صدای میراث: «میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی» این سه واژه، تا همین دو دهه قبل واژههای ناآشنا در اذهان عمومی بود. اما رسانهها و خبرنگاران این سه حوزه کاری کردند که مردم در بافت تاریخی شیراز راهپیمایی کردند تا این بافت تخریب نشود. رسانهها و خبرنگاران این حوزه کاری کردند تا بافت تاریخی شیراز از تخریب وسیع در امان بماند. همین خبرنگارانی که امروز جایی در وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی ندارند و چنان نگاه تبعیضآمیز به آنها شده است که گویی اصلا وجود خارجی نداشتهاند، چنان در برابر تخریب آثار تاریخی استادگی کردند که برج جهاننما ناگزیر به کوتاه شدن در برابر میدان نقش جهان شد. همین خبرنگاران بودند که با گزارشهای خود کاری کردند که در محرومترین مناطق ایران مسیر گرشگری باز شود و محرومترین افراد ایران از درآمدهای گردشگری بهرهمند شوند. همین خبرنگاران بودند که هنرمندان صنایعدستی را از «مهتاب» آن سوزندوز بلوچ تا آن بافنده داری در کارگاهی در کاشان را به مردم ایران معرفی کردند و نقش مهمی در ترویج صنایعدستی ایران داشتند. همانها بودند که بیمه هنرمندان صنایعدستی، بیمه راهنمایان گردشگری و جلوگیری از تخریب بسیاری از آثار تاریخی و فرهنگی ایران را پیگیری و به سرانجام رساندند. همین خبرنگاران بودند که با گزارشهایشان زمینه ثبت جهانی برخی آثار تاریخی ایران را در یونسکو فراهم کردند.
حالا، همین خبرنگاران جایی در نظام اطلاعرسانی حوزه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی ندارند. صدای میراث اما، به بهانه روز خبرنگار به بررسی نظام اطلاعرسانی حوزه میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی و آسیبشناسی جریان رسانهای وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی پرداخته و در همین رابطه نظر خبرنگاران این سه حوزه را جویا شده است.
معصومه دیودار خبرنگار ایلنا: مسئولین وزارت میراثفرهنگی پاسخگو نیستند و زمان طلایی از دست میرود
معصومه دیودار از خبرنگاران حوزه میراثفرهنگی و گردشگری است که سالیان متمادی به اطلاعرسانی در حوزههای مرتبط با وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی پرداخته است. او در آسیبشناسی جریان رسانهای حوزه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی به صدای میراث میگوید: یکی از مشکلات این است که در ارتباط گرفتن با مدیران کل و مسئولان وزارت میراثفرهنگی مشکل داریم. در خیلی از موارد باید در تهیه گزارشها پاسخ مسئولان این وزارتخانه را داشته باشیم تا در مورد یک خبر یا گزارش کار کنیم. ولی آنها عملا جوابگو نیستند. با توجه به اتفاقاتی که در حوزه مسئولیتشان میافتد به جای این که در سریعترین زمان ممکن پاسخ خبرنگاران را بدهند، ما را وارد بوروکراسیهای اداری میکنند. به نحوی که باید برای یک گفتوگو ی فوری از چند بخش اجازه بگیریم و بعد هم مشخص نیست که با هماهنگیهای انجام شده پاسخگو باشند یا خیر؟ در این شیوه، فعالیت کاری و حرفهای خبرنگاران با مشکل مواجه میشود. بویژه در خبرگزاریها که نیازمند منبع اصلی هستند، جریان اطلاعرسانی مختل میشود. چون مسئولان مربوطه پاسخگو نیستند. برخی اخبار و گزارشها بازه زمانی دارد و وقتی بازه زمانی از دست برود دیگر نمیتوان کاری برای نجات یک اثر تاریخی کرد. مثلا در مورد شهر سوخته که قرار بود جادهسازی در آن صورت بگیرد، باید سریع اطلاعرسانی شود تا مانع از تخریب باشد. اما مدیران استانی که در آن بازه زمانی پاسخگو نیستند و موضوع را به زمانهای بعد یا هفتههای دیگر عودت میدهند، زمان طلایی خبری از دست میرود. مشکل دیگر در اطلاعرسانی این است که وقتی مطلبی را اطلاعرسانی میکنیم به این دلیل که برای بخشی که کار میکند مشکلساز میشود، با تهدید مواجه میشویم. مثلا در موضوع معادن که بلای جان آثار تاریخی میشوند، زنگ میزنند و تهدید میکنند. از شکایت گرفته تا تهدید جانی! این موارد مشکلاتی است که در نظام اطلاعرسانی حوزه میراث فرهنگی وجود دارد.
