مجتبی گهستونی
خبرنگار و فعال میراثفرهنگی در خوزستان/
صدای میراث: مشاهده نقش برجستههای متعدد در ارتفاعات خوزستان از زنان، همچنین وجود سردیسها، مجسمهها و پیکرکهایی که به زنان اختصاص دارد، وجود یک مجسمه نیم تنه تاریخی از یک زن در آرمستانهای شمال خوزستان، وجود داستانهایی تاریخی که نقش اصلی آنرا زنان بازی میکنند، وجود نقوش اشیاء زنانه بر روی سنگ مزارهای تاریخی خوزستان، تولید انواع صنایعدستی و حضور پرقدرت زنان در صحنههای اجتماعی و اداره کانون گرم خانواده ایرانی در حال حاضر همگی گواه بر نقش بیبدیل زن ایرانی از گذشته تا به امروز است.
خوزستان با وجود اقوام مختلف کلکسیونی است از فرهنگهای مختلف که زنان در شکل دادن آن تاثیر شگفتانگیز داشته و دارند. برای هر انسانی که در زمانه کنونی زندگی میکند آشنایی از احوالات انسانهای تاریخی جالب توجه است.
این که زنان در دوران کهن امورات خود را چگونه سپری میکردند و نگاه مردان به زنان چگونه بوده است و نظرات خود را چگونه بیان میکردند، یا در تصمیمگیریها چه نقشی داشتند، تنها بخش اندکی از پرسشهایی است که به ذهن خطور میکند.
نقش برجسته زنان در دوره باستان
با نگاه به مهرها، سردیسها، سنگ نگارهها و برخی اشیا میتوان به گوشهای از نقش زن در دوران باستان پی برد. مشاهده یک مهر که بر یک روی آن تصویر زن و مردی در لباس ایرانی حک شده و در روی دیگر، زنی نشسته است و پرندهای را برای بازی به دخترش هدیه میدهد. یا در یک نقاشی که ملکه مادر از اولین هزاره قبل از میلاد تا نگارهای از سنگ آهک که نشانه زنی در جامعه ایرانی را نشان میدهد. یا سرمهدانهای برنزی که به شکل زنی با لباس چیندار هخامنشی و البته مهر زنی با لباس چیندار ایرانی یا زنی ایرانی در حال پذیرایی، همگی نشانههایی از موقعیت زن را نمایان میکنند.
«در دورههایی در تاریخ ایران، نقش اجتماعی زنان برجسته و در دورههایی هم مدیریت زنان در امور خانه جایگاه خاص خود را داشته است. نقش اجتماعی زنان در ایران پیش از ورود آریایی ها به فلات وسیع و گسترده در آثار باستانی ثبت شده است. حدود ده هزار سال پیش از میلاد، در عصر شکارگری، زنان نگهبان آتش و احتمالا سازنده ابزار بودند. در طول هزارههای هشتم و هفتم پیش از میلاد، زنان از چنان نقشهای متنوعی در امور زندگی برخوردار بودند که جنبه الوهیت پیدا کردند و به صورت نماد پرستش درآمدند. در هزاره پنجم قبل از میلاد، زنان در کارهای سفالگری، کشاورزی و بافندگی فعال بودند و در اواخر هزاره دوم قبل از میلاد میوهچینی، شیردوشی و دامپروری در زمره کار زنان محسوب میشد. در این دوران مادرسالاری پایه سازمان اجتماعی بود. در دوران مادرسالاری، شوهران به خانواده زنان ملحق میشدند و این زنان بودند که به فعالیتهای تولیدی سامان میدادند.» (زن در ایران باستان/ فروغ علیزاده/ نشر شورآفرین ۱۳۹۲)
در هنر دیوانی هخامنشی، تصاویز زنان به کار نرفته است. فقط تعداد محدودی نقش حکاکی شده هخامنشی از نیمرخ زنانی با موهای بلند بافته شده یا فر به دست آمده است. با این حال نمیتوان هنر زنان دوره ایلام باستان را نادیده گرفت. در آثار شناخته شدهای همچون مجسمه بزرگ برنزی ملکه «ناپیراسو»، نقش برجسته زن ریسنده، نقش برجستههای صخرهای «مالمیر» و بر مهرهای استوانهای میتوان نقش زنان را در دوره باستان مشاهده کرد. با این حال هنر صخرهای «الیمایی» عملا تصاویر زنان را نشان نمیدهد. البته برخی کارشناسان یکی از دو فرد سمت چپ شاهزاده لمیده بر تخت در تنگ سروک را یک زن میدانند.
در ادامه این نوشتار برای نمونه و آشنایی به معرفی برخی از اسناد و سازههایی که معرف حضور زنان در دورههای تاریخی است پرداخته میشود.
«گنجینه درون یک آرامگاه که در سال ۱۹۰۱ ضمن کاوشهای باستانشناسان فرانسوی در جنوب شرقی تپه «آکروپل» شوش و در عمق شش متری، یک تابوت برنزی به دست آمد. درون این تابوت چندین ظرف مرمرین و دو بشقاب گرد نقره و یک گردنبند زرین بسیار نفیس، طرق زرین آراسته به جواهر، دو بازوبند و دو قطعه جواهر وجود داشت که همگی به موزه لوور منتقل شد. از وجود دو سکه درون مقبره و اندازه خشتهای خام اطراف آن گور و طرح و نقوش اشیاء یافت شده، معلوم شد که جسد و دفینه همراه آن مربوط به سده چهارم پیش از میلاد است و بر حسب تشخیص کاوشگران، جسد زنی از شاهزادگان و یا سرداران بود. زیرا هیچ سلاحی که معمولا همراه سرداران و شاهزادگان دفن میشد در این مقبره وجود نداشت و علاوه بر آن استخوانهای به دست آمده نیز ظریف و کوچک بود.» (شوش بهشت شهرهای ایلام / عباس قدیانی / انتشارات فرهنگ مکتوب)
امروزه تندیس مهم یک زن در موزه لوور پاریس نگهداری میشود که از آن به عنوان تندیس مفرغی «ناپیرآسو» نام برده میشود که توسط «ژاکوب دو مورگان» در حفریات شوش در غرب استان خوزستان کشف شد.
