آیا موضوع میراث فرهنگی و محیط زیست در اولویت مدیران قرار میگیرد؟ این سوال کلیدی دغدغه اصلی دوستداران میراث فرهنگی و محیط زیست ایران است. نبود نشانه های این پرسش سبب شده تا بیتوجهی به میراث طبیعی و فرهنگی کشور همچنان جریان داشته باشد.
در چند سال اخیر مردم و بخشهای دولتی آگاهانه و ناآگاهانه به میراث طبیعی و میراث فرهنگی تعرض کردهاند. واقعیت این است که تا همین سه سال پیش، مباحث محیطزیستی کمتر عمومی بودند و عده خاصی از جمله تشکلها، فعالان محیطزیست و خبرنگاران دغدغه محیطزیستی داشتند. ولی امروز حداقل اغلب مردم به اهمیت آن آگاه هستند و درگیر این موضوعات شدهاند. این درگیری البته به معنای آن نیست که مردم تبدیل به دوستدار محیطزیست نیز شده باشند. اما به دلیل درگیر شدن با چنین مقولاتی خود را تا حدودی مقید به رعایت مسائل محیطزیستی کرده اند.
در حوزه محیطزیست بحران و گرفتاری زیادی وجود دارد و همین باعث شده تا نگرانیها نسبت به این موضوع برای اهالی رسانه و فعالان بیشتر شود که با وجود این مشکلات و چالشها چه بر سر ایران خواهد آمد؟
دغدغه میراث فرهنگی اما متاسفانه هنوز جنبه عمومی پیدا نکرده است. میراث فرهنگی گذشتگان هنوز در ایران وجود دارد و در این بین افرادی هستند که به این میراث علاقهمند هستند و عدهای نیز نسبت به آن بیتفاوت اند.
هنوز نیز عده زیادی از مردم به این موضوع که باید به میراث فرهنگی توجه شود نگاه جدی ندارند و به همین دلیل نیز شاهد تعرضات بیامان به میراث فرهنگی و تخریب محوطه ها و بناهای تاریخی هستیم. همین اتفاقات بیانگر آن است که موضوع میراث فرهنگی مغفولتر از محیط زیست مانده است.
در کشورهای توسعه یافته به میراث فرهنگی و محیطزیست توجه کافی وجود دارد. نگاه آن ها بر مبنای توسعه پایدار است و به همین دلیل نیز آن ها از منابع طبیعی و میراث فرهنگی خود حفاظت میکنند.
کشورهای در حال توسعه اما هر اندازه که از میراث و منابع غنی فرهنگی برخوردار باشند، توجه لازم را به حفاظت از میراث طبیعی و فرهنگی ندارند. کشورهای در حال توسعه اگرچه لازم است نگاه خود را معطوف به توسعه پایدار کنند، اما در برنامه های توسعه دچار ضعف هستند.
کشورهای در حال توسعه برای دستیابی به توسعه با بحرانهای مختلف مواجه میشوند و این بحرانها به قدری متنوع و زیاد است که اولویتها به سایر حوزهها به غیر از میراث و محیطزیست تعلق میگیرد.
کشورهای در حال توسعه تنها زمانی به این نقطه میرسند که دو موضوع میراث فرهنگی و محیط زیست را در اولویت قرار دهند که به مرز بحرانهای شدید برسند و در آستانه از دست دادن هویت فرهنگی، منابع طبیعی و محیطزیست باشند. تنها در این لحظه است که کشورهای در حال توسعه تصمیم به حفاظت از میراث طبیعی و فرهنگی خود میگیرند. زمانی که دیگر کار از کار گذشته است.
نگاه کشورهای توسعه یافته در گردشگری نیز مبتنی بر گردشگری مسئولانه با محوریت حفظ محیطزیست بر مبنای قوانین و چارچوبهای کنوانسیونهای جهانی است.
آنها اولویتهای اقتصادی نیز در کشورهای خود دارند اما فرهنگ خود را قربانی اقتصاد و سیاست نمیکنند
در ایران اما تخریب بیامان بخشی از میراث طبیعی و فرهنگی ناشی از بیتدبیری و بیمسئولیتی مدیران در مقاطع مختلف است. چون نگاه آن ها در حوزههای مختلف بر مبنای سیاست بود. در این سالها در حوزه محیط زیست هم همین وضعیت حاکم بود. در شرایطی که در سالهای اخیر اکثر مردم ایران درگیر مشکلات محیط زیستی هستند، سازمان محیط زیست قدرتی برای سیاستگذاری و تصمیمگیری ندارد. به همین دلیل از پروسه تصمیمگیری کنار گذاشته شده و تبدیل به سازمانهای تزئینی شدهاند.