فاطیما کریمی خبرنگار مهر: نگاه ما حفظ میراث فرهنگی است و نگاه آنها تبدیل خبرنگار به ابزار خبری
فاطیما کریمی خبرنگار خبرگزاری مهر است. او نیز سالیان متمادی است که به انتشار خبرها و گزارشهای این حوزه مشغول است. کریمی در گفتوگو با صدای میراث از مشکلات اطلاعرسانی در حوزه میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی خبر داد و گفت: خبرنگاران فعال در حوزه میراث فرهنگی، سالها است در حوزههای تخصصی خود مانده و فعالیت کردهاند. چون دلشان به حال میراث و تاریخ و هویت کشورشان سوخته و میخواهند داشتههای سرزمینی حفظ شود. ولی متاسفانه برخی مدیران این درک را ندارند که خبرنگاری ۲۰ سال در یک حوزه خبری باقی بماند و برای حفظ داشتههای تمدنی این سرزمین بجنگد تا میراثفرهنگی از تخریبها در امان بماند. چرایی این رفتار برای آنها سوال است. این افراد تنها برایشان مال و جایگاه مهم است و میخواهند پست و پول را ارتقاء دهند. اما خبرنگاران میراثفرهنگی ایستادهاند و از جای خود تکان نخوردهاند. چون میخواهند میراثفرهنگی را حفظ کنند. زمانی بود که مسئولین گزارشهای خبرنگاران حوزه را پیگیری و به نتیجه میرساندند. اما به جایی رسیدهایم که نه فقط در حوزه میراثفرهنگی که در خیلی از حوزهها نه تنها اصلا به گزارشهای خبرنگاران توجه نمیشود که به آنها انگ هم میزنند که چرا باید سنگ تاریخ این سرزمین را به سینه بزنند. انگار که کاسهای زیر نیمکاسه است.
کریمی میگوید: مطالبه ما حفظ میراثفرهنگی و هویت ایرانی – اسلامی این سرزمین است. اما متاسفانه میبینیم هر قدر تلاش میکنیم به جایی نمیرسیم و این روند در حال معکوس شدن است. مردم به دلیل تلاش رسانهها و خبرنگاران برای حفظ آثار تاریخی خود حساس شدهاند. اما هنوز مسئولین این حساست را ندارند. مردم الان میراث را دوست دارند و ارزشهای این حوزه را دانستهاند. اما به نظر میرسد برخی مسئولین هنوز با این موضوع کنار نمیآیند. نه فقط مسئولین وزارت میراثفرهنگی که وزارتخانههای دیگر هم دچار این مشکل هستند. وقتی گزارشی را مینویسید، از چند طرف زنگ میزنند به مسئول و مدیرمسئول رسانه که این گزارش را حذف کن. ما هم خودسانسوری میکنیم و این اتفاق میافتد که به فضای مجازی کوچ کنیم.
این خبرنگار حوزه میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی میگوید: خبرنگاران این حوزه تخصصی، الان از خیلی اتفاقاتی که در وزارت میراثفرهنگی میافتد خبر ندارند. چون روند اطلاعرسانی وزارتخانه به این صورت است که هر چیزی را بیان نکنیم. مثلا معاون گردشگری میگوید اتفاقی که به نتیجه برسد را خبری میکند. ولی ما چیزی نمیبینیم. معاون میراثفرهنگی سه ساعت با خبرنگاران جلسه میگذارد و وعده ارتباط خوب با رسانهها میدهد. نتیجهاش میشود این که رسانهها هیچ اطلاعی از اتفاقات وزارتخانه میراثفرهنگی ندارند. کارشناسان هم وقتی چند دوره اذیت شدهاند، برای خبر دادن به خبرنگارها و مصاحبه با خبرنگاران دچار خودسانسوری میشوند و حرف نمیزنند.
