پژوهشگر موسیقی نواحی و فرهنگ عامه/
صدای میراث: زمانی که پیکر نازنین استاد شعر نو ایران روانشاد «مهدی اخوان ثالث» درجوار مقبره فردوسی بزرگ مدفون گردید، بحثهای بسیاری برسر مسئله بناهای ویژه و تاریخی پدید آمد که این کار اشتباه است و نباید اینگونه بناها به آرامستانهای ویژه تبدیل شوند. به همین سبب در خراسان با بحثهای فراوانی که در این زمینه بین متخصصین میراثفرهنگی و اصحاب هنر و ادب درگرفت، محوطه ویژهای در برابر محوطه ورودی بنای فردوسی مشخص و در نظر گرفتند که ویژه هنرمندان ملی خراسان باشد، هماکنون نیز چندین هنرمند بزرگ خراسانی در آن مکان مدفون هستند و کار شایسته ای هم هست که پیش از ورود به محوطه بنا، دیدار کنندگان به دیدار قبور هنرمندان خراسانی که اهل ادب هستند بروند و با روندگان راه آن شاعر بزرگوار آشنا شوند.
اگرچه میراثفرهنگی منطقه به سبب مشغلههای بسیاری که برای خود فراهم آورده است در رسیدگی درست به این مقابر کاهلی میکند، اما جایگاه موردنظر بسیار حساب شده است. چندان که مزار حماسهسرای بزرگ انقلاب اسلامی، روانشاد استاد کمال هم در آن ناحیه قرار دارد. اما اصرارشگفتیآور بر دفن روانشاد استاد شجریان در محل باغ بنا و دور نگاهداشتن ایشان با اصرار، از همجوار بودن با روانشاد اخوان ثالث جای پرسش است. در تعریف شخصیت هنری استاد شجریان شکی نیست. اما سنخیت هنر ایشان با هنر فردوسی چیست که چنین اصراری پیش آمد؟
ازسوی دیگر اگر به احتمال بخواهند تندیس یا سردیسی هم بر مزار ایشان نصب کنند که بطور کلی تناقض با تمام موارد قانونی میراثفرهنگی را پدید میآورد شایسته فرهنگ عمومی کشور نیست.
تصور کنید یک عکاس بیگانه بیاید و پس از نصب تندیس یا سردیس ایشان در یک عکس و قاب مشخص به مقایسه هنر تاریخی ایران بپردازد و تناقض پدید آمده را بزرگنمایی کند، آنوقت دربرابر نقدهایی که پدید میآید چه کسی پاسخگو خواهد بود؟! در این دیدگاه بهتر است از رفتارهای اندیشمندانهتر این استاد تجلیل و تکریم بعمل آید و به جای نصب نمادهای یادبود استاد شجریان در آرامگاه فردوسی، نصب تندیس یا سردیس ایشان در محوطه داخل پارک ملت مشهد صورت بگیرد و محلی در آن مکان به یاد استاد شجریان اختصاص یابد. چون این نقطه مکان دائمی مراجعات مردمی است و میتوان با استفاده از امکانات صوتی پارک ملت مشهد آثار ایشان را نیز ارائه کرد.
اما هرگونه حرکت دیگر درباره پر رنگ کردن مزار استاد شجریان در آرامگاه فردوسی، ضربه مهلک بر هویت وجودی و ایجادی بنای فردوسی و کار سترگ او (شاهنامه) و توهین و خفیف کردن این شخصیت بزرگ تاریخی، جهانی و ملی ایران است. ضمن آن که پیشنهاد میشود به سبب اهمیت نقش فارابی در دگرگونی و اعتلاء بخشی به موسیقی ایرانی در برههای حساس در تاریخ، بویژه در فنون ساخت ساز و نوازندگی، زادروز این بزرگمرد هنر موسیقی ایران به جای زادروز استاد شجریان به عنوان «روز ملی موسیقی» در تقویم ملی کشور تعیین و شناسانده شود.
Discussion۲ دیدگاه
تو آدم خود فروخته ای بیش نیستی .اونم به این رژیم. در مورد شجریان هم حرف نزن و اسمش رو با دهن کثیفت آلوده نکن که تمام حرفات ،اجرای دستورات است.
نظری بسیار وزین و زیبا و پخته بود.