی و تصاویر دریافتی همگی حکایت از آن دارد که بناهای نامتجانس در بافت تاریخی دزفول هویت این شهر را به طور کلی مخدوش کردهاند. چنانچه اگر روزی با افتخار کتاب و مقالاتی با عنوان دزفول شهر آجر منتشر میشد امروز این عنوان بههیچ وجه به دزفول اطلاق نمیشود.
شهرداری دزفول البته در گذشته اقدامات مفیدی در بخشهایی از بافت تاریخی انجام داد. اما میزان مجوزهایی که برای تخریب داده شد بسیار بیش از اقدامات مفیدی بود که انجام شد و در برخی موارد روسای پیشین اداره میراثفرهنگی دزفول نیز که عنوان حافظ میراثفرهنگی را دارد، در مجوزهای تخریب برای بناهای ارزشمند که سازمان میراثفرهنگی امکان خریداری و یا مرمت و حفاظت از آنها را نداشت با قید عنوان «بیارزش» تخریب بناهای آجری واقع در این بافت را تسریع میکرد.
تا پیش از ثبت جهانی یزد همین روند در بزرگترین شهر خشتی جهان نیز جریان داشت و فعالان میراث فرهنگی این شهر فراموش نمیکنند که با چه چالشهای بزرگی در تخریب بافت تاریخی فهادان مواجه بودند. شاید بتوان طرح توسعه صحن و حیات امامزاده واقع در بافت تاریخی یزد را با هدف ایجاد پارکینگ و افزایش تعداد قبور یکی از طرحهایی اعلام کرد که منجر به تخریب برخی خانههای تاریخی شهر یزد در بافت تاریخی شد. ایجاد پارکینگ در دورهای در همین یک دهه گذشته آسانترین و بهترین شیوه برای تخریب بناهای تاریخی بود که البته مدیران شهری یزد نیز آنرا سادهترین حربه برای تخریب خانههای تاریخی یزد میدانستند تا آن که یزد ثبت جهانی شد و تلاشها برای تخریب بافت تاریخی ناتمام ماند.
لایحهای برای واگذاری بناهای تاریخی به شهرداریها
نگاهی کوتاه به آنچه که در بافتهای تاریخی برخی شهرهای کشور توسط شهرداریها و مدیران شهری در یک دهه اخیر صورت گرفته است کافی است تا بدانیم لایحه اصلاح اساسنامه سازمان میراثفرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور با هدف شناسایی و واگذاری بناهای تاریخی شهرها به شهرداریها چه تبعات منفی برای آثار تاریخی کشور در بر خواهد داشت. شهرداریها از توان شناسایی و مستندسازی و مرمت و حفاظت از آثار تاریخی برخوردار نیستند که این موضوع امری کاملا تخصصی است و تنها از متخصصان امر میراثفرهنگی ساخته است. شهرداریها شاید بهرهبردارهای خوبی از بناهای تاریخی باشند اما براساس تجربه تاریخی به هیچوجه توان شناسایی، مرمت، احیاء و حفاظت از بناهای تاریخی را ندارند. به همین دلیل است که لایحه اصلاح اساسنامه سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری که قرار است براساس آن دست شهرداریها و مدیریت شهری در تملک آثار تاریخی کشور باز باشد با واکنش منفی کارشناسان و متخصصان حوزه میراثفرهنگی مواجه شده است.
Discussion۱ دیدگاه
باسلام،
بنظر بنده شهرداریها نه توان اداره بناهای تاریخی را دارند ونه اراده این کار را. درصورت واگذاری بناهای تاریخی شهرها به شهرداریها وضعیت از وضع فعلی هم بدتر خواهد شد.