این خبرنگار ادامه میدهد: وزارت میراثفرهنگی خودش را رسانهای جلوه میدهد و همه مدیرانش از صداوسیما آمدهاند. اما باز هم میبینیم فضای فعالیت رسانهای در این وزارتخانه به شدت محدود شده و خبرنگاران این حوزه خیلی از مصاحبهها را نمیتوانند انجام دهند. یک خبرگزاری زدهاند و با هر کس حرف میزنیم میگوید، مطالب را از خبرگزاری میراث آریا بردارید. این که نامش کار رسانهای نیست. در این شرایط نه رسانهها این قدرت را دارند که به کمک حوزه میراثفرهنگی بروند و نه وزارت میراثفرهنگی این همت را دارد که از خبرنگاران برای پیشبرد اهداف حوزه مسئوبیتاش کمک بگیرد. بلکه آنها فکر میکنند خبرنگار خوب کسی است که مجیزگو باشد و انتقاد هم نداشته باشد.
اشکان بروج مدیر رسانه قطبنما: سیاست رسانهای وزارت میراثفرهنگی سلیقهای است و خبرنگاران منتقد به برنامهها دعوت نمیشوند
اشکان بروج مدیر مجموعه رسانهای قطبنما مدیا است که بصورت تخصصی در حوزه گردشگری فعالیت میکند. او نیز درباره آسیبشناسی نظام اطلاعرسانی وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی انتقاد دارد. اشکان بروج به صدای میراث میگوید: متاسفانه هیچ انسجام و گروه و انجمن و نهادی برای خبرنگاران حوزه میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی وجود ندارد تا آنها بتوانند دور هم جمع شوند و درباره موضوعات این سه حوزه همفکری کنند. چالش دیگر این است که وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی کاملا در حوزه اطلاعرسانی و دعوت از خبرنگاران سلیفهای عمل میکند. خبرنگاران همسو را دور خود جمع کرده و خبرنگاران منتقد را کنار کذاشته است. در بسیاری از نشستها خبرنگارانی که انتقادی به عملکرد وزارت میراث فرهنگی نگاه میکنند دعوت نمیشوند. در حالی که این رسانههای مستقل هستد که اتفاقات بزرگ رقم میزنند.
به گفته اشکان بروج، در دورههای گذشته فعالیت رسانهای حوزه میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی چنان اهمیت داشت که خبرنگاران در تمام نشستها دعوت میشدند و تردد مداوم به وزارت میراثفرهنگی داشتند و دسترسیشان به کارشناسان و مدیران این وزارتخانه سربع بود. اما الان خبرنگاران حوزه میراثفرهنگی که مستقل و منتقد باشند، گوشه رینگ هستند و به آنها بهاء داده نمیشود. در این شرایط رسانههای مستقل و خبرنگاران منتقد به غار تنهایی خود رفتهاند.
اشکان بروج با اشاره به روند معکوس نظام رسانهای حوزه میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی میگوید: الان آقای ضرغامی خودشان سفر میروند و خودشان هم اخبار سفرهایشان را در قالب ویدیو و خبر در شبکههای اجتماعی منتشر میکنند. خبرنگاران هم اصلا نمیدانند در سفرهای ایشان چه اتفاقاتی افتاده است، چون اصلا حضور ندارند.
بروج تاکید کرد: استراتژی رسانهای وزارت میراثفرهنگی تبدیل به شوه بلاگری شده است. در این شیوه هم سیاست رسانهای جایی ندارد.
پرستو فخاریان، خبرنگار حوزه گردشگری: وزارت میراثفرهنگی خبرنگاران را غریبه میداند و آنها را ابزار میبیند
پرستو فخریان خبرنگار حوزه گردشگری است. او در روزنامههای مختلف و سایتهای گردشگری فعالیت کرده است و حالا به صدای میراث میگوید: خبرنگاران حوزه میراثفرهنگی و گردشگری همیشه غریبه بودهاند. چون قرار است گرهها را باز کنند. اما به آنها به عنوان دردسر نگاه میشود و مورد استقبال مسئولین وزارت میراثفرهنگی قرار نمیگیرند. نکته دیگر این است که اخبار و موضوعات مهم و حساس که باید به آنها پرداخت شود در نظام رسانهای وزارت میراثفرهنگی از چشم خبرنگارها دور نگهداشته میشود و خبرنگار ناگزیر باید به سراغ منابع خبری خود برود نه منابع رسمی. البته که خبرنگاران حوزه میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی در تمام این سالها تسلیم نشدند و موضوعات مردمی را پیگیری کردهاند.
