سازمان میراثفرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور بزودی و پس از رای مثبت شورای نگهبان به مصوبه مجلس با موضوع «طرح تبدیل سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری به وزارتخانه»، تبدیل به وزارتخانهای میشود که دیگر در آن خبری از وعدههای تو خالی نخواهد بود و مجلس به عنوان نهاد ناظر بر وزارتخانهها، مسئولان این سازمان را در صورت نداشتن برنامه در اداره وزارتخانه یا به تعویق افتادن وعدهها و حتی شکست برنامههای اجرایی به پاسخگویی و عزل فرا میخواند.
مسئولان سازمان میراثفرهنگی از آنجا که این سازمان زیر نظر نهاد ریاستجمهوری اداره میشود، تاکنون از پاسخگویی جدی به نهادهای ناظر طفره رفتهاند و تبدیل این سازمان به وزارتخانه موجب میشود تا وزیری مسئولیتپذیر بر وزارت میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری منصوب شود تا راه فرار از پاسخگویی به مجلس و نهادهای نظارتی مسدود شود.
در این دیدگاه هرگاه وزیر نتواند آنطور که شایسته وزارتخانه میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری کشور است در اداره این وزارتخانه و انجام وظایف محول شده به این دستگاه اقدام کند با سوال و حتی استیضاح و برکناری توسط مجلس مواجه میشود. تبدیل سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری کشور به وزارتخانه بدین ترتیب میتواند به معنای پایان بازی وعدههای پوچ در وزارتخانه میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری باشد. در این دیدگاه، اداره این وزارتخانه تنها با داشتن برنامه اجرایی قوی ممکن میشود.
تا پایان سال ۱۴۰۴ ایران باید براساس برنامه چشمانداز توسعه کشور که به همه دستگاهها ابلاغ شده است، میزبان ۲۰ میلیون گردشگر و درآمد ۲۵ میلیارد دلاری از محل گردشگری باشد. تا دستیابی به اهداف این برنامه، تنها ۷ سال زمان باقی است و کارشناسان گردشگری به اتفاق معتقدند که سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری کشور به دلیل نبود برنامه قوی تاکنون از سند چشمانداز ۲۰ ساله عقب مانده است.
تبدیل سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری به وزارتخانه، گام مهمی در دستیابی به اهداف سند چشم انداز ۲۰ ساله کشور است. در این صورت است که وزارتخانه میراثفرهنگی، صنایعدستی وگردشگری میتواند برنامهای قوی برای ورود ۲۰ میلیون گردشگر به کشور داشته باشد. چون در غیر اینصورت باید به مجلس و نهادهای نظارتی پاسخگو باشد. موضوعی که میتواند حتی به سوال و استیضاح و برکناری وزیر منتج شود.
سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری کشور در شرایط کنونی نتوانسته است در انجام وظایف خود در سه حوزه فعالیت این سازمان موفق عمل کند. مسئولان این سازمان نیز در مقاطع مختلف، تصمیماتی گرفتهاند که به تضعیف جایگاه این سازمان در میان دستگاههای کشور یا تقابل با بخش خصوصی و حتی در برههای از زمان نابودی بخشی از داشتههای فرهنگی انجامیده است. مثال بارز آن دوران سیاهی است که این سازمان به دلیل تصمیمات نادرست در دولت دهم از سر گذراند و سازمان میراثفرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به بیماری رو به احتضار تبدیل شد.
در دولت کنونی نیز ایدههای غیرکارشناسی و تقلیدی با توسل به الگوی گردشگری ترکیه و بدون در نظر گرفتن واقعیات موجود در بخش گردشگری ایران مطرح و حتی برخی از آنها نیز اجرایی شد که کاری از پیش نبرده است. نمونه اخیر آن تصمیم معاون گردشگری سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری برای پرداخت پورسانت دوبرابری به شرکتهای خارجی برای اعزام گردشگر به ایران است. اقدامی که با واکنش بخش خصوصی گردشگری و تورآوران ایرانی مواجه شده است.
محمدمحب خدایی، معاون گردشگری این سازمان دیروز به خبرگزاری مهر گفته است، «پورسانتهایی که شرکتهای خارجی میتوانند از طرف ما داشته باشند را افزایش دادهایم. یعنی اگر یک نفر از آذربایجان برای ترکیه گردشگر میفرستد و از این طریق ۲۰ دلار سود میکند ما به آژانس آذربایجانی ۴۰ دلار سود میرسانیم تا گردشگر بیشتری برای ایران بفرستد.»
بخش خصوصی معتقد است در شرایطی که سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری کشور بهتر است به جای این رفتار از شرکتهای داخلی در بخش گردشگری حمایت کند و با پرداخت سوبسید به آنها نرخ سفر به ایران را کاهش بدهد یا بر بخش تبلیغات در نمایشگاههای خارجی تمرکز کند تا بدینترتیب گردشگران خارجی و شرکتهای گردشگری خارج از کشور ترغیب به اعزام گردشگر به ایران شوند.
در ماجرایی دیگر، داستان شهر-گردشگر در ایران شعار تیم کنونی سازمان میراثفرهنگی، صنایع دستی وگردشگری بود. شعاری که چنان فریبنده و بزرگ بود که به مدینه فاضله دست نیافتنی در ایران بیشتر شبیه است. مسئولان سازمان میراثفرهنگی با طرح این ایده ذهنی بدون در نظر گرفتن واقعیات زندگی در ایران درصدد جا انداختن واژهای غریب در ادبیات گردشگری بودند. واژهای که تا همین امروز نیز در سطح واژه مانده است. تغییر ساعات پروازها در فرودگاههای کشور، تغییر ساعات کسبوکار در شهرهای گردشگرپذیر! ایده تغییر همه چیز در شهرها به نفع گردشگری، از سوی معاون گردشگری سازمان میراثفرهنگی مطرح شد و پس از آن با تایید رییس سازمان میراثفرهنگی با عنوان شهر-گردشگر مواجه شد. ایدهای که از سوی فعالان گردشگری و ناظران این بخش و متخصصان گردشگری کشور تا حدودی با نقد و حتی تمسخر مواجه شد. ایدههای انتزاعی در سازمان میراثفرهنگی بدون توجه به واقعیات موجود در کشور تنها یک دستاورد دارد. عقب ماندن کشور از سند چشمانداز مورد تاکید رهبری و وقتکشی تا پایان مدیریت!
به همین دلیل است که تبدیل سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری به وزارتخانه میتواند به نظارت دقیق مجلس بر عملکرد و برنامههای وزارت میراثفرهنگی بیانجامد و به پختگی بیشتر تصمیمگیریها و سیاستگذاریها در بخش گردشگری کشور کمک کند. تبدیل این سازمان به وزارتخانه حتی عامل مهمی در مقابله با وعدههای دروغین و توخالی است که در سازمان میراثفرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور مسبوق به سابقه است. با وزارتخانه شدن سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری است که عملکرد این وزارتخانه به صورت جدی زیر ذرهبین نقد رسانهها و نمایندگان مجلس قرار میگیرد و نظارت عالی بر اجرای برنامههای اعلام شده وزیر به مجلس و کارنامه عملکرد این وزارتخانه انجام می شود.