صدای میراث: محوطه باستانی هگمتانه یا آنطور که در زبان یونانی به اکباتان شهرت یافته است، از محوطههای مهم عصر ماد تا دوره ساسانی است. این شهر باستانی نخستین پایتخت ایران بود. شهر هگمتانه ۱۷۰۰ سال پیش از میلاد مسیح بنا شد و عنوان پایتختی ایران را بر خود نهاد. از آنزمان تاکنون ۳ هزار و ۷۱۹ سال گذشته است و ساتراپنشین مادها تا دوره هخامنشی و ساسانی امروز تبدیل به مجموعه تاریخی – فرهنگی شده است که شامل یک موزه کوچک است و موزهای دیگر در محوطه باز این مجموعه سنگهای تاریخی را در خود جای داده است.
شیوه نگهداری از سنگهای تاریخی و باستانی در این موزه روباز اما به هیچ عنوان مناسب نیست. پایه ستونهایی به خط میخی و سنگها و تابوتهای برجای مانده از دوره ساسانی و اشکانی که در کاوش های باستان شناسی کشف شدهاند در موزه روباز سنگ محوطه تاریخی هگمتانه نگهداری میشوند. زمستانهای همدان به شدت سرد است و میزان بارش نزولات جوی در این استان بالا است. بنابراین وجود موزه روباز سنگهای تاریخی در هگمتانه هیچ توجیه کارشناسی ندارد و روند فرسایش بیشتر سنگهای تاریخی و هوازدگی و از بین رفتن آنها را تسریع میکند.
بهرام توتونچی معاون پیشین میراثفرهنگی استان همدان و مدیر پایگاه میراث فرهنگی هگمتانه اما به صدای میراث میگوید که با موزه روباز سنگ در هگمتانه موافق نیست، اما موزه هگمتانه به دلیل وسعت کم و نبود جا امکان به نمایش گذاشتن آنها را ندارد. حالا قرار است سنگهای موزه روباز هگمتانه با راهاندازی مخزن امن محوطه باستانی هگمتانه در بخشی از این فضا قرار بگیرند و از فشار هوازدگی در امان بمانند.
صدای میراث پیشتر در گزارشی به وضعیت بد سنگها و تابوتهای تاریخی و باستانی در موزه روباز هگمتانه پرداخته بود و حالا به محوطه باستانی هگمتانه رفته است و در گفتوگو با بهرام توتونچی مدیر پایگاه میراث فرهنگی هگمتانه ماجرای موزه روباز سنگ هگمتانه، سرانجام احداث موزه هگمتانه، پیادهراهسازی میدان امام همدان و تاثیر پیادهراهسازی بر بافت تاریخی و بازار این شهر را بررسی کرده است.
هنوز مکان مناسبی برای نگهداری سنگهای تاریخی که شامل تابوتهای باستانی و پایه ستونهای هخامنشی و سنگهای ساسانی و آثار دوره اسلامی در موزه فعلی محوطه هگمتانه در نظر نگرفتهاید؟
بنده هم با موزه روباز سنگ موافق نیستم. معتقدم احترام امامزاده با متولی است و برهمین اساس به عنوان حافظین میراثفرهنگی نظرمان این است که اگر این سنگها به درستی به نمایش گذاشته شوند، اهمیت و ارزش این آثار برای بازدیدکنندهها بیشتر معرفی میشود.
پس چرا هنوز جای مناسبی برای نگهداری از سنگهای تاریخی هگمتانه در نظر گرفته نشده است؟
خوشبختانه مخزن امن اشیاء هگمتانه رو به اتمام است و تا بهمنماه امسال افتتاح میشود. بر این اساس شاید فعلا بتوانیم یکی از سالنها را به طور موقت برای نگهداری سنگهای تاریخی موزه روباز سنگهای هگمتانه در نظر بگیریم. عملیات احداث موزه هگمتانه هم در کنار همین مخزن امن در حال انجام است. بنابراین تلاش داریم یکی از سالنهای مخزن امن موزه را در نزدیکترین محل دسترسی بازدیدکنندگان برای به نمایش گذاشتن موزه سنگ در یک سالن مناسب و سرپوشیده اختصاص دهیم و تمام سنگهای مربوط به دوره تاریخی و اسلامی را همانجا به نمایش بگذاریم.