فخاریان افزود: خبرنگاران حوزه میراثفرهنگی و گردشگری و البته خبرنگاران حوزههای دیگر هم با چالشی دیگر مواجهند و آن هم اعمال فشار به دلیل لابیگری با مدیران است تا اجازه فعالت حرفهای به خبرنگار بویژه در حوزه میراثفرهنگی داده نشود. بحث فشار حقوق و دستمزد ناچیز خبرنگاران هم نه تنها در حوزه میراثفرهنگی و گردشگری که در حوزه محیطزیست هم فشار مضاعفی است. البته خبرنگارانی که سالها است در این حوزهها فعال هستند در دام مشکلات نیفتاده و استقلال خود را حفظ کردهاند. اما ممکن است خبرنگارانی باشند که به هر دلیل تسلیم اوضاع شده باشند و اسیر معضل فرمایشینویسی شوند.
فخاریان ادامه داد: سالها است که خبرنگاران حوزه میراثفرهنگی و گردشگری نادیده گرفته شدهاند و ارزشی برای آنها قایل نبودند. در حالی که این سه حوزه اگر شناخته شد و سازمان میراثفرهنگی به وزارتخانه تبدیل شد به دلیل تلاش همین خبرنگاران بود.
او درخصوص مشکلات مرتبط با اطلاعرسانی و جریان رسانهای حوزه میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی میگوید: میخواهیم با هر مسئولی گفتوگو کنیم پیدایش نیست. در حالی که تعهد وزارت میراثفرهنگی باید آن باشد که خبرنگار هر زمان راجع به هر موضوعی که خواست بتواند با مسئولین این وزارتخانه یا کارشناسان گفتوگو کند. دو سال از دولت گذشته و هنوز نتوانستهایم یک گفتوگوی اختصاصی با معاونان وزارت میراثفرهنگی داشته باشم. اصلا نمیتوانیم در موضوعات تخصصی گرهای باز کنیم. چون انگار ارادهای برای این کار در وزارت میراثفرهنگی وجود ندارد.
این خبرنگار حوزه گردشگری افزود: مقام دولتی در وزارت میراثفرهنگی اصلا تعهدی نمیبیند که باید پاسخگوی رسانه و افکارعمومی باشد. رسانه برای آنها تنها یک ابزار است تا هرچه خودشان بخواهند بگویند و هر خبری که بخواهند ارسال کنند. اما نمیدانند دیگر زمان آن گذشته که هر خبری بصورت یکسویه برای رسانهها ارسال کنند در رسانهها منتشر شود، چون رسانهها دیگر ابزار دست مدیران این وزارتخانه نیستند.
پرستو فخاریان میگوید: نگاه وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی به گونهای است که گویی خبرنگاران این حوزه طفیلی آنها هستند که هر وقت نیاز داشتند، دم دستشان باشند. آقای ضرغامی دو سال و نیم است که بر کرسی وزارت میراثفرهنگی تکیه زده و تنها یکبار، آن هم به شیوه بسیار سختگیرانه و با حضور کارکنان وزارت میراثفرهنگی نشست خبری گذاشته است. واقعیت این است که مسئولین وزارت میراثفرهنگی نمیخواهند پاسخگوی عملکرد خود به رسانهها و افکارعمومی باشند.
فاطمه علیاصغر خبرنگار میراثفرهنگی و مدیر سایت میراث خبر: نظام اطلاعرسانی وزارت میراثفرهنگی کاملا بسته و دعوت از خبرنگاران گزینشی است
فاطمه علی اصغر خبرنگار حوزه میراث فرهنگی است. او مدیریت سایت میراث خبر را نیز برعهده دارد و از منتقدان سیاست وزارت میراث فرهنگی در موضوع اطلاعرسانی و مواجهه با خبرنگاران است. علی اصغر به صدای میراث میگوید: فعالیت رسانهای در وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی بسیار سخت شده است. قائم مقام وزیر در نشست با خبرنگاران قول مساعدت برای فراهم شدن جریان آزاد اطلاعرسانی میدهد اما خبرنگاران دوباره با مشکل اطلاعرسانی مواجه میشوند. هر تماسی که با مدیران گرفته میشود، میگویند باید با روابط عمومی هماهنگ کنید. هماهنگی هم که انجام شود، مدیران تلفنشان را از دسترس خارج میکنند یا پاسخ نمیدهند. یعنی در شرایطی که نظام ارتباطی به سمت هوش مصنوعی رفته است، خبرنگاران حوزه میراثفرهنگی در ابتداییترین حق خود یعنی ارتباط با حوزه کاریشان دچار مشکل هستند.
