کارشناس گردشگری و مدیرعامل هلدینگ گردشگری مارکوپولو/
همزمان با فرارسیدن روزجهانی موزه در ۲۸ اردیبهشت، برابر با ۱۸ می هر سال، شورای بینالمللی موزهها (ایکوم) شعاری در راستای اهداف ایکوم به عنوان مهمترین نهاد فرهنگی در بین موزههای جهان تبیین و اعلام میکند.
امسال نیز طبق روال سالهای گذشته شعاری تحت عنوان «Museums as Cultural Hubs: The future of tradition» (موزهها به مثابه کانونهای فرهنگی: آینده سنتها) انتخاب شده است. این بدان معنی است که موزهها در پیوند ما با آینده در عین احترام به سنتهای گذشنه،دارای احترام و ارزش است.
امروزه نقش موزهها از نمایش چند اثر تاریخی فراتر رفته و تنوع، تمایز و کارکردهای مختلفی برای خود در نظر گرفتهاند.
موزهها بهطور کلی به تاریخچه میپردازند. حال این تاریخچه میتواند مربوط به شیوه زندگی مردمان قدیم باشد یا اختراع یک محصول؛ در بسیاری از کشورهای پیشرفته موزههای مختلف را میتوان دید؛ در ابعاد مختلف، با اشیای متفاوت و کارکردهای مختلف.
در دوران کلاسیک واژه موزه به جایگاه ۹ الهه یونانی که ربالنوعهای هنر و اندیشه بودند اطلاق میشد. در اواخر قرن سوم قبل از میلاد بطلمیوس اول (۲۸۴ ـ ۲۴۶ قبل از میلاد) نخستین موزه را در شهر اسکندریه تاسیس کرد. بنای این موزه در قسمتی از کاخ سلطنتی واقع شده بود و در عین حال بهعنوان کتابخانه از آن استفاده میشد. بطلمیوس در آن محل که بعدها کتابخانه بزرگی شد نسخههای منحصر به فردی گردآوری کرد که معروفترین فلاسفه و دانشمندان عصر را در آنجا به کار پژوهش، تحقیق و تعمق وا میداشت.
امروزه، براساس امار اعلامی سازمان جهانی جهانگردی، بیش از ۴۰ درصد سفرها با انگیزه فرهنگی انجام میشود که موزهها یکی از مهمترین پشتوانهها و ستون فقرات گردشگری فرهنگی و توسعه آن به شمار میرود.
در حال حاضر گردشگران زیادی با هدف بازدید از موزهها به مسافرت میروند. از همین روی کارشناسان و برنامهریزان گردشگری جهان، برنامهها و تبلیغات خاص و درازمدتی در مورد موزههای کشورشان با هدف جذابیت ویژه برای گردشگر در دستور کار خود قرار دادهاند. این موضوع نشان میدهد جذب گردشگر به عنوان یکی از کارکردها یا مهمترین کارکرد موزهها تلقی میشود، اما این نگاه از سر اتفاق و منحصر به یک کشور خاص نیست؛ بلکه این موضوع به عنوان رویدادی به شمار میآید که در گستره جهانی رو به گســترش و فزونی اســت.
در یک رابطه دوســویه، گردشگرانی که با هدف بازدید از یک موزه به کشوری خاص سفر میکنند، در کنار این هدف، از شهر یا شهرهای کشوری که موزه در آنجا قرار دارند نیز بازدید به عمل میآورند. این امر محرک و زمینهساز رونق گردشگری در این گونه کشورها شده است.
ایران نیز با دارا بودن بیش از یک میلیون اثر تاریخی، شامل محوطههای تاریخی، بناها، کاخها، موزهها، کاروانسراها و… و ثبت بیش از ۲۳ هزار اثر در فهرست آثار ملی و ۲۳ اثر ثبت جهانی شده، پتانسیل فراوانی در گردشگری فرهنگی به خصوص در موضوع موزهگردی دارد.
ایران از دیرباز و حتی پیش از انقلاب، استراتژی گردشگری خود را بر مبنای گردشگری فرهنگی بنا کردند، چرا که در مقایسه با دیگر کشورها در سایر عرصههای گردشگری، گردشگران خارجی چندانی نداشتیم.
با توجه به چنین پتانسیلی و اهمیت موزهها در گردشگری به خصوص گردشگری فرهنگی که میتواند دریچههای نوینی از شناخت، توسعه و پایداری و نیز حفظ و احیای آداب و رسوم را برای جوامع به همراه داشته باشد، علیرغم تلاشهای ارزشمند دولتی و خصوصی، نقش واقعی آن در صنعت گردشگری ایران تبیین نشده است.
به دیگر سخن، در ایران بطور کامل و موثر نگاه گردشگری و اقتصادی به موزهها دیده نمیشود و موزهها را جدا از یک جاذبه میدانند که میتوانند گردشگران زیادی را به خود جذب کنند. موزهها در کشورمان، همپای سایر توانمندیهای گردشگری به خوبی در سطح داخلی و بینالمللی معرفی نمیشوند و طبیعی است که به یک مرکز منفعل بدل شوند.
موزهها یک پدیده اجتماعی هستند و باید در خدمت جامعه و در تعامل با مردم باشند، نقشی که برای موزههای کشور ما کمتر دیده شده است. نداشتن برنامههای جانبی، روزآمد نشدن محتوای موزهها، عدم استفاده از تکنولوژیهای نوین و تجهیزات به روز، نبودن راهنمای کافی متخصص در موزهها و عدم اطلاعرسانی و تبلیغات هدفمند و نیز عدم پیوند با بخش گردشگری، بخشی از مشکلات موزهها در این زمینه است.
همه موزههای مطرح در کشورهای گردشگرپذیر با استفاده از ظرفیت گردشگرپذیریشان اقدام به برپایی فروشگاههای متنوع به منظور عرضه محصولات فرهنگی و… برای اقشار و سنین مختلف کردهاند که متاسفانه استفاده از این ظرفیت هم در کشور ما مغفول مانده است. بنابراین امید است با برنامهریزی مناسب، موزهها به توسعه گردشگری در کشور بپیوندند و سهمی بسزا و موثر در چذب گردشگر به کشور ایفا کنند.