تندیس «ناپیرآسو» همسر «اونتاش ناپیریشا» پادشاه ایلام، یکی از آثار به جای مانده از تمدن ایلام است که قدمت آن به ۱۲۵۰ سال پیش از میلاد بازمیگردد. این تندیس که با لایهای از مس و طلا بر روی قالب برنزی ساخته شده بود، حدود ۱۳۰ سانتیمتر ارتفاع، ۷۰ سانتیمتر عرض و ۱۷۵۰ کیلوگرم وزن دارد.
دکتر «پییر آمیه»، متخصص تمدن ایلامی درموزه لوور، درباره این مجسمه چنین گفته است: «این تندیس نه تنها اثری هنری بلکه نقطه اوجی در هنر ریختهگری مفرغ است که حضور صنعتگرانی فوقالعاده ماهر و چیرهدست را در سرزمین ایلام نشان میدهد. این مجسمه بزرگترین اثر فلزی متعلق به شرق باستان است که حتی در مصر، بابل و آناتولی هم نظیر آن دیده نشده است. این تندیس اثر هنری بسیار با اهمیتی است که به قصد بزرگداشت و تکریم شهبانوی ایلامی ساخته شده و در واقع ارزش و اعتبار زن را نشان می دهد. روی دامن حاشیهدار این مجسمه، نام ملکه و خدایان بزرگ شوش به خط میخی عیلامی حک شده است. در دست چپ ملکه انگشتری وجود دارد که احتمالا حلقه عروسی او است.»
از نکات حائز اهمیت این تندیس، پوشش ملکه «ناپیرآسو» است که در نوشتههای حاشیه دامن او بر این تندیس چنین آمدهاست: «من ناپیرآسو همسر اونتاش ناپیریشا هستم. هر کس که بخواهد مجسمه مرا تصرف کند، هر کس که بخواهد آن را درهم بشکند، هر کس که این کتیبه را خراب کند و یا نام مرا پاک کند، باشد که مورد غضب خدایان اینشوشیناک، نپ ایریشا و کریریشا قرار گیرد و نام و نسلش از میان برداشته شود.»
زنان ایلامی در نقش برجستههای اشکفت سلمان
در شمال خوزستان و در کوهستان جنوبی شهر ایذه، در آثار «اشکفت سلمان»، نقش برجستههایی وجود دارد که نگارههایی از زن هم بر آن نمایان است. اولین نقش برجسته «اشکفت سلمان» نیایش «هانی» پادشاه محلی «آیاپیر» به همراه وزیرش «شورترورو» و خانواده او است. شاه در جلو ایستاده و همگی آستین کوتاه بر تن دارند و بدون کفش هستند. در این میان زنهانی به نام «هوهین» یا «آماتنا» پشت وزیر ایستادهاند.
در نقش برجسته شماره دو «اشکفت سلمان»، هانی پادشاه محلی به همراه همسر و پسرش ایستاده است. در حالت ایستادن آنها احترام دیده میشود. حالتی که همسر هانی دارد، همانند حالتی است که مجسمه ۱۸۰۰ کیلوگرمی به دست آمده از شوش، یعنی «ناپیراسو» همسر پادشاه ایلام میانه، «اونتاش گال» دارد. تصویر نقش زن با وقار نشان از اهمیت زن در دوران ایلامی دارد و سه سنگ نبشته بر پوشاک نیایشگران حک شده است.
نقش برجسته «زن ایلامی و ندیمه» ۸۰۰ سال پیش از میلاد
از دیگر سنگنگارههایی که تصویر مشخصی از یک زن را نشان میدهد و در موزه لوور فرانسه در معرض نمایش است، به سنگنگاره «زن ایلامی و ندیمه» اختصاص دارد که در «چغازنبیل» شوش یافت شد.
سنگنگاره «زن ایلامی و ندیمه» از برترین آثار باستانی متعلق به تمدن ایلامی است که توسط «ژاک دو مورگان» باستانشناس و محقق فرانسوی یافت شد و قدمت آن به سده هفتم و هشتم پیش از میلاد مسیح میرسد.
از این سنگنگاره نیز به عنوان تصویری نمایان از آداب و رسوم تمدن ایلام و ارزش زن در آن دوران نام برده میشود. در این اثر هنری زیبا زنی ایلامی به تصویر کشیده شده و تصویر او با جزئیات و ظرافت نگاشته شده است. به گونهای که به زیبایی، موهایش را آراسته، روی چهار پایهای نشسته و در حال نخریسی است.
روبروی او نیز یک میز با غذاهای روی آن نقش شده است که کاملا مشخص است آن غذا ماهی است. ندیمه این زن، پشت او ایستاده و او را باد میزند. گفته میشود که این سنگنگاره تاریخی، کاربرد تزئینی و یادبود داشته و از سنگ «بیتومین» در ابعاد ۹۳۰ در ۱۳۰ میلیمتر ساخته شده است.