سنگهای موزه روباز هگمتانه به لحاظ ارزشهای تاریخی و تنوع امکان داشتن موزه اختصاصی دارند. اما میخواهید آنها را در سالن مخزن امن موزه به نمایش بگذارید. گرچه همین که این سنگها به محیط سرپوشیده منتقل شوند اقدام خوبی در جهت حفاظت از آنها است اما چرا موزه اختصاصی سنگ را ایجاد نمیکنید؟
باید بگویم که نمایش همین تعداد از سنگها در فضای سرپوشیده هم نیاز به نیروی انسانی، راهنمای خاص موزه و نگهبان دارد. همین حالا نیروی انسانی پایگاه هگمتانه و موزه هگمتانه برای خدماتدهی بسیار محدود است و امکان آن که بتوانیم خدمات بیشتری به فضای جدید بدهیم وجود ندارد. از طرفی در برنامههای کلان سازمان میراث فرهنگی رسالت ما این است که هر دو یا سه سال یک نمایشگاه یا موزه ایجاد کنیم.
موزه روباز سنگ هگمتانه باب میل خود بنده به عنوان مدیر پایگاه هگمتانه نیست. یک بخش این موزه شامل اشیای سنگی دوره هخامنشی است که حاصل کندوکاوهای خیابان اکباتان همدان است و در موزه روباز قرار دارد. بنده به آقای مالمیر مدیرکل فعلی میراث فرهنگی استان همدان ۲ بار پیشنهاد انتقال این سنگها به موزه تازه تاسیس هگمتانه و اختصاص یک سالن اختصاصی در این موزه به سنگهای تاریخی هگمتانه را پیشنهاد دادام که امیدوارم بعد از بهرهبرداری یک سالن به این موزه اختصاص بیابد. میدانید که در همدان ۶ ماه از سال بارندگی است و خطر فرسایش سنگها در موزه روباز وجود دارد و باید هر چه سریعتر این آثار به فضای سرپوشیده منتقل شوند. ان شاءالله تا سال آینده در صورت تامین اعتبار موزه جدید هگمتانه راهاندازی میشود و یک سالن هم به سنگهای موزه روباز اختصاص می یابد ولی تا آن زمان تصمیم داریم سنگهای این موزه را به سالن مخزن امن موزه هگمتانه منتقل کنیم تا گردشگران توجهی را که خود متولیان میراث فرهنگی به آثار تاریخی دارند مشاهده کنند و بیشتر به ارزشهای تاریخی این آثار توجه کنند. ولی امکان جذب نیرو و راهنمای موزه را نداریم. بارها نیز با همکاران خود در اداره کل موزهها صحبت کردیم که اگر افرادی که با دو یا سه سال فاصله با خود من وارد سازمان میراثفرهنگی شدهاند و اکنون در موزه و پایگاه میراث فرهنگی هگمتانه فعالیت دارند بازنشسته شوند، جایگزین جدید برایشان وجود ندارد. پس باید ابتدا فکری به حال این موضوع کرد.
این امکان که بتوانید از نیروهای داوطلب یا پروژهای در پایگاه و موزه و محوطه هگمتانه استفاده کنید هم وجود ندارد؟
تلاشهایی از سوی معاونت گردشگری و معاونت میراثفرهنگی آغاز شد که از سازمانهای مردمنهاد علاقمند در حوزه میراث فرهنگی و کسانی که دورههای کوتاه مدت راهنمای موزه را گذراندهاند در مقاطع تابستان و نوروز که حجم بازدیدکنندگان هگمتانه زیاد است استفاده کنیم تا به عنوان کمکرسان به راهنماهای اصلی موزهها فعالیت کنند و پاسخگوی خیل عظیم بازدیدکنندگان باشند. این تصمیم البته اجرایی شده است. چون گردشگرانی که برای بازدید از هگمتانه و موزه به همدان سفر میکنند صرفا با تماشای آثار نمیتوانند اقناع شوند و باید حتما در کنار بازدیدها پرسش و پاسخ هم وجود داشته باشد تا خلاءهای فکری بازدیدکننده هم تامین شود. برهمین اساس پایگاه هگمتانه از دانشجویان گردشگری و باستانشناسی در مقاطع نوروز و تابستان برای پاسخگویی بیشتر به گردشگران استفاده کرده است. ولی نکتهای که وجود دارد، این است که این افراد به صورت مستقل نمیتوانند فعالیت کنند و باید حتما یک کارمند رسمی هم کنار آنها قرار بگیرد تا زیر نظر این افراد داوطلبان هم به صورت پارهوقت کمکرسانی کنند. توجه داشته باشید که یک مقدار خلل در تربیت موزهدار در کل پیکره کشور وجود دارد. بنده با توجه به اطلاعاتی که دارم، در موزههای تهران هم این خلل وجود دارد. موزهدارهای با تجربه نیز ظرف چندسال آینده بازنشسته میشوند و جایگزین دیگری برای آنها وجود ندارد.
