صدای میراث: جابهجایی کتابخانه وزارت میراثفرهنگی کشور از ارگ آزادی تهران در خیابان آزادی به مقصد دانشگاه میراثفرهنگی در نیاوران قطعی شده است. براساس خبرهای ارسال شده به صدای میراث از داخل وزارات میراثفرهنگی، قرار است ظرف ۳۰ روز آینده کتابخانه ارزشمند و تخصصی وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی برای همیشه از ارگ آزادی خارج و به ساختمان در حال آمادهسازی دانشگاه سابق میراثفرهنگی در نیاوران منتقل شود.
تصمیم تلخ دولت دهم
این دومینبار است که کتابخانه و مرکز اسناد وزارت میراثفرهنگی خبرساز شده در یک دهه اخیر به شدت خبرساز میشود. یکبار در دولت محمود احمدینژاد که ماجرای انتقال پایتخت مطرح شد، حمید بقایی معاون رییس دولت دهم و رییس وقت سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری، نخستین فردی بود که پیام رییس دولت را در بین تمام وزارتخانه ها و دستگاههای دولتی لبیک گفت و ماجرای انتقال بخشهای مختلف سازمان وقت میراث فرهنگی به اصفهان و شیراز را مطرح و آنرا اجرایی کرد. معاونت میراثفرهنگی باید به شیراز منتقل میشد و با این تصمیم کتابخانه و مرکز اسناد سازمان میراث فرهنگی که مغز آن سازمان بود به شیراز منتقل شد. در این جابهجایی انتقال اجباری و ناخواسته کارکنان آن سازمان نیز رخ داد که بعدها به از هم پاشیدن خانواده برخی کارکنان انتقال یافته منجر شد.
سرنوشت این نخستین جابهجایی چه بود؟ رسانهها همانزمان خبر دادند که هزاران نقشه و سند و کتاب تخصصی این سازمان شامل هزاران نسخه کاغذی از نقشههای محوطههای تاریخی و باستانی به همراه نگاتیوهای شیشه ای و ارزشمندی که بیش از یکصد سال پیش از آثار ایران تهیه شده بودند و کتابهای ارزشمند تخصصی در حوزه باستان شناسی ایران که به زبان لاتین نوشته و تنها یک یا چند نسخه از آنها در این مرکز نگهداری میشد به تاراج رفت و نابود شد.
براساس اطلاع صدای میراث، تعداد زیادی نسخه کاغذی از نقشه محوطههای تاریخی و باستانی کشور به همراه ۳۵۰ جلد کتاب نفیس و ارزشمند و البته تخصصی در حوزه باستانشناسی و میراثفرهنگی کشور به همراه چند نسخه کتاب چاپ سنگی نیز مفقود شد.
همانزمان کارشناسان میراث فرهنگی، باستان شناسها و کارکنان سازمان وقت میراثفرهنگی، صنایع دستی و گردشگری واکنشهای شدیدی به این تصمیم رییس وقت سازمان میراثفرهنگی در دولت دهم نشان دادند. اما حمید بقایی هیچ توجهی به تبعات این تصمیم نداشت و انتقادها را نشنید تا آن که فضاحت جابهجایی مرکز اسناد و کتابخانه میراثفرهنگی کشور دامنگیر سازمان وقت میراثفرهنگی شد.
محمدعلی نجفی اما نخستین رییس سازمان میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی کشور در آغاز به کار دولت تدبیر و امید بود که فرمان بازگشت مرکز اسناد و کتابخانه میراثفرهنگی از شیراز به تهران را صادر کرد و بار دیگر کامیونهایی که روزی مهمترین اسناد میراث فرهنگی ایران را به شکلی فجیع به شیراز منتقل کردند آبرومندانه به تهران بازگرداندند و آمار برداریها مشخص کرد چه فاجعهای در این انتقال به بار آمده است و مهمترین اسناد و کتب تخصصی میراثفرهنگی ایران که برخی از آنها در یک یا چند نسخه وجود داشتند چگونه به یغما رفتند یا در جویهای آب ریخته شدند.
تکرار تجربه بقایی در دوره مونسان؛ اینبار با نامه تهدیدآمیز
حالا اما صدای میراث اطلاع یافته است که محمد خیاطیان معاون توسعه و مدیریت وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی که به بهانه نبود فضای کافی در ساختمان وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی فرمان جابهجایی دوباره کتابخانه وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی از داخل ارگ آزادی تهران به یک سوله در منطقه نیاوران و در فضای دانشگاه منحل شده میراثفرهنگی داده است، درصدد تکرار سناریویی دیگر در جدا کردن مرکز اسناد وزارت میراثفرهنگی به عنوان مغز فعالیتهای میراث فرهنگی ایران از کتابخانه این وزارتخانه به عنوان بدن میراثفرهنگی کشور است.