علیاصغر میگوید: در یکسال گذشته، به صورت مداوم خبرهای میراثفرهنگی را میخوانم. ۶۰ درصد خبرها و گزارشها بدون صحبت با کارشناس و معاون مربوطه در وزارت میراثفرهنگی منتشر میشود. دلیلش چیست؟ جز این که حوزه اطلاعرسانی این وزارتخانه کاملا بسته است؟
او افزود: در سالهای گذشته با مدیران و روابط عمومیهای مختلف در سازمان وقت و وزارت میراثفرهنگی در تماس بودیم. هر کدام به شیوهای فعالیت میکردند. یک دوره مدام جوابیه میفرستادند. یک دوره با مدیران رسانهها لابیگری کردند تا خبرهایشان جهتدار مخابره شود یا اصلا منتشر نشود. حالا به زمانی رسیدیم که وزارت میراثفرهنگی در مورد گزارش رسانهها کاملا خنثی است. اصل گزارش های خبرنگاران و رسانههای این حوزه برایش بی ارزش است. اصلا برایش مهم نیست. گاهی میخواهیم دسترسی به یک سند یا گزارش باستانشناسی پیدا کنیم تا گزارشهایمان را بنویسیم. واقعا غصهمان میگیرد که باید با چه کسی هماهنگ کنیم تا دسترسی پیدا کنیم. هنوز در ابتداییترین مسایل ماندهایم و مجبور میشویم بدون این که از یک مدیر نظر بخواهیم گزارشهایمان را تنظیم کنیم. این رفتار کاملا غیراصولی است. خبرنگاران را وادار میکنند به سمتوسویی بروند که از ارزش و حیثیت گزارشهایشان کاسته شود.
او میگوید: وقتی جلسهای گذاشته میشود و وعدههایی داده میشود ناگهان متوجه میشویم برعکس رفتار میشود. این عجیب است. نوع دعوتهای گزینشی از خبرنگاران در وزارت میراثفرهنگی نیز واقعا ناراحت کننده است. در حالی که وظیفه یک روابطعمومی دعوت از تمام خبرنگاران است و این خبرنگار و رسانه است که باید تشخیص دهد در یک برنامه حضور داشته باشد یا آن برنامه ارزش خبری ندارد. روابط عمومی وزارت میراثفرهنگی اما کاملا برعکس رفتار میکند. گزینشی خبرنگاران را در برنامهها دعوت میکند و بعضی وفتها هم اصلا خبرنگار دعوت نمیکند. اصلا نمیدانیم به عنوان خبرنگار در چه پلتفرمی باید با وزارت میراثفرهنگی ارتباط برقرار کنیم. این ها مسایل مهمی است که باید آسیبشناسی شود.
فاطمه علیاصغر ادامه میدهد: مهمترین آسیبی که این شیوه رفتار رسانهای با خبرنگاران در وزارت میراث فرهنگی ایجاد میکند، سلب اعتماد از رسانههای داخلی و سوق دادن مرجعیت رسانهای به رسانههای خارج از کشور است که در نهایت به سلب اعتماد مردم به رسانههای حوزه میراثفرهنگی و سلب اعماد از وزارت میراث فرهنگی میانجامد. مخاطب خط اصلی را گم میکند و به همین دلیل، هربار که بخواهیم در موضوعی اطلاعرسانی کنیم متوجه میشویم شدت اطلاعرسانی رسانههای خارج از کشور به اندازهای است که جریان از دستمان خارج میشود. این شیوه در نهایت بر سر میراثفرهنگی کشور آوار میشود که دارد روز به روز ویرانتر میشود.
این خبرنگار حوزه میراثفرهنگی تاکید میکند: نظام رسانهای وزارت میراثفرهنگی کاملا بسته است و البته روش بسته شدن این وزارتخانه به روی خبرنگاران خیلی شیک انجام شده است. به این دلیل که مدیران این وزارتخانه از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند و مدام از خودشان فیلم میگذارند. به نوعی میگویند از جریان آزاد اطلاعات استفاده میکنند. با چند خبرنگار روابط خوب برقرار میشود و مابقی خبرنگاران از جریان اطلاعرسانی بازمیمانند که بسیار ناراحت کننده است. به همین شیوه با انتقاد به عملکرد این وزارتخانه مقابله میشود. اگرچه این طراحی به زعم خودشان هوشمندانه است، ولی نظام اطلاعرسانی میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی کشور را مختل و بیشترین ضربه را به رسانههای این حوزه به ویژه در موضوع حفاظت از میراثفرهنگی وارد میکند.