روزنامهنگار/
صدای میراث: وزارتخانه شدن سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری اگرچه مطلوب دولت نبود، اما به هر ترتیب تصمیم مجلس در تشکیل وزارتخانه جدید برای خارج کردن تشکیلات سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری از حاشیههای ویرانگری که این سازمان در دو دهه اخیر با آن مواجه بود، امید تازهای در بدنه اجتماعی حوزههای سهگانه میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی ایجاد کرد. تشکلهای میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری در مقام سرمایه اجتماعی این حوزه همگی تشکیل وزارت میراثفرهنگی را به فال نیک گرفتند و حتی برخی از آنها نامهها و بیانیههایی در تقدیر از این تصمیم منتشر کردند.
از زمان شکلگیری سرمایه اجتماعی میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی یعنی زمانی که تشکلهای مردمنهاد این حوزه کار داوطلبانه در حفظ مواریث فرهنگی، رونق گردشگری پایدار و مسئولانه و ترویج صنایعدستی آغاز کردند، به مدنیترین شکل ممکن از تخریب بیشمار آثار تاریخی و فرهنگی کشور جلوگیری و گردشگری را به عنوان صنعت سبز و اشتغالزا به جامعه ایرانی تزریق کردند و حرمت صنایعدستی ایران را پاس داشتند.
تشکلهای مردمنهاد در سهگانه میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی چشمان تیزبین سه حوزه تحت مسئولیت سازمان و بعدها وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی در سراسر کشور چنان تاثیرگذاری بالایی داشتند که توانستند در برخی شهرهای مهم ایران حفظ بافتها و بناهای تاریخی کشور را به عنوان یک مطالبه جدی اجتماعی مطرح کردند و رفتار مدنیشان به جایی رسید که حتی وزارتخانههای دیگر همچون وزارت راه و شهرسازی، وزارت خارجه، وزارت صنعت، معدن و تجارت و ارگانهایی همچون شهرداریها و مدیران شهری را ملزم به دفاع از سرمایههای تاریخی – فرهنگ و هویتی کشور کردند. آنها حتی توانستند موتور محرک اقتصاد کشور با کار داوطلبانه در بخشهای گردشگری و صنایعدستی شوند.
تشکلهای غیردولتی و مردمنهاد سهگانههای تحت مسئولیت وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی اما دوران پرفراز و نشیبی در دفاع از مواریث فرهنگی، ترویج سفر به ایران و گردشگری و رونق و شکوفایی صنایعدستی و البته مهمتر از آنها حمایت از فعالان مستقیم این سه حوزه داشتند. در دورانی، تمامی آنها به چوب سازمان میراثفرهنگی رانده میشدند. در دورهای دیگر که اقتضای سازمان یا وزارت میراثفرهنگی نیاز به تشکلها بود دوباره خوانده میشدند و دورهای دیگر دوباره قهر و غضب شاملشان می شد. در تمام این ادوار اما تشکلهای سهگانه میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی کشور دست از فعالیت نکشیدند و یادمانهای مهمی همچون پیادهروی در بافتهای تاریخی برای مقابله با تخریب بافتها و بناها به نفع سود و سرمایه به راه انداختند. کارگاههای گردشگری و صنایعدستی را در گوشه و کنار کشور در سراسر ایران از سیستان و بلوچستان تا نوار سبز شمال برپا کردند و داوطلبانه در مسیر اعتلای ایران گام برداشتند.
قدرت تشکلهای مردمی میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی ایران به آن اندازه رسید که سرانجام سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری کشور ناگزیر از راهاندازی یک دفتر مستقل تنها برای تعامل جدی با تشکلهای سهگانه حوزه تحت مسئولیت خود شد. بدین ترتیب دفتر امور مجامع و تشکلهای مردمنهاد سه حوزه میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی در سازمان میراثفرهنگی تشکیل شد. تشکیل این دفتر به معنای آن بود که سازمان میراثفرهنگی به نمایندگی از دولت، صدای بخشی از سرمایه اجتماعی خود را شنیده است و متوجه اهمیت تلاشهای مردمی در سهگانههای تحت مسئولیت خود شده است.
دوره فراز سرمایه اجتماعی وزارت میراثفرهنگی و دولت در سه حوزه میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی با تصمیم یک معاون حالا تبدیل به سراشیبی سقوط شده است. انحلال دفتر امور مجامع و تشکلهای وزارت میراثفرهنگی به عنوان بخشی تاثیرگذار در زیرمجموعه وزیر میراث فرهنگی که نقش پل ارتباطی مستقیم با بالاترین مقامات آن وزارتخانه به نمایندگی از دولت بود، توسط معاون توسعه مدیریت وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی کلید خورد و محمد خیاطیان اعلام کرد که این دفتر با دفتر توافقهای ملی گردشگری در معاونت گردشگری ادغام و تبدیل به یکی از ادارات معاونت گردشگری میشود.
وزارت میراثفرهنگی این تصمیم را در راستای تکلیف مجلس به تغییر چارت سازمانی وزارت میراثفرهنگی و کوچکتر شدن معاونتها در این وزارتخانه دانسته است. اما چرا باید از بین تمامی دفاتر و ادارات موجود در وزارت میراث فرهنگی، دفتر امور مجامع و تشکلها که با بیش از ۹۰۰ تشکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی در کشور در ارتباط است قربانی تصمیم معاون توسعه مدیریت وزارت میراثفرهنگی شود؟ حالا تشکلهای سهگانه میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی این اقدام را تیر خلاص به تشکلهای مردمنهاد در حوزههای تحت مسئولیت وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی میدانند.
آنها از وزیر میراثفرهنگی میپرسند، در شرایطی که فعالیت تمامی تشکلهای سهگانه محدود و منحصر به گردشگری نیست، چگونه تصمیم گرفته شده است که تمامی بیش از ۹۰۰ تشکل سه حوزه به زیرمجموعه معاونت گردشگری آن وزارتخانه منتقل میشود و چگونه است در شرایطی که دفتر امور مناطق نمونه گردشگری که ارتباط مستقیم با معاونت گردشگری کشور دارد باید در زیرمجموعه توسعه مدیریت وزارت میراث فرهنگی بماند و تشکلهای سهگانه میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری کشور که فعالیت بخش زیادی از آنها هیچ ارتباط مستقیمی به معاونت گردشگری ندارد، تقلیل داده شود و از یک دفتر مستقل به یکی از بخشهای کوچک زیرمجموعه معاونت گردشگری تبدیل شود؟
پیش از وزارتخانه شدن سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری، این علیاصغر مونسان وزیر پیشنهادی به مجلس بود که تشکلها را دعوت کرد و از آنها خواست از او حمایت کنند و همان هم شد که او خواست. حالا اما مشخص نیست تصمیم بدون مشورت و ناگهانی وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی در انحلال دفتر امور مجامع و تشکلهای مردمنهاد، بر کدام مبنای کارشناسی استوار است. اما آنچه مسلم است، انحلال این دفتر و انتقال آن به زیرمجموعه بخش کوچکی از معاونت گردشگری کشور، نشانه قرار دادن تشکلهای سهگانه در سراشیبی سقوط و تقلیل جایگاه آنها با هدف کوبیدن میخ آخر بر تابوت تشکلهای مردم نهاد در وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی است.