تصور محمد خیاطیان، معاون توسعه و مدیریت وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی وزارت میراثفرهنگی در این جابهجایی تازه که مرکز اسناد و کتابخانه میراثفرهنگی کشور را از یکدیگر منفک میکند آن است که کتابخانه وزارت میراثفرهنگی متعلق به پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری است و باید از ارگ آزادی تهران اخراج شود.
براساس همین تصور است که او در نامههایی جداگانه به رییس پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری که یکی از آنها ۱۱ مردادماه نگاشته شد، از بهروز عمرانی رییس پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری کشور خواست تا یکروز بعد یعنی در تاریخ ۱۲ مردادماه، نماینده تامالاختیار برای جابهجایی کتابخانه مرکزی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی به او معرفی کند.
اما این اتفاق نیفتاد و در نتیجه محمد خیاطیان معاون توسعه و مدیریت وزارت میراثفرهنگی در نامهای دیگر به تاریخ ۲۰ مردادماه از او خواست فرایند انتقال کتابخانه مرکزی وزارت میراث فرهنگی را تا پایان وقت اداری همانروز با حضور امین اموال کتابخانه، نماینده ناظر امور مالی و نماینده امور مالی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری آغاز کند.
خیاطیان حتی در آن نامه بهروز عمرانی رییس پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری کشور را تهدید کرد که اگر افراد معرفی شده از این دستور تعلل و تخطی کنند یا تاخیری صورت بگیرد، آنها به هیات تخلفات اداری وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی معرفی میشوند.
پس از این نامه بهروز عمرانی رییس پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری در مکاتبه با وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی اعلام کرد: کتابخانه مرکزی میراثفرهنگی از سوی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری به وزارت میراثفرهنگی اهداء میشود.
گفته میشود بهروز عمرانی به این دلیل کتابخانه مرکزی میراثفرهنگی با ۷۰ هزار جلد کتاب و نشریه را تقدیم وزارت میراث فرهنگی کشور کرده است که در آستانه بازنشستگی است و نتوانسته است در برابر این درخواست مقاومت کند.
با طرح موضوع جابهجایی دوباره بخشی از مرکز اسناد و کتابخانه وزارت میراثفرهنگی از ارگ آزادی تهران به یک سوله در منطقه نیاوران و درست در همسایگی کاخ موزه نیاوران، جمعی از مدیران، پژوهشگران و کارشناسان میراثفرهنگی کشور در نامهای به علیاصغر مونسان، به او یادآوری کردند که «مرکز اسناد و کتابخانه وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی از کمیابترین مجموعههای تخصصی در زمینه میراثفرهنگی است که خبر جابهجایی دوباره مرکز اسناد و کتابخانه وزارت میراثفرهنگی اسباب دل نگرانی شدید مدیران، پژوهشگران و کارشناسان حوزههای مختلف میراثفرهنگی را فراهم آورده است.»
امضاءکنندگان این نامه اتفاقا موضوع جابهجایی دوباره کتابخانه وزارت میراثفرهنگی کشور را تکرار تجربه تلخ انجام شده در دولت دهم ارزیابی و تاکید کردند: «این تجربه تلخ نباید تکرار شود.»
پژوهشگران، مدیران و کارشناسان میراث فرهنگی از علیاصغر مونسان، وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی خواستهاند دستور دهد که یکبار برای همیشه از تغییر مکان این میراث ارزشمند فرهنگی (کتابخانه و مرکز اسناد) جلوگیری و حتی مرکز اسناد و کتابخانه را در حوزه وزارتی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی تثبیت کند.
اگرچه نامهنگاری ها و مکاتبات و انتقادها برای جلوگیری از انتقال دوباره کتابخانه وزارت میراث فرهنگی البته اینبار در دولت حسن روحانی که گفته میشود تفاوتهای عمده با دولت دهم دارد، دقیقا یادآور همان رفتاری است که در دولت آخر محمود احمدینژاد درباره تصمیم حمید بقایی رییس وقت سازمان میراث فرهنگی صورت گرفت، اما به نظر میرسد همان تجربه تلخ تنها با این تفاوت که سر و تنه مرکز اسناد و کتابخانه میراثفرهنگی کشور از یکدیگر منفک شوند در حال تکرار است. چون براساس برخی خبرهای ارسال شده به صدای میراث، با وجود تمام اختلافنظرها برای این جابهجایی تا ۳۰ روز آینده کتابخانه مرکز اسناد میراثفرهنگی کشور از آن مرکز جدا و به نیاوران میرود.