با این توضیحات به نظر میرسد پیکره موزهداری کشور بطور ناگهانی از موزهدارهای با تجربه خالی شود و بحران موزهداری دامان موزههای ایران را بگیرد. آیا این مشکلات را به مقامات مسئول در سازمان میراثفرهنگی هم منتقل کردهاید؟
بله، بنده در مقطعی که معاون میراث فرهنگی بودم، در جلسات هماهنگی معاونین کل کشور این دغدغهها را مطرح میکردم. ولی باید توجه داشت که باید ردیف بودجه و چارت استخدامی برای این موضوع در نظر گرفته شود که مقداری غفلت شده است و امیدواریم مسئولین سازمان بتوانند کاری کنند که پروسه زنجیرهای در سازمان اجرایی شود. همین حالا کارشناس ۱۰ ساله و ۲۰ ساله نداریم که حلقه خالی این زنجیر را پر کند. یعنی کارشناسی نداریم که وقتی یک کارشناس ۳۰ ساله میرود، بتواند حلقه او را پر کند. این سیکل دو امدادی در سازمان میراث فرهنگی وجود ندارد و وقتی فردی بازنشسته شود جایگزین ندارد. به همین دلیل حتی در سازمان میراثفرهنگی هم ممکن است در ۵ سال آینده با خلل مدیران اجرایی روبرو شویم. با نیروهای داوطلب و پروژهای و مقطعی تنها میتوان بخشی از این خلاء را به ظاهر پر کرد. با این حال هنوز هم خلل وجودی کارشناسانی که باید مداوم در سازمان میراثفرهنگی وجود داشته باشند و تجربهشان را به جوانترها منتقل کنند وجود دارد. شرایط هگمتانه و در کل میراث فرهنگی کشور اکنون به گونهای است که همین حالا خود بنده نمیدانم تجربه ۲۵ ساله خود را باید به چه کسی منتقل کنم؟ کارآموزی نبوده که بعد از رفتن یک کارشناس خلاء نبود او جبران شود. این خلاء در بخش باستانشناسی و کارشناسان موزه هم وجود دارد.
مصوبه استانداری همدان برای دسترسی آسان به بازار همدان و احداث پیادهراه که بخشی از هگمتانه را نیز تحت تاثیر قرار داد انتقادات زیادی به همراه داشت. در نوروز ۹۷ هم رییس سازمان میراثفرهنگی جلسهای با حضور دستگاههای امنیتی در موضوع اتفاقی که در شیراز و همدان رخ داد برگزار کرد. نتیجه این جلسات برای همدان و مسیر بازار کفاشها که منجر به از بین رفتن بافت بازار تاریخی همدان میشود چه بود؟
در حال حاضر تردد در این مسیر انجام می شود و دسترسی به بازار وجود دارد اما نکته مهم این است که حاصل ایجاد یک پیادهراه در همدان چه بود؟ از سال ۱۳۰۰ به اینسو طرحهای شهرسازی در بافت مرکزی همدان اجرا شد. ۲ هکتار از مساحت میدان امام همدان در مقطع سال ۱۳۰۰ تخریب که در بافت تاریخی این شهر قرار داشت. هدف آن بود که میدانی تشکیل شود و مرکز میدان با شعاع ۶۰ درجه و در چهار جهت اصلی به خیابانهای ۳۰ متری منشعب شود. خب اینجا ملاحظه کنید که شهرسازی ستارهای در همدان از حدود ۱۰۰ سال قبل اجرا شده است. با گذشت این همه سال از آن طراحی و شهرسازی نظم ترافیکی و قواره شهری همدان شکل گرفت. حالا آقایان برنامهریزی کردند که این ۶ خیابان به پیادهراه تبدیل شود که همه این طرح هم یکجا اجرا نمیشود و باید فاز به فاز جلو برود. باید توجه کنید که هر کدام از این خیابانها که احداث شد نزدیک به ۲ هکتار از بافت منسجم شهری همدان را نابود کرد. شش خیابان داریم و در واقع ۱۲ هکتار از بافت تاریخی همدان در اثر این خیابان کشی تخریب شد. احداث کمربند ۴۵ متری که شهر همدان را احاطه کرده است را هم حساب کنید و ببینید چه میزان از بافت تاریخی همدان تخریب شده است؟ بعد از حدود ۱۰۰ سال قواره خیابانها را قطع کردند و به پیادهراهسازی کردند. این موضوع حتی برای خود مردم همدان هم پدیده جدید است. اگرچه این مسیر تا همین ۹۰ سال قبل ماشین رو بود و حالا مردم باید در آنها پیادهروی کنند که البته این هم توفیق اجباری برای مردم همدان بود و تبدیل به یک مکان تفرج برای مردم شده است. ولی نکتهای که وجود دارد و کسی به آن توجه نمیکند، کنار این پیادهراه در بافتهای کناری تمامی معابر پیادهراهها مملو از اتومبیل است. یعنی خیابان ۳۰ متری پیادهراه شد اما کوچه پس کوچههای بافت منسجم شهری به دلیل اجرای پیادهراه محل تجمع خودروها شد. اگر از ساکنین این بافت هم نظرخواهی کنید میبینید که از این وضعیت کلافه شدهاند و به این وضعیت اعتراض دارند.
اعتراضاتی هم به تبدیل خیابان اکباتان همدان به پیادهراه شکل گرفته بود. دلیل این اعتراضات چه بود؟
احداث پیادهراه اقدام بسیار خوبی بود. ولی مشکلاتی را نیز برای بافت شهری ایجاد کرد که همه کارهای انجام شده را زیر سوال میبرد. اعتراضی که در ماجرای تبدیل خیابان اکباتان به پیادهراه شکل گرفت به این دلیل بود که دو بخش پرحجم تردد مردم برای داد و ستد را قطع کرد و انسجام بازار را از بین برد. با این حال بازار و بافت تاریخی چنان با یکدیگر تعامل دارند که حتی قطع خیابان اکباتان نتوانست مشکلی در این تعامل ایجاد کند. خیابان اکباتان مهمترین رگ حیاتی ارتباط بازار را تامین میکرد که تبدیل به پیادهراه شد. اما باید دید خوراک بافت تاریخی و بازار تاریخی از کجا باید تامین شود؟ بازار همدان فاقد بارانداز و دسترسی سواره است و پیادهراهسازی خیابان اکباتان باعث شد که بخشی از بافت تاریخی پیرامون بازار همدان به بازار عمده فروشی شود و خانههای مسکونی بافت به مغازههای بزرگ ۳۰۰ متری تبدیل شوند. بنابراین بافت تاریخی اطراف بازار همدان تهی و خالی از سکنه میشود و با پیادهراه شدن خیابان اکباتان همدان در بلندمدت پیکره پویایی بازار همدان نیز به خطر میافتد. به همین دلیل است که رینگ اول بافت تاریخی اطراف بازار همدان محل تجمع عمده فروشها شده و حتی زیرزمین خانههای داخل بافت انبار شده و تجار با تریلی بار خود را به مناطقی منتقل میکنند که اصلا ارتباطی به بافت بازار ندارد. الان در بازار همدان نیز فضاها و حجرههای داخل بازار و بخشی از کاروانسراها به انبار تبدیل شده است. بنابراین باید برای احیای بافت بازار تاریخی همدان برنامه جامع تدوین شود تا با طراحی بارانداز در فضاهای متروکه بافت بازار و با همکاری شهرداری، انبارهای مرکزی در خود بازار همدان ایجاد شود و انبارها به بافت پیرامونی بازار سرایت نکند.