اما تفاوت دیگر آن است که آنزمان انتقال کتابخانه و مرکز اسناد میراث فرهنگی کشور به شیراز با دستور حمید بقایی رییس وقت سازمان میراث فرهنگی و معاون محمود احمدینژاد صورت گرفت و اینبار تصمیم به جدا کردن سر و بدن مرکز اسناد و کتابخانه میراثفرهنگی کشور از یکدیگر و انتقال سر این مرکز به سولهای در منطقه نیاوران تهران در زمان وزارت علیاصغر مونسان وزیر دولت حسن روحانی صورت میگیرد.
مرگ مغزی پژوهشهای میراثفرهنگی
ارزشهای کتابخانه و مرکز اسناد میراثفرهنگی کشور چیست که نباید بازی انتقال و جابهجایی آن مرکز در دولتهای مختلف تکرار شود؟ کتابخانه میراثفرهنگی کشور همزمان با تاسیس سازمان میراث فرهنگی در ارگ آزادی تهران در سال ۶۵ راهاندازی شد. جرقه اولیه تشکیل راهاندازی این کتابخانه در تصمیمات مرکز باستانشناسی، مرکز مردمشناسی و سازمان حفاظت آثار باستانی در پیش از انقلاب دیده شده بود. اما سال ۶۵ بود که مرکز اسناد و کتابخانه میراثفرهنگی کشور با حدود ۸ هزار جلد کتاب راهاندازی شد و حالا این میزان به بیش از ۷۰ هزار جلد کتاب و نشریه و میلیونها نسخه کاغذی سند از میراثفرهنگی کشور رسیده است.
کتابخانه و مرکز اسناد میراثفرهنگی کشور که اکنون در ارگ آزادی تهران است، دارای بیش از ۷۰ هزار جلد کتاب و نشریه تخصصی در زمینه باستانشناسی، مردمشناسی، شهرسازی تاریخی و هنرهای سنتی است که فقط در یک نمونه کتابهای مربوط به هنر سنتی زریبافی این مرکز در هیچ کتابخانهای وجود ندارد.
کتابخانه مرکز اسناد میراثفرهنگی کشور در ردیف ۵ کتابخانه برتر ایران و تنها کتابخانه کشور است که تمامی کتابهای موجود در آن حتی کتابهایی که به زبان لاتین نوشته شده، مرتبط با موضوع میراثفرهنگی است. این کتابخانه همچنین دارای ۲۲ هزار جلد نشریه تخصصی حوزه میراث فرهنگی است که در هیچ کتابفروشی عرضه نمیشوند و از نشریات ارزشمند حوزه میراثفرهنگی هستند. برخی کتابهای موجود در این کتابخانه تنها یک یا دو جلد هستند که این موضوع ارزش داشتههای این مرکز را بالاتر برده است.
اما جابهجایی مرکز اسناد و کتابخانه میراثفرهنگی کشور و منفک کردن این دو از یکدیگر که دارای یک مدیریت واحد است چه مشکلاتی برای پژوهشگران و کارشناسان میراث فرهنگی به بار خواهد آورد؟ سادهترین مشکل آن است که یک پژوهشگر پس از دانستن در مورد یک محوطه یا اثر تاریخی کشور با مطالعه کتابهای مرتبط با آن اثر یا محوطه در سولهای در منطقه نیاوران تهران در شمال پایتخت، باید برای مشاهده اسناد و نقشههای تخصصی آن اثر یا محوطه یک سفر درون شهری انجام دهد و از شمالیترین نقطه تهران به ارگ آزادی واقع در خیابان آزادی تهران و ساختمان وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی کوچ کند تا مثلا یک برگ کاغذ سند در مورد کتابی که مطالعه کرده است مشاهده کند. این سادهترین مشکل در تصمیم به جابهجایی برای از هم پاشیدن کتابخانه و مرکز اسناد میراثفرهنگی است که سناریوی آن به بهانه کمبود جا در ارگ آزادی تهران نوشته شده است.
هزینههای تکرار یک جابهجایی
در ماجرای انتقال کتابخانه و مرکز اسناد میراثفرهنگی کشور به شیراز براساس آنچه از داخل وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی به اطلاع صدای میراث رسیده است، ۳۴۰ کتاب نفیس مفقود شد که مشکلات زیادی برای امین اموال این مرکز ایجاد کرد. هنوز هم اطلاع دقیقی از حجم اسناد مفقود شده از میان میلیونها سند کاغذی شامل نقشه و سند مکتوب و … نیست چون این اسناد اصلا شماره ثبت نداشتهاند که مشخص شود چه میزان از آنها به تاراج رفته یا نابود شده است.
براساس اطلاعات صدای میراث از وزارت میراث فرهنگی، حداقل ۴ هزار کارتن برای جابهجایی کتابهای مرکز اسناد و کتابخانه میراثفرهنگی کشور نیاز است که اگر حتی قیمت هر کارتن را ۳۰ هزار تومان در نظر بگیریم، مبلغی حدود ۱۲۰ میلیون تومان تنها برای خرید کارتن هزینه خواهد شد. گفته میشود. اگر نیاز به جابهجایی ریلها هم باشد ۱۵۰ میلیون تومان تنها از سوی یک شرکت برای بازکردن ریلهای موجود در این مرکز در ارگ آزادی و سرهم کردن دوباره آنها در سوله پشت کاخ موزه نیاوران تهران توسط شرکت مجری به وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی پیشنهاد خواهد شد. تا اینجای کار تنها برای کارتن کتاب و جابهجایی ریل مبلغی حدود ۲۷۰ میلون تومان هزینه میشود. اگر هزینه کارگران روزمزد، هزینه باربری، هزینه چیدمان دوباره، هزینه به اتمام رساندن ساختمان سوله نیمهکاره و… را نیز محاسبه کنیم این تصمیم بیش از یک میلیارد تومان برای وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی آب میخورد. اما عایدی این کار برای پژوهشگران و مرکز اسناد و کتابخانه میراثفرهنگی و کارشناسانی که بر بناها، آثار و محوطههای تاریخی کشور مطالعه میکنند چیست؟ یک کارشناس باید پس از مطالعه یک کتاب در همسایگی کاخ موزه نیاوران برای تنها گرفتن یک برگ سند از نقشه یا مطالعات مرتبط با کتاب منتقل شده به خیابان آزادی تهران سفر کند و در ارگ آزادی یعنی ساختمان اصلی وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی اقدام به مطالعه آن برگ سند کند تا اینگونه مطالعات خود را به اتمام برساند. جدای از این مشکل، مرکز اسناد و کتابخانه میراثفرهنگی کشور برای همیشه بدنی جدا شده از سر خواهد بود که مشخص نیست در جابهجایی این سر و بدن چه اتفاقی برای اندامهای آن یعنی ارزشمندترین کتابهای موجود در مخزن مهم مطالعات میراثفرهنگی و باستان شناسی و هنرهای سنتی و حتی گردشگری کشور خواهد افتاد؟
پرورش عضله مهمتر از پرورش مغز؟
وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی به بهانه کمبود جا در حال خارج کردن کتابخانه مرکز اسناد میراثفرهنگی کشور است تا بدین ترتیب فضای بیشتری در اختیار داشته باشد. اما درست در همسایگی کتابخانه و مرکز اسناد میراثفرهنگی که مغز پژوهشهای میراثفرهنگی در کشور است، مسئولان وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی پروژه ایجاد سالن بدنسازی و اتاق ورزش را کلید زدند و همین چندی پیش این فضا مهیای پرورش اندام کارکنان این وزارتخانه شد. حالا به نظر میرسد جابهجایی کتابخانه مرکز اسناد میراثفرهنگی کشور که از سال ۶۵ تاکنون در همان نقطه در وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی راهاندازی شده بود، به بهانه کمبود فضا، بهانهای کلیشهای است که از سوی مدیران این وزارتخانه در حال پیگیری است. یکی از کارشناسان میراثفرهنگی که با شرط حفظ نام خود با صدای میراث سخن گفته است، به بهانه همین اقدام میگوید: به نظر میرسد برای مسئولان وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی کشور پرورش عضله مهمتر از حفظ مغز و اندام پژوهشی این وزارتخانه است که اگر چنین نبود، برای آنها احداث و حفظ سالن پرورش اندام در فضای خالی واقع در فضای کناری مرکز اسناد و کتابخانه وزارت میراثفرهنگی مهمتر از حفظ و توسعه مرکز اسناد و کتابخانه وزارت میراثفرهنگی به عنوان مرکز تفکر و پژوهش یا به تعبیر بهتر مغز و اندام پژوهشهای میراثفرهنگی کشور اهمیت بیشتری نمییافت.